طب سنتي چقدر به سلامت ما كمك ميكند؟
،طب سنتي به پيشگيري از بيماري بيشتر ميپردازد تا درمان آن.
در نگهداري سلامت فاكتورهاي زيادي تاثير دارد. اگر مردم با حوصله به آن بپردازند و در درگير شدن و ابتلا به امراض، اين فاكتورها را رعايت كنند، سلامتشان حتمي است.
طب سنتي مسائلي مانند تغذيه، آب و هوا، استحمام، حركت و سكون را دربرميگيرد.
اصول ششگانه سلامت در طب سنتي مقدم بر پيشگيري است و ما در جامعه از نظر فرهنگي با اين مشكل روبهرو هستيم كه بيشتر مردم به حفظ سلامت خود كمتر از درمان توجه ميكنند.
اين نكته قابل تذكر است كه در طب سنتي ما حق نداريم به درمان بپردازيم، مگر مطمئن باشيم كه شخص با حفظ سلامت به حالت طبيعي برنگشته است. بسياري از مردم بدون نياز به دارو و درمان و با رعايت حفظ سلامت، خود را از بيماري حفظ ميكنند.
به ياد داشته باشيد كه براي هر مشكلي، راههاي ديگري غير از درمان پيچيده با دارو وجود دارد. در طب سنتي روح و جسم، در كنار هم، در درمان بيماري موثر هستند.
ميراثي به نام طب سنتي
يادش بخير آن روزگاري كه سر هر سفره ايراني دوغ يا شربت گياهي وجود داشت و تنقلات بچهها نخود، كشمش، توت خشك و برگه بود. اين روزها با صنعتي شدن زندگي، غذاهاي سنتي جاي خودشان را به غذاهاي آماده و فست فود دادهاند. به اعتقاد متخصصان طب گياهي همين مساله يكي از مهمترين علل افزايش ميزان ابتلا به بيماريها در سنين مختلف شده و جايگزين شدن تدريجي طب مدرن به جاي طب سنتي تيشه به ريشه سلامت جامعه زده است. بخصوص اين كه اين روزها داروهاي شيميايي هم به عنوان جز لاينفك زندگي ما در آمده و بيشترمان ترجيح ميدهيم به جاي نبات داغ و عرقنعنا براي برطرف شدن يك دل درد يا سردرد ساده، عوارض داروهاي شيميايي را به جان بخريم.
خوشبختانه چند سالي است دوباره به طب سنتي و جايگاه ارزشمند آن در درمان از سوي مسوولان و پزشكان و مردم توجه بيشتري شده است. براساس رسالت خود كه اطلاعرساني صحيح در زمينه سلامت مردم است با دكتر مهران بهرامي، پزشك پژوهشگر طب سنتي درباره اين طب اصيل ايراني به گفتوگو نشستيم.
با توجه به قدمت طولاني طب سنتي در كشور، چرا طي سالهاي گذشته اين درمانها مورد بيمهري قرار گرفتند؟ و آيا طب سنتي ايراني همان گياه درماني است؟
طب سنتي در ايران تاريخ ديرينه دارد و به هزاران سال قبل برميگردد. اين طب، ميراث گرانبهايي است كه نتيجه تلاش و تحقيقات هزاران دانشمند و حكيم در دوران گذشته است، ايران در زمانهاي گذشته يكي از مهمترين مراكز پزشكي جهان بوده و دانشمندان بنامي چون بوعلي سينا و زكرياي رازي در زمينه طب در تمام دنيا مطرح بودهاند و هنوز آثار اين بزرگان در مراكز علمي دنيا مورد توجه است.
داروهاي گياهي امروزي در واقع بخشي از سبدغذايي مردم در گذشته بوده و حذف آنها از غذاها باعث شده ما نتوانيم با برخي از بيماريها مقابله
كنيم
در قرون گذشته دانشمنداني وجود داشتند معروف به حكيم كه از طريق طب سنتي كار درمان مردم را به عهده داشتند. آنها علاوه بر طب بر علومي مانند ادبيات، شعر و موسيقي، فقه، رياضيات، نجوم و كيمياگري اشراف كامل داشتند و به همين دليل به آنان حكيم ميگفتند، اما كمكم اين افراد ازسيستم درماني حذف شدند و علوم آنها به شكل ناقص سينه به سينه منتقل شد. يكي از بخشهاي درماني در طب سنتي، گياهدرماني بوده است. در گذشته اين گياهان دارويي علاوه بر درمان بيماري، طي سال نيز به عنوان غذا مصرف و در واقع بخشي از سبد غذايي مردم محسوب ميشدند.
آنطور كه گفته ميشود يكي از تفاوتهاي عمده طب سنتي با طب رايج يا همان طب كلاسيك، تفاوت ديدگاه نسبت به بيماري است. منظور از اين تفاوت ديدگاه چيست؟
درست است، تفاوت عمده طب كلاسيك و طب سنتي در نگاه به بيماري و مشكلات طبي انسان است. در طب كلاسيك يا همان طب رايج به صورت جزنگر با بيماري برخورد ميشود، يعني هر عارضهاي را جداگانه در نظر ميگيرند و براي هر بيماري بايد به متخصص مربوطه مراجعه كرد. در حاليكه در طب سنتي انسان يك مجموعه در نظر گرفته ميشود يعني بهطور مثال اگر كسي مشكل گوارشي، ريوي و پوستي دارد، همه اين علائم كنار هم قرار ميگيرند و در يك بعد به آن نگاه ميشود. درنتيجه درمان نيز در يك راستا صورت ميگيرد.از طرف ديگر در طب كلاسيك به علائم بيماري توجه ميشود و پزشك تنها براي برطرف كردن علائم بيماري اقدام به درمان ميكند در واقع اين درمان محسوب نميشود بلكه به آن ميتوان مديريت درمان يعني سركوب علائم بيماري گفت. حال آنكه در طب سنتي درمان بيمار در نظر گرفته ميشود، بهطور مثال در مورد بيماري ديابت، در طب كلاسيك، ديابت يك بيماري در نظر گرفته ميشود و هدف پزشك در درمان اين بيماري كنترل قند خون در محدوده طبيعي است در حالي كه در طب سنتي، بالا بودن قند يك نشانه است ودرست عمل نكردن پانكراس، بيماري در نظر گرفته ميشود. درمان هم در اين شيوه شامل درمان بيمار يعني خود فرد است و به همين منظور با تقسيمبنديهاي خاص، افراد را در گروههاي مختلفي قرار ميدهند و از اين طريق درمان صورت ميگيرد و عامل بيماري كنترل ميشود. يكي از مهمترين تفاوتهاي طب كلاسيك با طب سنتي در عوارض داروهاي مصرفي آنهاست. داروهاي شيميايي كنار اثرات درماني، ضررهايي نيز براي بدن دارد در حالي كه داروهاي گياهي به شرطي كه درست و بجا مصرف شود آسيبي به بدن نميرساند اما اين بدان معني نيست كه فكر كنيم گياهان دارويي را ميتوان از هر عطاري بدون مراجعه به كارشناس تهيه و مصرف كرد، زيرا همين گياهان به ظاهر بيضرر هم اگر صحيح مصرف نشود نه تنها سودمند نيست بلكه ميتواند به بدن نيز آسيب بزند.
متخصصان طب سنتي بر اين عقيدهاند كه حفظ شرايط فيزيولوژي بدن در حالت اعتدال، ضامن سلامتي است. منظور از اعتدال چيست؟
يكي از مسائل دردآوري كه در چند دهه اخير با آن مواجه هستيم اين است كه گياهان دارويي از سبد غذايي مردم حذف شده است. داروهاي گياهي امروزي در واقع بخشي از سبد غذايي مردم در گذشته بوده و حذف آنها از غذاها باعث شده كه ما نتوانيم با برخي از بيماريها مقابله كنيم. در قرون گذشته انسان به اين تجربه ارزشمند رسيده بود كه براي جلوگيري از بيماري بايد شرايط فيزيولوژيك خود را در حد اعتدال نگه دارد و براي رسيدن به اين اصل مهم، از ابزارهايي مانند گياهان، عناصر معدني، چشمههاي آب معدني و برخي از رفتارها استفاده ميكرد. مجموعه اين ابزارها كنار رژيم غذايي متعادل، شرايط فيزيولوژيك را به حد اعتدال نزديك ميكند. بهطور مثال در گذشته در هر فصل از سال غذاي مخصوص به آن فصل استفاده ميشد كه برگرفته از عناصر طبيعي مخصوص به آن فصل بود و به صورت سنت درآمده بود.
آيا با وجود فوايد طب سنتي بايد طب كلاسيك كنار گذاشته شود؟
منظور از يادآوري و ذكر فوايد طب سنتي در پيشگيري و درمان مردم از گذشته تاكنون ناديده گرفتن تحقيقات و پيشرفتهاي صورت گرفته در زمينه طب كلاسيك نيست. در واقع طب سنتي با همه فوايدي كه براي انسان دارد منكر تكنولوژي و پيشرفتهاي صورت گرفته در طب كلاسيك نميشود. اين بدان معني است كه اين دو در تقابل با هم نيستند بلكه ميتوانند مكمل هم باشند، اما آنچه باعث شده اين روزها مردم توجه و گرايش خاصي به طب سنتي داشته باشند، توجه دانشمندان علوم پزشكي در كشورهاي پيشرفتهاي مانند آمريكا، كانادا، فرانسه و آلمان به استفاده از داروهاي گياهي به شكل جديد كه هم مصرف آن راحتتر است و هم دوز آن مشخص است در كنار استفاده از تكنولوژيهاي پزشكي روز دنيا برميگردد. در واقع آنها به صورت تعصبي عمل نميكنند كه يا سنت يا تكنولوژي و همين پذيرش، تاثيرات خودش را در مردم ما نيز داشته و باعث توجه بيشتر جامعه ما به طب سنتي شده است.
چرا در هر كشور توجه خاص به يكي از روشهاي درماني طب سنتي شده است؟
در دنيا 5000 روش پزشكي وجود دارد كه 4800 مورد آن مربوط به طب سنتي است. آنچه باعث رواج يك نوع روش خاص در يك منطقه ميشود بستگي به شرايط اقليمي، بضاعت مردم و علم موجود در آن منطقه دارد. مثلا در منطقه شرق آسيا مانند كشور چين طب سوزني رواج يافته و در كشور ما به حجامت و فصد بيشتر توجه شده است. بهطوري كه در زمانهاي گذشته متخصصان طب سنتي براي پيشگيري از بيماري به مردم سالي 2 بار حجامت و در كنار آن رژيم غذايي معتدل را توصيه ميكردند كه البته در حال حاضر نيز پزشكان طب سنتي به اين باور رسيدهاند و آن را توصيه ميكنند، چرا كه براساس تحقيقات صورت گرفته مشخص شده، حجامت سيستم ايمني بدن را تقويت ميكند به شرطي كه اين كار توسط فرد متخصص انجام شود (طبق قانون ابنسينا بايد رگ مناسب انتخاب شود و قبل از انجام حجامت، رژيم غذايي و خوراك خاصي را رعايت كرد تا به هدف اصلي كه درمان است رسيد). در واقع با حجامت يا فصد و حتي ماساژ درماني كه اين روزها توجه زيادي در دنيا به آن شده سيستم ايمني بدن فعال ميشود. بدن انسان تمايل ذاتي به دفع سموم دارد مثلا زماني كه مسموم ميشويم اولين اتفاقي كه ميافتد استفراغ است و بزرگترين اشتباه اين است كه بخواهيم جلوي استفراغ را بگيريم زيرا با اين كار سم در بدن باقي ميماند، مگر در مواقعي كه شدت استفراغ به حدي باشد كه براي بيمار عوارضي جدي ايجاد كند. در واقع ما با كارهايي مثل حجامت به بدن در دفع اين سموم كمك كرده و بدن را به اعتدال نزديكتر ميكنيم و هرچه بدن به اعتدال نزديكتر شود دفع سموم و مواد زائد از بدن بهتر و راحتتر صورت ميگيرد.
امالبنين خانوردي