امروز اگر از یک مدیر ارشد سیاسی و دارای قدرت و نفوذ در داخل و در تعیین مناسبات خارجی پرسیده شود شکل و ماهیت مناسبات نظام سیاسی ایران و حزب کمونیست چین و رفتار دو نظام در برابر هم چیست؟ آیا جواب سرراست و دقیقی به آن وجود دارد؟ بدیهی است پاسخ به این پرسش از زاویههای گوناگون و در درون هر فعالیت و مقولهای میتواند چیزی باشد که از همان زاویه قابل درک است.
چارچوب مناسبات میان دو نظام سیاسی میتواند تخاصمی باشد. یعنی رهبری یک نظام سیاسی اعلام میکند نظام سیاسیای که کشور براساس ماهیت آن نظام اداره میشود با یک کشور در وضعیت تخاصمی قرار دارد. بهطور مثال ایران، اسراییل و آمریکا را کشورهای متخاصم میداند. دو کشور یا دو نظام سیاسی میتوانند مناسبات عادی داشته باشند و در شرایط صلح باشند، اما دادوستد سیاسی و اقتصادی ویژهای با هم ندارند. مثل مناسبات ایران با اردن یا پاکستان. اما دو کشور میتوانند مناسبات راهبردی و فزاینده را تجربه کنند و در جنگ و صلح پشتیبان هم باشند.
نظام سیاسی ایران باور دارد و بارها گفته و تصریح کرده که مناسباتش با چین و روسیه راهبردی است. هنگامی که دو کشور مناسبات راهبردی دارند بیشتر از دو کشور با مناسبات عادی در اندوه و شادی یکدیگر مشارکت دارند. دو کشور دارای مناسبات راهبردی در روزهای دشوار دیگری، پشت و پناه هم هستند و به هم کمکهای بزرگ میکنند.با این مقدمه میتوان پرسید آیا مناسبات ایران و چین راهبردی است؟ واقعیت این است که رهبری حزب کمونیست چین نیک میداند باید جوری زندگی کند که دشمنانش کمتر و دوستانش بیشتر شوند و با کشورهایی مناسبات راهبردی داشته باشد که از نظر سطح و بسترهای قدرت در نزدیک هم باشند یا این انتظار را دارند که در آینده از نظر قدرت به سطح هم برسند.
ایران شوربختانه فاقد قدرت کافی برای مشارکت راهبردی با کشور چین است و رهبری حزب کمونیست چین نیز این را میداند و بر این موضوع واقف است تا روزی که غرب ایران را در چموخم تحریم اقتصادی نگه دارد ایران توانایی اینکه قدرت جهانی شود را ندارد و به ویژه از نظر اقتصادی در موقعیت شکنندهای قرار دارد. به همین دلیل چین هرگز نگفته و در آینده نزدیک نیز نخواهد گفت که ایران شریک راهبردی است. حزب کمونیست چین نهتنها چنین چیزی را بر زبان نمیآورد بلکه به گمان برخی ناظران آگاه همان کاری را با ایران میکند که آمریکاییها میخواستند.
آمریکاییها میخواستند ایران نسبت به عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس منعطفتر تصمیم بگیرد و اقدام کند که این اتفاق افتاده و گفته میشود چین به ایران فشار وارد کرده تا منطقه را آرام نگه دارد و چنین نیز شده است. چین علاقهمند نیست کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس در بیم و نگرانی باشند و به همین دلیل است که ایران با این کشورها به صلح میرسد تا کشور چین نگران نباشد. چین در حالی که میداند ایران چقدر به درآمد صادراتی به شکل دریافت ارزهای معتبر نیاز دارد، اما نفت ایران را با تخفیف عمده خریداری میکند. واقعیت این است که افتادن تجارت خارجی ایران در تله چین مناسبات را به شکلی کرده است که چین بیشتر بر ایران استیلا یافته و این روند میتواند استقلال ایران را مخدوش کند.
ساعت 24