به گزارش ایران اکونومیست، خلیج فارس سومین خلیج بزرگ دنیا با وسعتی بالغ بر ۲۳۷ هزار کیلومترمربع است. شکلگیری دامنههای تمدنی عظیم بر پیرامون آن و پس از آن یافت شدن منابع عظیم نفتی و گازی بر بستر و جوار این دریای محصورشده که تنها از طریق تنگه هرمز با آبهای دریای عمان و آبهای اقیانوسها در ارتباط است، روز به روز بر اهمیت آن افزود و اکنون طی دو سده اخیر به مهمترین محل برای بروز رخدادهای انسانی بدل شده است.
نام خلیج فارس اما با پهنه عظیم شمالی آن یعنی ایران در هم آمیخته است و هویت آن برآمده از شور و شورانگیزی فرهنگ و اندیشه و سترگی است که مردان پارس همواره از خویش بروز داده و سایه رشادتهای خود را در بستری از باورها و اعتقاداتی راسخ بر آن مستولی ساختهاند. نقش خلیج فارس در تاریخ ایران و بخصوص در دوران دفاع مقدس از چنان اهمیت و جایگاهی برخوردار است.
زمینگیر شدن نیروی دریایی عراق در شصت و هفتمین روز جنگ
هرچند برای وقوع جنگ تحمیلی هشت ساله، علل و عوامل مختلفی وجود داشته، اما اختلافات مرزی، توسعه طلبی ارضی حکومت عراق و عطش آن برای دست یابی به سواحل وسیع و منابع غنی خلیج فارس در میان انگیزه های اصلی این رژیم برای آغاز جنگ با ایران بود. با تمام حمایت هایی که از عراق میشد نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی پس از آغاز تهاجم سراسری دشمن، ضمن صدور نخستین اعلامیه بین المللی دریایی مبنی بر اعلام ضوابط و محدودیتهای تردد در خطوط کشتیرانی به منظور اعمال محاصره دریایی کشور متجاوز، براری حضور مستقیم در صحنه و اعمال کنترل و فرماندهی موثر، یک قرارگاه مقدم دریایی تحت عنوان نیروی رزمی ۴۲۱ را در بندر بوشهر تشکیل و کلیه یگان های شناور، پروازی، تکاوران، تفنگداران و تیم های عملیات ویژه را تحت کنترل عملیاتی این قرارگاه قرار داد.
این نیروی رزمی در صحنههای مختلف عملیاتی به نحوی به کار گرفته شد که تا هفتم آذر ۱۳۵۹ یعنی شصت و هفتمین روز جنگ، ضمن انهدام بخش عظیمی از توان دریایی دشمن، سیادت دریایی جمهوری اسلامی ایران را در تمامی پهنه آب های نیلگون خلیج همیشه فارس کسب و با قدرت تمام تا پایان جنگ تحمیلی حفظ کند. پایانههای نفتی «البکر» و «الامیه» از بزرگترین مراکز صدور نفت عراق محسوب می شد. «ناو پیکان» به تنهایی توانست تعداد دیگری از کشتیها و هواپیماهای عراقی را از صحنه عملیات خارج کند.
پس از ساعتها نبرد بی امان، هنگام ظهر ۷ آذر ۱۳۵۹، در حالی که دلاورمردان آخرین گلولههای خود را به سوی دشمن نشانه میرفتند، ناوچه پیکان مورد اصابت چند موشک قرار گرفت و با پرسنل شجاع خود در شمال خلیج فارس، در دل آبهای گرم و نیلگون آن جای گرفت و صفحه زرین دیگری بر تاریخ نبردهای دریایی کشور افزوده شد و نتیجه این مصاف، انهدام بزرگترین پایانه های صدور نفت منطقه و فلج کردن نیروی دریایی عراق، بود.
در ۲۵ فروردین ماه ۱۳۶۷ (۱۴آوریل ۱۹۸۸) ناو آمریکایی «ساموئل رابرتس» که یک نفتکش کویتی را همراهی میکرد، در برخوردار با مین به سختی آسیب دید. سه روز بعد در ۲۸ فروردین ماه ۱۳۶۷(۱۷ آوریل ۱۹۸۸) سه ناو آمریکایی در اقدامی تلافی جویانه و به اتهام مین گذاری در آبهای خلیج فارس، سکوی نفتی ساسان در خلیج فارس را مورد تهدید قرار داده، همراه با آن ناوچه جوشن و سه قایق تندرو و دیگر در حوالی همان سکو را منهدم کردند. همچنین به تلافی حمله قایق های توپدار ایرانی ناو جنگی «ویلی تاید» ناوها و هواپیماهای جنگی آمریکا در خلیج فارس، ناوهای «سهند» و «سبلان» نیروی دریایی ارتش را در نزدیکی دهانه تنگه هرمز هدف قرار دادند که منجر به غرق شدن یکی از ناوها و وارد آمدن خسارت فراوان به دیگری شد.
سپاه و حضور در خلیج فارس
ادوات بهکار گرفته شده توسط نیروی دریایی سپاه در ابتدای تشکیل در قایقهای تندرو و موشکهای ساحل به دریا و استفاده از مین دریایی خلاصه میشد و این نیرو در سال ۱۳۶۵ بیشتر عملیاتهای خود را بهصورت مقابله به مثل در خلیج فارس علیه شناورهای نظامی دشمن آغاز کرد.
مجموع حملههای ایران در خلیج فارس در سالهای ۶۳ —۶۶ به کشتیهای حامی یا وابسته به عراق ۱۸۰ حمله بود که ۷۳ مورد آن در سال ۶۶ علیه کشتیهایی که مبدا و مقصد آنها کشورهای عربستان یا کویت بود، صورت گرفت، عراق نیز ۲۱۵ حمله دریایی با حمایت استکبار و کشورهای نفتی حوزه خلیج فارس انجام داده بود.
افزایش توان دریایی ایران با ظهور نیروی دریایی سپاه در کنار دریانوردان ارتش امکان مقابله به مثل در مقابل دشمن غدار را دو چندان کرد. بهار سال ۱۳۶۶ بود که هدف قرار دادن ۱۲ نفتکش و کشتی تجاری وابسته به دشمن در زمان کوتاهی صورت گرفت و پاسخ به حملات مهاجمین به کشتیها و پایانههای نفتی خود موید پیشتازی این دو نیروی دریایی مقتدر بر کرانه تا کرانه خلیج آبهای همیشه فارس است.
تقابل در خلیج فارس با آمریکا
در تاریخ ۱۹ فروردین ماه ۱۳۶۷ (۸ آوریل ۱۹۸۸)، نیروهای عراقی به طور غافلگیرانه از درگیری ایران و ایالات متحده در خلیج فارس بهره برداری کرده و در تاریخ ۲۸ فروردین ماه ۱۳۶۷ (۱۷ آوریل ۱۹۸۸) با اجرای آتش تهیه سنگین در سراسر خطوط و عقبه نیروهای ایران در فاو و حمله شیمیایی گسترده، تهاجم خود را آغاز کرد. نیروهای آمریکایی هم در این حمله نیروها عراق را حمایت کردند و با ماکتسازی شبه جزیرۀ فاو برای باز پس گیری آن و عرضه کردن تاکتیکهای نظامی، نیروهای عراق را همراهی کردند.
در اسفندماه همان سال، آغاز عملیات «والفجر۱۰» و نتایج حاصله از آن، باعث شد که آمریکا هدفدارتر و با خشونت بیشتر وارد عمل شود. از سویی دیگر، عراق که توسط اطلاعات متخذه از آمریکاییها از خلاء نیرویی در جنوب مطمئن شده و در طول سال ۱۳۶۶ به میزان غیرقابل باوری مسلح شده و نسبت به بازسازی، آموزش و سازماندهی نیروهای خود اقدام کرده بود، به فاو حمله کرده و آنجا را پس گرفت.
ارتش آمریکا نیز هم زمان با این حمله به سکوهای نفتی رشادت، «سلمان» و «مبارک» حمله کرد. عراق تحت شرایط جدید به حملات خود ادامه داد و پس از بازستادن مناطق مجنون و شلمچه، مجدداً درصدد اشغال خرمشهر و آبادان و بخش دیگری از جبهه جنوب برآمد. منافقین نیز بر تعداد و وسعت تهاجم خویش با بهرهگیری از پشتیبانی عراق افزودند، اما بار دیگر عزم مردم و رهبری مانع شکست آنها در این مناطق شد.
از سوی دیگر، آمریکا یک فروند هواپیمای غیرنظامی مسافربری ایران را بر روی آبهای خلیج فارس سرنگون کرد. ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا در موضعگیری آشکاری که در تاریخ ۱۶ تیرماه ۱۳۶۷ (۷ جولای ۱۹۸۸) اعلام کرد «تنها نفعی که آمریکا در خلیج فارس دارد، برقراری صلح است و این فاجعه انسانی (سرنگونی ایرباس) ضرورت دستیابی به آن هدف را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است.»
انهدام جاسوس آمریکایی بر فراز خلیج فارس
تا مدتی قبل، پهپادهای آمریکایی با استفاده از تبلیغات و پروپاگاندای رسانهای این کشور، کابوسی بزرگ برای هر کشوری محسوب میشدند و حتی استقرار آنها در یک کشور، پیامی مهم به همسایگان محسوب میشد، اما در سالهای اخیر و با رشد تکنولوژی پهپادی کشورهای دیگر نظیر جمهوری اسلامی ایران، مشخص شد امکان برتری و رقابت در این حوزه مهم و مدرن نیز با آمریکا وجود دارد. این اتفاق، پس از شکار مقتدرانه دو پهپاد مشهور آمریکایی یعنی «جانور قندهار» و «گلوبال هاوک» توسط سپاه پاسداران، بیش از گذشته مورد توجه کارشناسان و رسانههای مستقل قرار گرفت.
پرنده بدون سرنشین گرانقیمت و بلندپرواز گلوبال هاوک، برای اکثر ایرانیان در سال ۱۳۹۸ تبدیل به یک نام آشنا شد؛ زمانی که توسط سامانه پدافند هوایی بومی سوم خرداد نیروی هوافضای سپاه پاسداران در جنوب کشور شناسایی و بعد از تجاوز به حریم هوایی ایران سرنگون و لاشه این پهپاد پیشرفته از آبهای مواج خلیج فارس جمع آوری شد.
جمهوری اسلامی ایران تسلط کامل بر خلیج فارس و اشراف کاملی در کل خلیجفارس دارد. حضور دائمی رزمندگان سپیدپوش ارتش و سبزپوشان سپاه باعث شده که اشرافی کامل را از لحاظ نیروی انسانی در منطقه داشته باشیم؛ ضمن اینکه رصد اطلاعاتی کشورمان با رادارها و سامانههای الکترونیک و الکترواپتیک چتر امنت وسیعی ایجاد کرده است.