زندگی مهلقا ملاح را میتوان به ۲دوره تقسیم کرد؛ دوره نخست، دورهای است که پس از بازگشت به ایران در کتابخانه دانشگاه تهران مشغول به کار شد و بعد از مدتی در سال۱۳۴۷ به ریاست کتابخانه مؤسسه تحقیقات روانشناسی برگزیده شد. دوره دوم که او را از دیگران متمایز کرده است فعالیتهای پس از بازنشستگی است که تمام وقت خود را صرف حفاظت از محیطزیست کرد.
او در سال۱۳۵۶ به یک گروه مطالعاتی در سازمان بازرسی کل کشور پیوست که وظیفهشان بررسی اثر آلودگی هوای تهران بر کیفیت زندگی شهروندان بود؛ پژوهشی که او را به تأسیس جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیطزیست ایران ترغیب کرد و بدینترتیب نخستین تشکل محیطزیستی که زنان در آن نقشی مهم داشتند شکل گرفت. این تشکل در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۷۴ رسما اعلام موجودیت کرد؛ تشکلی که طی بیش از دودهه فعالیت، توانسته است بستر مناسبی برای فعالیت بسیاری از دوستداران محیطزیست، بهویژه بانوان فراهم کند و اکنون این تشکل در ۱۴استان کشور شعبه دارد. ملاح در زندگی فردی خود نیز الگویی برای همه کسانی است که دغدغه محیطزیست دارند. او سالهاست حجم پسماندهای خانگیاش را به حداقل ممکن رسانده است.
ملاح طی سهدهه اخیر تمامقد به دفاع از محیطزیست برآمده و به شیوههای مختلف کوشیده است مانع از تخریب طبیعت شود. او آذرماه 92 روی صندلی چرخدار به مجلس رفت تا به واگذاری اراضی ملی به پیمانکاران طلبکار طرحهای عمرانی اعتراض کند.
ملاح معتقد است اگر تشکلهای مردم نهاد محیطزیستی از نظر مالی وابسته باشند دیگر نمیتوانند در برابر خواستههای مدیران کوتاه بیایند و با همین نگاه است که بخشی از خانه مسکونی خود را در اختیار جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیطزیست قرار داده و بخشی از هزینههای جاری این تشکل را از حقوق بازنشستگیاش میپردازد.
مهلقا ملاح با آنکه چندماه است ۱۰۰سالگی را پشت سر گذاشته است همچنان با دلسوزی به فعالیتهای خود برای حفظ محیطزیست ادامه میدهد و حالا زنان بسیاری با الگو گرفتن از او با جدیت برای حفاظت از محیطزیست تلاش میکنند. «بانوی محیطزیست ایران» و «مادر محیطزیست ایران» القابی هستند که مردم به مهلقا ملاح دادهاند و البته این القاب بیش از هر زن دیگری شایسته مهلقا ملاح است؛ بانویی که بزرگترین دغدغهاش حفظ طبیعت ایران و فراتر از آن حفظ زمین است.