پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 12 - ۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۰۳ فروردين ۱۴۰۲ - ۲۲:۳۶
دوبله زیرزمینی یک بحران جدّی؛ باید فکر کرد + فیلم

کار از نفوذ گذشته؛ رسانه‌های فارسی‌زبان با کودک ما دشمنی می‌کنند

مدیر شبکه کودک به این نکته اشاره می‌کند که درِ شبکه کودک به‌روی همه برندها باز است؛ نفوذ را در دشمنی رسانه‌های فارسی‌زبان با کودکان می‌داند و معتقد است که دوبله‌های زیرزمینی و عدم‌توجه پلتفرم‌ها به کودکان بحران جدّی است که باید برای آن فکر کرد.
کار از نفوذ گذشته؛ رسانه‌های فارسی‌زبان با کودک ما دشمنی می‌کنند
کد خبر: ۵۹۹۷۱۹

ایران اکونومیست ـ مجتبی برزگر:‌ مدت‌هاست کودک و موارد مربوط به آموزش این گروه سنی آینده‌ساز کشور، اگرچه در جلسات و سخنرانی‌ها بسیار از سوی اغلب مدیران و مسئولان مربوطه مورد توجه قرار می‌گیرد، اما در واقعیت جامعه و تولید محتوای مربوط به کودکان دیده می‌شود آن‌طور که شایسته آینده‌سازان مملکت بوده در رسانه‌ها عمل نشده است و نهایتاً محتوای تولیدشده در این گروه سنی نیازمند اصلاح است.

در این زمینه رسانه ملی به‌عنوان یکی از مهمترین درگاه‌های ارتباطی با قشر کودک و نوجوان نقش‌آفرینی‌های قابل‌توجهی در این زمینه به‌خصوص در دهه طلایی خود یعنی 1360 تا 1370 با ساخت برنامه‌ها و کارتون‌های کودکانه داشته که به‌گفته برخی کارشناسان تکرارنشدنی است، اما واقعیت امر اینجاست که همانند رسانه ملی، سینمای کشور در این زمینه آن‌طور که شایسته بوده وارد عمل نشده است.

با توجه به اهمیت این موضوع و جایگاه رسانه ملی میان مخاطبان گروه سنی مورد نظر طی حکمی از سوی محسن برمهانی، مدیر شبکه امید به‌عنوان سرپرست شبکه کودک برگزیده شد، شبکه‌ای که از هر حیث، اهمیت ویژه‌تری میان سایر شبکه‌های تلویزیونی داشته است و لازم است هدفمند در این بخش فعالیت انجام شود و به همین دلیل اگرچه سال‌ها بود که رسانه ملی در بخش‌های مختلف خود گروه‌های کودک فعالی داشت اما در شرایط فعلی برای متمرکز عمل کردن و جلوگیری از موازی‌کاری تمرکز رسانه ملی بر دو بخش پویا و نهال شبکه کودک است.

 

 

در همین دوره که رسانه ملی به‌عنوان نهادی دولتی برای بخش کودک و نوجوان برنامه‌ریزی‌های ویژه‌ای را تدارک دیده است، ورود VOD‌ها رقابتی کاملاً مشهود براساس ذائقه مخاطبان ایجاد کرده است، هرچند فضای مجازی و مدیوم‌های دیگر قدرت انتخاب را نیز برای این قشر بالا برده است.

به‌گفته کارشناسان اگرچه از همان ابتدا مدیریت و کار در بخش کودکان سخت بوده است؛ اما اکنون که این رقابت نانوشته شکل گرفته است درصورت بی‌توجهی به اهمیت موضوع کودک و نوجوان می‌تواند مشکلات تربیتی گسترده‌ای میان قشر آینده‌ساز جامعه کشورمان ایجاد کند و هزینه ترمیم این مشکلات بسیار سخت و بعضاً ناممکن است،
این درحالی است که یکی از مطالبه‌های اصلی برنامه‌سازان و هنرمندان این حوزه، برای پاسخ‌گویی به این نگرانی مهم همواره اختصاص بودجه لازم، جدّی گرفتن حوزه کودک در تلویزیون و استفاده از برندهای این حوزه در شبکه کودک و تقویت برندهای کنونی است.
صادق باطنی سرپرست این روزهای شبکه کودک در پاسخ به این نکات، تأکید کرد که 'بنای‌مان به تعامل بیشتر فعالان حوزه کودک در تلویزیون و آماده کردن فضا برای ورود افراد جدید است.'

کنار این نکات، حذف برندها و انتقاد قدیمی‌های این حوزه مسئله مهم دیگری است که باید به آن توجه کرد. یکی از نکاتی که بسیاری به آن اعتقاد دارند قبل از هرچیز باید کودک مهم باشد، در وهله بعدی سهم کودک را شایسته ببینند که کودک در تلویزیون غریب نباشد، طرح‌های کودک معطل اسپانسر نشود.

در این میان انتقاداتی هم نسبت به سهم ناچیز نوجوان در تلویزیون مطرح می‌شد که چرا شبکه امید آن پویایی و کارآمدی خودش را ندارد و این‌که کنار HD شدن چه دستاوردهایی در طول این یک سال فعالیت جدید رخ داده است که در گفت‌وگوی زیر مورد بحث قرار گرفته است. 

شبکه کودک , تلویزیون , سریال , صدا و سیما , انیمیشن , دوبله ,

به این بهانه با محمدصادق باطنی مدیر شبکه کودک و امید گفت‌وگویی داشتیم که درباره موضوعات مختلف نسبت به کودک و نوجوان در تلویزیون بحث شد. 

بخش‌هایی از این مصاحبه را در ادامه بخوانید که ویدئوی این گفت‌وگو هم قابل تماشاست:

: بگذارید گفت‌وگو را با این پرسش آغاز کنیم؛ سال 1401 سالی سخت برای صداوسیما بود، این سال برای حوزه کودک و نوجوان در واقع شبکه‌های امید و کودک گذشت. 

ما سه کار سخت داشتیم. از ابتدای آمدن در وهله اول، اراده تحول بود که در دوره جدید رسانه ملّی، آقای جبلی از زمانی که آمدند با اراده تحول عهده‌دار این مسئولیت شدند. نکته دوم این بود که در حوزه‌ای مسئولیت به بنده واگذار شد که اساساً نه فقط در صداوسیما بلکه در کشور دچار یک عقب‌ماندگی تاریخی است. سختی سوم شرایط کشور بود که این بخش تنها مخصوص ما نبود اما کار را در حوزه تخصصی ما سخت‌تر می‌کرد. طبیعتاً این سه گانه فشار کاری را بیشتر می‌کرد یعنی در واقع تا اینجای کار سخت بوده ان‌شاءالله تلاش‌هایی که کردیم در جهت رشد و تعالی باشد. 

: چندی پیش جلسه‌ای با فعالان و تولیدکنندگان این حوزه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داشتید. شاید یکی از اتفاقات خوب در این حوزه باشد تا تعامل اتفاق بیفتد. بالأخره فراز و نشیب‌هایی هم اتفاق افتاد و شاید یکی از آن حواشی،‌ همان ماجرای گزارش شاهچراغ باشد که با انتقاداتی از سوی رسانه‌ها مواجه شد و شما در صفحه مجازی به آن واکنش نشان دادید. یک مقداری درباره دستاوردهای یک ساله شبکه کودک و امید صحبت کنید.

ما تا رسیدن به دستاورد، فاصله داریم، پس من راجع به واژه «دستاورد» صحبت نمی‌کنم. من خیلی قائل به مدل‌هایی که در دوره‌هایی بود همان بحث 100 روز، نیستم. اگرچه حتماً برنامه‌های کوتاه‌مدت را نباید فدای تحول بلندمدت کنیم. بنابراین من با ادبیات دستاورد صحبت نمی‌کنم و راجع به تلاش‌ها و جهت‌گیری‌ها می‌گویم. از طرفی باید حوزه کودک و نوجوان را به صورت تفکیک شده صحبت کنم. 

اگر بخواهیم راجع به تلاش‌ها و جهت‌گیری‌ها صحبت کنیم؛ در حوزه نوجوان در عرصه رسانه‌ و ارائه محصولات فرهنگی، عقب‌ماندگی‌مان چشمگیر است. ما در حوزه نوجون، سلبریتی حوزه نوجوان نداریم. مجری حوزه نوجوان نداریم؛ پیش از این داشتیم اما رفته رفته شاخه مخاطبین خودش را تغییر داده است. اما در حوزه کودکان ما در دوره‌های مختلف هم مجری و هم بازیگر و هنرمندان فعال داریم که کودکان در دوره‌های مختلف با آنها خاطره دارند. 

حتی روزهایی که به تازگی روی صندلی مدیریت شبکه امید نشستم، مصاحبه‌ای کردم و گفتم آیا می‌توانید نام پنج نوجوان شناخته شده را نام ببرید؟ همچنین نکته مهمی که درباره حوزه کودک وجود دارد این است که در میانِ سرمایه‌گذاری‌های کلانی که در کشورمان داریم عددها برای این حوزه کوچک‌اند! گویی به اندازه جایگاه مهم و ارزشمندِ کودک و محصولات فرهنگی نسبت به این حوزه را جدّی نگرفتیم. 

یعنی وقتی در یک دستگاه فرهنگی می‌خواهند فیلم سینمایی بسازند یکی از شاخص‌های آن این است که چقدر پول می‌خواهد و چقدر هزینه می‌شود؟ اما وقتی به ساخت سریال و فیلم و اثر نمایشی در حوزه کودکان می‌رسد می‌گویند «کودک» است! نوجوان که دیگر هیچ! 

اگر بخواهیم از آسیب‌شناسی بگذریم و به سمت تلاش برویم حوزه نوجوان در نقطه قبل از صفر قرار داشت. یعنی در این سال‌ها نه کلیپ وایرالی را شاهد بودیم نه برنامه ادامه‌دار و نه برندی که مخاطبین پروپاقرص داشته باشد. همچنین خبری از افراد متعددی هم نیست که روی آنتن شاخص شده باشند. 

حتی در مقطعی بحث انحلال شبکه امید مطرح شد یا موضوع ادغام؛ این در حالی است که مخاطب نوجوان نه تنها در ایران بلکه در دنیا، ذائقه مصرف رسانه‌ای‌شان تغییر کرده یعنی تغییرات‌شان آن‌قدر زیاد است که اساساً نه فقط صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و شبکه امید بلکه شبکه‌های مهم دنیا هم روز به روز از مخاطبان‌شان کاسته می‌شود و به سمتِ شبکه‌های اجتماعی و در رأس آنها حوزه وی‌او‌دی‌ها و حوزه گیم کشیده می‌شوند. 

پس از یک طرف شبکه نتوانسته بود در دوره‌های قبلی‌اش آن‌چنان ارتفاع بگیرد و از طرف دیگر هم مخاطب مخاطبی است که به قولِ هادی عامل (گزارشگر ورزشی) چغر بد بدن!  یعنی انتخاب سخت است و در دنیای دیجیتال رفت و آمد می‌کند. یک‌جا راحت نمی‌ایستد کم‌حوصله و تنوع‌طلب است. ورودی‌اش تغییر پیدا کرده و توان تجزیه و تحلیلش کم است.

در این دوره که مدیریت به بنده سپرده شده، تمام تلاشم را کردم در جهت رسیدن شبکه امید به استانداردهای یک شبکه تلویزیونی نوجوان، گام برداریم. حتی قاب‌های استودیوها کوچک و به لحاظ فنی «SD» بودند و آن رنگ و لعاب‌های نوجوانانه را نداشتند. واقعیت این است ظرفیت‌های زیرساختی که در شبکه استفاده شده بود خیلی ناچیز بودند. 

 
در حالی که این مخاطب فضایی را می‌طلبد که در آن زرق و برق و رنگ باشد؛ امروز مخاطب نوجوان کیفیت تصویر (SD) را نمی‌پذیرد چون در گوشی موبایل خود تصاویر را (4K) می‌بیند، چطور توقع کنم پای قاب شبکه نوجوان با کیفیت (SD) بنشیند؟!در واقع بدیهیات یا استانداردهای اولیه در حوزه یک شبکه نوجوانانه وجود نداشت.
 

ما آمدیم و تلاش کردیم در جهت نیازهای نوجوانان کشور قدم برداریم. مثلاً در حوزه فوتبال، برنامه «پاس گل» ساخته و روی آنتن رفت. نوجوانانی که به کارهای جهادی علاقه‌مندند و می‌خواهند اثرگذاری اجتماعی داشته باشند برنامه «نسل قاسم» به آنتن رسید. نوجوانانی که علاقه دارند صدا و تصویرشان در آنتن دیده شوند، قلم بزنند و برای آنتن خبرنگاری کنند این فضا در باشگاه امید فراهم شد. نوجوانانی که می‌خواهند آموزش درست ببینند رادیو مدرسه را برای آنها تدارک دیدیم. 

در حوزه سرگرمی برنامه‌های جدیدی را تدارک دیدیم که یکی از آنها «راز جزیره» بود که با یک طراحی جدید به آنتن رسید. یعنی تلاش برای رفتن به سمت نیاز که در راستایِ آن هدف تعاملی شدن شبکه است. ما دنبال این نکته بودیم که برای هر برنامه‌مان پیوست فضای‌مجازی داشته باشیم. مصداق بارزِ آن لیگ پاس گل است که چهارصد هزار نفر در شبکه شاد به 30 استعداد برتر رأی دادند که 16 نفر انتخاب شوند و با هم به رقابت بپردازند. 

ما قرار است از طریق این باشگاه امید، اتفاقات مختلفی را در جهت شناسایی بهترین‌های حوزه رادیو و تلویزیون و رسانه داشته باشیم. یعنی اینکه از میدان دادن به ظرفیت‌های انیمیشن‌ساز گرفته تا فیلم مدرسه که جشنواره آن باشکوه برگزار شد و از همه مهمتر مجرایی برای اینکه نوجوانان با استعداد خودشان را در قرابتِ شبکه امید بدانند. 

: شاید یکی از اتفاقات خوب و مبارک در شبکه امید، HD شدن این شبکه تلویزیونی باشد...

ما در نقطه صفر بودیم و شاید خیلی‌ها فکر کنند یک دکمه است می‌زنند و شبکه‌ای HD می‌شود! واقعاً این‌طور نیست. من نمی‌خواهم وارد جزئیات بشوم. روز اول هیچ‌چیزی آماده نبود یعنی زیرساخت‌های پخش ما، برنامه‌های استودیویی‌مان و کیفیت ورودی آنها تا ظرفیتی که باید روی بستر و زیرساخت‌های سازمان صداوسیما برای انعکاس خوب برنامه‌ها ایجاد شود هیچ‌چیز آماده نبود. خدا کمک کرد زیرساخت شبکه از SD به HD تبدیل شد. 

واقعاً شخص آقای جبلی و معاون سیما تا مجموعه فنی رسانه ملی همه همدل و یکدل آمدند و ایستادند که باید محتوا را با همان کیفیتی که در خارج از آنتن می‌گیرد روی آنتن هم ارائه بدهیم. پس باید شبکه HD بشود؛ قدم به قدم جلو آمدیم به برکت امام حسن عسگری که شهادت ایشان مقدمه کار شد و در ایام ولادت‌شان، آبان‌ماه شبکه HD شد.  

این شروع خوبی برای رسیدن به یک رسانه استاندارد بود. اما باز همان جمله را تکرار می‌کنم، بزرگترین اشتباه‌مان این است که به این اتفاقات راضی بشویم. ما تازه استاندارد شدیم و در نقطه‌ای هستیم که می‌خواهیم شروع کنیم. مثل اینکه تازه وارد میدان ایجاد گفت‌وگو و فرصت دیده شدن برای نوجوان‌ها می‌شویم.

: اگر از شبکه امید قدری فاصله بگیریم به شبکه کودک برویم؛ آقای باطنی! در دوره قبل از آقای جبلی انتقادها از سمت برندهای حوزه کودک و بعداً از سمت کارشناسان مطرح شد که اصلاً برای چه شبکه کودک داشته باشیم یا حتی شبکه امید؛ بودن یا نبودن‌شان چه سودی دارد. اگر این شبکه‌ها نبود چه اتفاقاتی می‌افتاد و اگر زمان به عقب برگردد شما اعتقاد دارید تلویزیون به سمتِ فعال‌کردن و پویا کردن همان گروه‌های کودک یا نوجوان خود برود یا تأسیس این دو شبکه ضرورت داشت. نظر شما در این باره چیست؟

من اینجا هم قائل به تفکیک کودک و نوجوانم؛ چرا در حوزه کودک باید سازمان صداوسیما برنامه‌ریزی متمرکزی داشته باشد. دقیقاً دوره‌های موفقیت رادیو و تلویزیون در حوزه کودک به آن دوره‌هایی برمی‌گردد مثلاً مجموع توجهات سازمان یک دفعه به سمتِ شبکه دو می‌رفت. یکی دو بزرگتر بالای سرِ این برندها می‌ایستادند یک مجموعه اتفاقاتی می‌افتد و مخاطبان هم می‌دانستند باید این شبکه را دنبال کنند. 

در واقع باید برای کودک و رسانه، آشیانه‌سازی کرد. چون در اینجا مسئله تربیت ضریب حساسیت بالاتری دارد و دست فرمانِ اشتباه اثرات بسیار بسیار عمیقی روی کودکان خواهد گذاشت. اصلاً اشتباه در حوزه کودک شوخی‌بردار نیست. یک اشتباه تربیتی ممکن است اثرات وضعی بسیار جدّی در دوره کودکی بگذارد. بنابراین برای اینکه تمرکز تربیتی وجود داشته باشد نیاز است که تمرکز رسانه‌ای هم وجود داشته باشد. 

اما در حوزه نوجوان ماجرا از قضا متفاوت است؛ اینجا دیگر نوجوان وارد سن بلوغ شده و وظیفه رسانه مربی این است که قدر بضاعت و محدودیت‌هایش بتواند آن را در معرض طیف متنوعی از پیام‌ها قرار بدهد. از طرفی دیگر در حُسن انتخاب و انتخابگری درست به آنها کمک کند. 

ما باید در واقع هدایت فکری و طراحی‌مان مشترک باشد؛ اما در حوزه نوجوان نگاه‌مان این است که شبکه‌های تلویزیون هرکدام باید برای نوجوان برنامه داشته باشند؛ هرکدام براساس مأموریت‌های ذاتی‌شان حتی در شبکه چهار که بحث‌های عمیق‌تری دارند یا شبکه سلامت و شبکه ورزش باید این پیوند و تعامل برقرار شود. در عین حال باید یک جایی باشد که اگر بخش‌های دیگر خوراکِ خوبی پیدا نکرد، به آنجا مراجعه کند.

البته این شروع ماجراست، شبکه امید الان در نقطه‌ای که الان قرار دارد برای نوجوانان نگین درخشانی نیست، باید به یک نگین درخشان در این مجله متکثر تبدیل شود؛ یعنی در واقع باید همه‌چیز باشد اما یک نگین درخشان و قله باشد بقیه هم در این دامنه هر کدام‌شان در حوزه‌ نوجوان دستاوردهای مختلف متنوعی داشته باشند این نگاه من هست.

: قبل از حضور شما در شبکه کودک، بسیاری از برندهای این حوزه می‌گفتند چرا ما در شبکه کودک نیستیم و با حضور شما یکی از عموفیتیله‌ای‌ها با یک برنامه برگشت و اتفاق خوبی بود. آیا قرار است این روند ادامه داشته باشد؛ ما خیلی برندهایی داریم که واقعاً جای‌شان خالی است. آیا می‌توانید یک قول نوروزی به مخاطبانی که دوست دارند این عموها و خاله‌ها را در شبکه کودک ببینند، بدهید؟

بسیاری در این سال‌های متمادی در حوزه کودک فعالیت کردند که تعدادشان زیاد است. هرکدام‌شان تجربه‌های ارزشمندی‌اند؛ اینکه وانمود شود ما بزرگترهای این حوزه را می‌خواهیم کنار بگذاریم از بنیان جمله غلطی است. از قضا در دوره‌ جدید تمام تلاش‌مان را می‌کنیم که به غیر از استفاده از تجربه‌ها برای اینکه این همدلی را بیشتر در جامعه ترویج کند از نسل جدید و ایده‌های آنها بهره ببریم. به این پتانسیل‌ها توأمان نیاز داریم.

یک بار در طول سال قدیمی‌ها را در قالبِ پویش ایران عزیزم دور هم جمع کردیم و در شبِ یلدا اتفاق افتاد که تجربه خوبی بود. از خاله‌ها، عموها، بزرگترها و مجریان و برنامه‌سازان تا خود عروسک‌ها را در دورهمی یلدایی خانواده کودک صداوسیما داشتیم. همچنین چهره‌های جدید هم در این برنامه حضور پیدا کردند. 

خوشبختانه درِ شبکه کودک به روی همه فعالان و قدیمی‌های این حوزه باز است و کماکان با قدرت و قوت از پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های جدید بهره خواهیم برد. همه بزرگترها تاج سر ما هستند؛ افرادی که با هنرمندی‌شان کارهای ماندگاری را آفریدند و از آن طرف هم جوانانی داریم که مستعد و ایده‌پردازند. به تعبیر من آن‌قدر بایستی عرضه نیروی انسانی با کیفیت و توانمند در حوزه کودکان زیاد باشد که رنگین‌کمانی از استعدادها و تنوعِ برنامه‌سازی را روی آنتن شاهد باشیم. 

: در جشنواره فیلم فجر امسال شاهد بودیم و البته در فروش اخیر سینمای ایران این نکته را بسیار دیدیم که چطور انیمیشن‌ها توانستند پیشتاز باشند. با این اوصاف انیمیشن‌های خارجی متعدد به پلتفرم‌ها و حتی تلویزیون می‌آیند که دوبله در تلویزیون امنیت بیشتری دارد و در آن پلتفرم‌ها کلماتی در دوبله‌ها استفاده می‌شود که بیشتر کودک را گمراه می‌کند. دنبالش هستید خودتان در این عرصه گامی بردارید و آیا تولیداتی در این زمینه خواهید داشت؟

اگر بخواهم یک پله بالاتر از این موضوع صحبت کنم، ما یک عقب‌ماندگی خیلی مهمی در حوزه تولیدات نمایشی کودک و نوجوان داریم. اصلاً یک خلأ بزرگی در این زمینه به حساب می‌آید. در حوزه نوجوان که کویریم تک ستاره! در حوزه کودک در حوزه تولیدات عروسکی و انیمیشن‌سازی ما باید به سمت نهضت جدّی تحولی در این حوزه برویم. بسیار خوشحالم می‌بینم امسال انیمیشن «پسر دلفینی» آمد و بیش از 20 میلیارد فروخت. این اتفاق نوید آینده‌ای درخشان را برای این بازار می‌دهد. 

هنوز این جریان تمام نشده، «لوپتو» آمد و دوباره این فروش را داشت. بعد از آن انیمیشن «بچه زرنگ» را در جشنواره فیلم فجر داشتیم و انیمیشن «ببعی» هم اتفاق دیگری است که بسیار با کیفیت ساخته شده و نقطه عطفی به حساب می‌آید. «بچه زرنگ» هم تکنیک «پسر دلفینی» را داشت و هم قوت روایت «لوپتو» را داشت.  حالا بعد از آن انیمیشن «ببعی» می‌آید و آن هم یک انیمیشن ارزشمندی برای کودکان به شمار می‌رود. 

این نهضت ادامه دارد و خدا را شکر ما الان یک بازار توزیع خیلی خوبی برای حوزه انیمیشن داریم و آن آنتن صداوسیما و شبکه کودک است. وقتی پشتِ یکی از انیمیشن‌ها می‌ایستد به دیده شدن آن اثر کمک می‌کند. یعنی در آن دوره‌ای که فضای مجازی نبود ما در صدا و سیما به صورت ویژه تصمیم گرفتیم از خود آقای جبلی و آقای جلیلی متمرکز گفتند که این کار را انجام بدهیم و پای کار سینمای کودک بیاییم. بالأخره باید سینمای کودک احیاء و حفظ شود و رشد کند.

نباید کسانی که در این عرصه کار می‌کنند به این باور برسند و احساس کنند که فروش نمی‌رود. واقعاً تقاضایِ آن در بازار زیاد است. ما آمدیم به قدرِ بضاعت‌مان در این مسیر قدم برداشتیم. خیلی اتفاق بزرگی است که شبکه کودک با 80درصد مخاطب می‌تواند کاری کند که فروش یک انیمیشن از مقادیر پایین و متوسط به سمت فروش 20 میلیاردی برود. حتماً خود سازندگان موفق بودند اما عوامل‌شان اذعان داشتند که اگر شبکه کودک پای کار دیده شدن این آثار نمی‌رفت، این فروش‌ها اتفاق نمی‌افتاد.

 
اما در پلتفرم‌ها مسئله‌ای که وجود دارد اولاً به حوزه کودک به‌چشم تأمینی نگاه می‌کنند و حجم آثاری که در پلتفرم‌ها برای حوزه کودک تولید می‌شود و برای نوجوان تقریباً هیچ! تولید در این حوزه در پلتفرم‌ها خیلی ناچیز است، انگار پلتفرم‌ها از تأمین کارهای خارجی راضی شدند، یعنی آن چیزی که از کمپانی‌های خارجی و مطرح این حوزه به دست‌شان می‌رسد این‌ها نیازشان را برطرف کرده است و نیازی به تولید در حوزه انیمیشن‌سازی نمی‌بینند.
 

شاید پلتفرم‌ها با خودش بگویند وقتی می‌توانیم دو روز، انیمیشن‌های روز دنیا را بگیریم و دوبله کنیم چرا به سمت تولید برویم. خروجی‌اش این می‌شود که بیش از 50 یا 60 درصد ترافیک به سمت کودک می‌رود و کمترین توجه تربیتی به حوزه کودک می‌شود.

یعنی شما می‌بینید که همان گروه زیرزمینی که فلان فیلم سینمایی و سریال بزرگسال دوبله می‌کند همان گروه با همان نظام فکری و ادبیات یک جاهایی سخیف و مدل ذهنی، یک کار کودک را هم ترجمه کند. منِ نوعی، به خیال اینکه یک اثری را می‌بیند که مشکلی ندارد بچه را رها می‌کنم و بعد به یک باره می‌بینم نازل‌ترین قطعه‌های موسیقیایی، گوشواره‌ها و تکه کلام‌هایشان به دیالوگ‌های این‌ انیمیشن‌ها تبدیل شده است. هیچ نظارت و توجهی هم روی آن نیست اتفاقاً می‌خواهم بگویم اینجا اصلاً بحث رقابت نیست.

شاید کسی این موضوع را نداند؛ برای اینکه اثر سینمایی و سریال روی آنتن شبکه کودک برود حداقل هشت مرتبه و هشت نسخه این اثر دیده و تجدیدنظر می‌شود تا بعداز بررسی و تصمیم‌گیری، نسخه هشتم به آنتن برسد. بنابراین مخاطب در شبکه کودک آن‌چیزی را که می‌بیند نسخه هشتم فرآیند آماده‌سازی است.  

بالأخره این اثر در فضای محتوایی ما ساخته نشده است. این را من نمی‌گویم؛ رسانه استرالیا از بی‌بی‌سی کار برنمی‌دارد به‌سختی برمی‌دارد، یعنی در استرالیا برای کودکان و بچه‌هایمان نظام تربیتی حاکم کرده‌ایم، انگلیس که در نظام سیاسی‌اش، تابع ملکه انگلیس است به انگلیس به‌چشم همسایه نگاه می‌کند.

حالا من از نتفلیکس و پیکسار و پاراموت کاری را پخش کنم بدون آن نظارت دقیق اتفاق بیفتد. ما اینجا ایستادیم پای کار دوبله شده‌ای که به مخاطب برسد به اندازه بضاعت، توان و تلاش‌مان، یک اثر سالم به دست مخاطب برسد. این اتفاقات در پلتفرم‌ها نمی‌افتد و این بحران بزرگی است که باید برای آن فکر کرد. 

: در مورد نفوذ بارها بحث شده است، یک زمانی می‌گفتند در صداوسیما نفوذ زیاد است. منظورم از نفوذ در سطح برنامه کودک و نوجوان و بعضی از کارها که آن دقت نظر حاکم نمی‌شود. شاید یکی از آنها «کلاه‌قرمزی» بود که نکاتی مطرح شد بعدها گفتند این برنامه برای کودکان نیست. حتی در این راستا،‌ رسانه‌هایی همچون BBC به‌سمت ساخت برنامه برای کودکان آمدند و حتی اعلام کردند برخی از برندهای کودک ایران به اینجا پیوستند، یکی از آنها عموپورنگ بود که رسماً تکذیب کرد، حتی موضوع دوبله‌های زیرزمینی هم در اینجا مطرح شد، باید برای این اتفاقات چه تمهیداتی اندیشید؟

ما امروز در جبهه‌ای به‌نام صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کنیم که یکی از مهمترین و اصلی‌ترین خاکریزهاست. یکی از جلوترین خط مقدم‌هایی هست که ما در آن نبرد می‌کنیم و به ویژه حوزه کودک نوجوان؛ الان که با هم صحبت می‌کنیم قریب به 20 رسانه فارسی‌زبان با هدف کودک و نوجوان تولید محتوا می‌کنند. 

شما این آمار را در خیلی از کشورهای دیگر نمی‌بینید؛ یعنی معادل کاری که در بسیاری از این رسانه‌های فارسی‌زبان انجام می‌شود تقریباً در هیچ‌کدام از قدرت‌های دنیا اتفاق نمی‌افتد که مثلاً به زبان مادری کودکان آن کشور یک شبکه 24 ساعته برای آن به صورت جدّی محتوای دوبله و تولید شده آماده کند. 

گرچه ما در رقابت بخواهیم بنشینیم و تکنیکی بحث‌ کنیم فرسنگ‌ها فاصله هست. یعنی شما برخی از این شبکه‌ها را نگاه کنید؛ مثلاً یک اتفاق جالبی افتاده بود ما کارتونِ «آنشرلی» را روی آنتن شبکه کودک پخش می‌کردیم با یک فاصله کوتاهی ما تمام کردیم یکی از همین رسانه‌ها بلافاصله پخش این کارتون را با همین دوبله شروع کرد. 

یعنی می‌خواهم بگویم در واقع بعضی از این رقابتها در این حد سخیف‌اند؛ قول می‌دهم بودجه ما را کنار هزینه تولیدات این رسانه‌ها بگذارید خواهید دید بودجه آنها اگر بیشتر نباشد کمتر  نیست و اگر تولیدات رسانه‌ای‌مان را با آنها کنار هم بگذاریم می‌بینیم که ما فرسنگ‌ها از آنها جلوتریم.

واقعاً خیلی از این شبکه‌ها کار آماتوری تلویزیونی انجام می‌دهند. بالأخره در مواجهه با مخاطبی که یک جاهایی تصمیم گرفته خیلی در قید و بند چارچوب‌های تربیتی نباشد در سبد انتخابش قرار می‌گیرد و می‌بینید با هیچ توجه تربیتی کاملاً سبک زندگی را هدف گرفتند.

واقعاً می‌خواهم بگویم نمی‌توان نام این‌ها را رقیب گذاشت، دشمن کلمه دقیق‌تری است.به تعبیر حضرت آقا اینها دشمن‌های ما هستند و ما در این صحنه داریم نبرد می‌کنیم گرچه خودمان را خیلی بالاتر از آنها می‌دانیم از قضا در تکنیک رسانه‌ای و کار کودک و نوجوان حداقل فارسی‌زبان‌های آنها خیلی عقب‌اند.

حاضرم تکنیکی بحث ‌کنیم و واقعاً آن کسی که عادلانه و منصفانه و تخصصی نگاه کند و بررسی داشته باشد می‌بیند ما خیلی در تکنیک جلوتریم اما در داخل ببینید من نمی‌توانم کلمه نفوذ را به راحتی استفاده کنم؛ حتماً هست. حتماً در داخل کسانی‌ هستند این کارها را انجام می‌دهند.

واقعاً خیلی از اتفاقات با ‌گفت‌و‌گو حل شده است. یعنی در همین مدتی که گذشت و مسئولیت داشتیم با خیلی از آدم‌های این حوزه وقتی مشکلات یا سؤالاتی پیش می‌آمد وقتی گفت‌و‌گو می‌کردیم حل می‌شد و واقعاً خیلی‌ها در شرایط سختیِ انتخاب قرار گرفته بودند. 

خدا را شکر ما در شبکه کودک تقریباً می‌توان گفت ما کسی را نداشتیم که کامل کار را رها کرد؛ یعنی تقریباً همه بچه‌ها در آن شب یلدایی که در سازمان گفته می‌شد که شاید خیلی از چهره‌ها نبودند در شبکه کودک همه چهره‌ها بودند و یک مقداری هم شاید بیشتر از آن حالت عادی اتفاق افتاد.

واقعاً بچه‌هایی که دارند کار کودک می‌کنند بخش مهمی از آنها علاقه و حسّ مسئله‌مندی بلندمدت به این حوزه دارند. اما شما می گویید نفوذ! بله قطعاً هست! یعنی وقتی جایی مهمترین مرکز اثرگذاری هست؛ نفوذ چیست؛ دشمنی هست کسانی که علنی دشمنی می‌کنند.

: شما در میان صحبت‌هایتان به بودجه اشاره کردید، بسیاری از برنامه‌سازان حوزه کودک به این موضوع انتقاد دارند که آن توجهی که باید در این حوزه به برنامه‌سازان کودک نمی‌شود؛ اصطلاحاً بودجه را در این حوزه «کوچک» می‌بینند. یعنی در واقع به اندازه یک سریال معمولی بزرگسال هم هزینه نمی‌شود. در دوره تحولی چه نگاهی به این حوزه دارند و اصلاً سهم کودک و نوجوان در تلویزیون چقدر است؟

و یک مقداری جالب‌تر اینکه در رسانه‌ها کسی نگفت و خبری نپیچید امسال جشنواره فیلم کودک و نوجوان برگزار نشد و موضوع هم تحریم نبود به تعداد کافی اثر نداشتیم. باید سر به بیابان بگذاریم از این خبر و از این اتفاق! یعنی اگر من مسئولیتی در حوزه فرهنگ دارم نه حوزه کودک و نوجوان، بلکه در همه ساحت‌ها الان که با شما صحبت می‌کنم نباید شب‌ها بخوابم.

 
اگر یک سال جشنواره کودک و نوجوان برگزار نمی‌شود؛ اگر آنتن شبکه کودک در یک دوره 6ماهه بخش زیادی از آثارش تکراری است اگر آنتن شبکه نوجوان در 6ماهه اول سال قله ندارد به‌عنوان یک مسئول فرهنگی نه مسئول حوزه کودک و نوجوان باید شب‌ها نخوابم و بی‌خوابی بکشم و خانواده‌ام را از دیدنم محروم بکنم اگر شرایط این است.
 

یعنی ما یک عقب‌ماندگی جدّی داریم. در خود سازمان واقعاً یک مقداری مسئله فراتر از بودجه است که بحمدالله امسال بابت این مسئله در این دو شبکه تقریباً رشد 70 تا 80 درصدی در حوزه توان هزینه‌کرد داشتیم اما واقعاً در این چند سال اخیر در حوزه کودک و نوجوان کم هزینه نکردیم؛ مسئله اصلی میزان هزینه نبوده بلکه مسئله اصلی توزیع هزینه بوده است.

یعنی در واقع به جای اینکه تمرکز هزینه کرد در جایی مثل شبکه کودک بیاید،  یک جاهایی رفته که اصلاً مأموریت شبکه کودک نداشته است یعنی در جایی تا سه برابر ظرفیت بودجه شبکه کودک هزینه شده است. این نشان می‌دهد کم‌توجهی و غفلت‌هایی در تصمیم‌گیری‌ها وجود داشته است.

چیزی که الان دنبالش هستیم این است ما مشکلی در بودجه نداریم مشکل در توزیع بودجه است و روی آن بحث می‌کنیم. طوری بودجه توزیع شود این حوزه کودک و البته حوزه نوجوان، بتوانند یک رشد جدّی را تجربه کنند. 

عددی که در حوزه نمایشی خرج می‌شود اصلاً عدد کمی نیست اما به نسبت رقبا و دشمنان خیلی کم است اما عدد قابل توجهی هست که باید برای آن سهم بگذاریم. هر بلوک سرمایه که می‌آید باید 30 درصد آن برای کودک و نوجوان خرج بشود. اگر بگوییم حداقل 30 درصد مخاطبان کودک و نوجوان‌اند.

باید برای کودک و نوجوان هزینه شود نه اینکه کار نوجوان‌پسند و کودک‌پسند باشد؛ یعنی من باید برای‌ این‌ها بسازم و تولید محتوا کنم. تا این اتفاق نیفتد آن هدف محقق نمی‌شود. من نگاهم خیلی روشن است که با یک توزیع درست منابع بودجه بتوانیم این خیز بلند را همین سال آینده برداریم.

: یکی از نکاتی که خیلی مهم است بحث توجه به کتاب و سرانه مطالعه است. رئیس رسانه ملّی اخیراً جلسه‌ای داشتند و در مورد کتاب و اقتباس از آن و تولیدات در این سبک و سیاق مطالبی را عنوان کردند. چقدر قرار است بحث اقتباس در حوزه کودک و نوجوان جدّی باشد و چقدر قرار است برای حوزه کودک داستان و در حوزه نوجوان برای افزایش سرانه مطالعه، برنامه داشته باشید؟

یک مسئله خود کتاب هست و یک مسئله اقتباس از کتاب است. ما در حوزه کتاب یک ‌مجموعه فعالیتی را شروع کردیم از مجموعه نهاد کتابخانه‌ها تا مجموعه ناشران انقلاب اسلامی و مجموعه شیرازه و مجموعه‌های فعالی که در این حوزه دغدغه‌مند و جدّی فعالیت دارند تاکنون چندین پویش کتاب تا الان با محوریت شبکه کودک راه افتاده یعنی از مجموعه کتاب «قهرمان من» که درباره حاج قاسم است تا شهید علی لندی و شهید محسن حججی که به شدت مفصل تبلیغ شد و به فروش خوبی هم رسید تا کتاب اثر «مسئله قصه» که پویش آن را در شبکه کودک در جریان داشتید. 

برنامه «هدهد سفید» و برخی برنامه‌های دیگر که تولید آن را با نهاد کتابخانه‌ها جلو می‌بریم و لوکیشن خود برنامه‌ها در کتابخانه‌هاست که در حوزه کتاب پیش می‌بریم. طرح اولیه‌ای نوشتیم به نام «کتابوکا»، در واقع کار عروسکی در حوزه کتاب است که کار جذابی است که ان‌شاءالله سال آینده به آنتن برسد. اما یک بحث اقتباس هست یک جمله بگویم دوباره آن فقر در حوزه کتاب و نشر نوجوان  نشان می‌دهد. در حوزه کودک، کارهایی اتفاق می‌افتد چون بازارش هم جدّی‌تر است و قواعد بازارش مشخص‌تر است در حوزه کتاب‌های حوزه نوجوان دوباره خیلی ضعیف داریم.

یعنی کتاب‌های حوزه نوجوان دو تا سه برابر کتاب‌هایی کودکان، ترجمه‌اند و خیلی تولید در آنجا، ضعف دارد؛ یکی خود کتاب است و یکی بحث اقتباس از کتاب است؛ واقعاً اگر ما اگر هیچ کار تألیفی دیگر نکنیم و فقط روی دایره فعلی موجودمان در حوزه کتاب ورود کنیم و کتاب‌ها را منبع تألیف و اقتباس خودمان بکنیم حداقل 7 یا 8 سال دست‌مان پُر است.

این خیلی اتفاق خوبی هست کتاب هم که دارم می‌گویم ‌از دوره مولوی و شاهنامه و عطار و این‌ها بگیرید تا به امروز برسید و کسانی که در حوزه نشر فعال‌اند. اوضاع، اوضاع خوبی است منتها اقتباس یک آدابی دارد از حوزه تألیف و کپی‌رایت و این ماجراها تا اینکه نویسنده‌های ما بپذیرند که تألیف را کنار بگذارند و اقتباس کنند. فرهنگ آن بین نویسنده‌هایمان جا نیفتاده است.

اینکه منِ سیاستگذار چه وظیفه‌ای دارم بله بحث من اینجا هست که بیایم به حوزه اقتباس توجه بدهم که الان بحمدالله خود آقای جلیلی به شدت متمرکز و پیگیرند که در حوزه سریال‌سازی، حوزه اقتباس در سازمان صداوسیما را راه بیندازند و در حوزه کودک و نوجوان هم اگر باشد ما دنبالش هستیم. یک مقداری فقر در حوزه نوجوان ما را اذیت می‌کند اما در حوزه کودک دنبالش هستیم تا خدا چه بخواهد.

: به حوزه عروسکی هم اشاره کردید که دنبال یک تحول در حوزه نمایشی هستید؛ درباره این رویکرد تحولی هم توضیح دهید.

در حوزه عروسکی ما دنبال یک تحول در حوزه نمایشی این حوزه‌ایم تا این حوزه را به دوران اوج برگردانیم. تقریباً در دهه 60 و 70 و اوایل 80 یک اوجی وجود داشت که کاراکترهای مختلف و متنوع عروسکی و سریال‌های نوجوان متعددی که در آن زمان‌ها ساخته می‌شد مثلِ «قصه‌های مجید»، «سیب خنده»، «دنیای شیرین دریا» و کلی کارهایی که در آن سال‌ها درام‌های نوجوان‌محور بود. عزم‌مان را در این حوزه جزم کردیم. 

در سال آینده به دنبال ساخت سریال نوجوانی هستیم که حدس می‌زنم خیلی سریال شاخصی شود. فیلمنامه آن تمام شده و دنبال تولید آن هستیم.

: سریال بلند است یا سیت‌کام؟

یک سریال 13 قسمتی خاصی است که کاملاً با شناخت از دنیای نوجوان ساخته شده است. سریال «خانواده رو به راه» فکر می‌کنم خیلی کار خوبی شود. امیدوارم کار موفقی از آب درآید که بعد از آن بتوانیم در حوزه سریال‌سازی نوجوان کار بزرگی انجام دهیم. همچنین در حوزه سریال انیمیشن و عروسکی اشاره کردم که یک خیز بلند برداشتیم ان‌شاءالله با کمک مجموعه‌های فعال حوزه انیمیشن سال آینده را متفاوت‌تر از امسال رقم بزنیم. 

اما در حوزه عروسکی غفلت‌هایی شد؛ یعنی از دوره‌ای که عروسک‌ها در سازمان صداوسیما واقعاً موفق بودند؛ یک غفلت 10 یا 15 ساله‌ای شد؛ عروسک‌های قدیمی در همان‌جا ماندند و عروسک‌های جدیدی هم ابداع نشدند و  یک گپ بزرگی افتاد، عروسک‌ها کوچه بازاری شدند. یعنی «مل مل» خودمان در شبکه کودک، استیج‌های بیرونی داشت. از حالت استودیویی‌اش فاصله گرفته بود و خیلی از عروسک‌های دیگر آن قوام را نداشتند.

از آن طرف می‌دیدیم برنامه‌های عروسکی بزرگسال روی آنتن تکثیر می‌شود که بعضی از آنها هم ناموفق بودند. تعداد زیادی از هنرمندان حوزه عروسک در آن حضور دارند و یک جشنواره تلویزیونی عروسکی اتفاق افتاد که در نوروز شاهدش هستیم. 

بنای‌مان این است که اختتامیه‌ای در عیدفطر داشته باشیم. در میهمانی عروسکی ما می‌آیند و میزبان‌های خوبی هم دارند. مخاطبان شبکه کودک از بین عروسک‌هایی که اجرا می‌کنند سه تا از آن عروسک‌ها را برمی‌گزینند. ما اعلام‌ کردیم سقف 6 میلیارد تومان می‌خواهیم از این 3 اثر برتر در سال 1402 حمایت کنیم برای اینکه تولید بشوند.

اثری که مخاطب دیده و پسندیده قرار است تا سقف 6 میلیارد تومان در کار عروسکی هزینه کنیم و این برنامه «عروسک‌خونه» ادامه پیدا کند. تلاش می‌کنیم برندهای جدید عروسکی را به حوزه برگردانیم و این حوزه را با یک خیز بلند و عزم بزرگ احیا کنیم.

: حتی گفتید سریالی برای «مل مل» خواهید داشت؛ این سریال به کجا رسید؟

بله. ما یک سریالی را در دست داریم که روی آن برای سال آینده کار می‌کنیم. طرح‌هایی را داریم که «مل مل» را برای سال آینده از آن فرم استیجی‌اش خارج شود و احتمالاً برنامه کاملا عروسکی خواهد بود و ان‌شاءالله به موقع آن اعلام می‌کنیم. 

: من سؤالم با حوزه تبلیغات و آگهی‌های بازرگانی ادامه می‌دهم. یک اتفاقاتی در دوره مدیریت آقای سرشار افتاد تا تبلیغ در شبکه کودک متوقف شود. 

هیچ جای دنیا رسانه‌های بزرگ تبلیغات در شبکه کودک ندارند و حتی این موضوع را ضد حقوق کودک می‌دانند که ما برای کودکان پیام بازرگانی پخش کنیم و حتی دوره‌ای که پیام بازرگانی برای کودکان پخش می‌شد ما یک اشتباهی می‌کردیم که با غلبه نگاه اقتصادی بر فرهنگی اگرچه کمبود بودجه سازمان صداوسیما آن زمان مشخص بوده اما با غلبه نگاه اقتصادی بر تربیتی روی کار بوده با تصمیماتی که در دوره قبلی گرفته شد حذف پیام بازرگانی در شبکه کودک اتفاق افتاد.

 
این نکته را هم بدانید قرار نیست پیام‌های بازرگانی به شبکه کودک برگردند منتها یک حوزه دیگری وجود دارد که به تبلیغات محصولات فرهنگی در حوزه کودک و نوجوان برمی‌گردد، محصولات مفید برای کودک یا یک‌سری کارهای مشارکتی در این حوزه‌ها که برای کودک مفیدند.
 

ما در این حوزه در حال گپ و گفتیم و یکسری مسائل را جستجو می‌کنیم که این ظرفیت‌ها را روی آنتن داشته باشیم. به عنوان یک جمله تأکیدی می‌گویم پیام‌های بازرگانی روی آنتن شبکه کودک برنخواهد گشت.

: بحث دیگر همکاری‌های خارجی و مبادلات تولید ایرانی و خارجی است؛ اینکه تا الان داشته‌ایم؟

در مقوله کارهای بین‌المللی خیلی از انیمیشن‌هایی که روی آنتن آمده با نسخه بین‌المللی بوده و دوبله و زیرنویس شده و در تعامل با کشورهای دیگر بوده است. دنبالش هستیم که برخی از کشورها مثل عراق و لبنان گفت‌وگوهای بیشتری داشتیم. واقعاً یک جاهایی باید بین‌‌المللی فکر کنیم و حتماً دنبالش هستیم. البته در بحث بین‌الملل یک جاهایی هم در این راستا به خطا می‌افتیم آن‌قدر طوری می‌سازیم که در فضای بین‌المللی دیده شود کاملاً مولفه‌های هویت ملی را کنار می‌گذاریم و باید حواس‌مان به این موضوع هم باشد.

: در برنامه‌ریزی‌هایتان برای نسل نوجوان با توجه به حوادث اخیر چه چیزی هست از تولید برنامه تا تربیت و پرورش؟

در حوزه نوجوان پاسخ این نیست که بگویم مثلاً من به واسطه این شرایطی که امروز کشور آمده این برنامه را ساختم این مشکل را حل کنم. این نیست؛ چرا باید برنامه‌هایی بسازیم و ساختیم. منتها مسئله اصلی که باید رویکردمان با نوجوانان عوض کنیم. یعنی این رویکرد نباید در یک برنامه خودش را نشان بدهد باید در آرایش شبکه خودش را نشان بدهد.

آرایش الان شبکه امید این‌طوری است که دستِ همه برنامه‌هایش به سمت مخاطب دراز است. حتی به مخاطب می‌گوید که تو بیا این برنامه را کامل کن! اصلاً باشگاه امید در شبکه امید برای پیشبرد همین هدف است. در تلاشیم که آرایش شبکه را براساس نیاز نوجوان قرار داده باشیم، ان‌شاءالله «بازی ویزیون» را با شکل و شمایلی جدید در نوروز داریم که طرفداران حوزه گیم به ویژه استیمرها حتماً یک تجربه‌ جدید با رسانه را در مواجهه با «بازی ویزیون» خواهند داشت.

یا طراحی جدیدی که برای مسابقه «راز جزیره» برای سال 1402 کردیم یک طرح متفاوتی از مسابقه‌ تلویزیونی را برای مخاطب ایجاد خواهد کرد که کاملاً بر مبنای هواداری است. یا از آن طرف درباره سریال «خانواده‌ امید» مخاطب از جایی به بعد تصمیم می‌گیرد در آن چه اتفاقاتی بیفتد. انتخاب نهایی را برای پایان سریال را مخاطب انجام می‌دهد. تمام تلاش‌مان را می‌کنیم بتوانیم ان‌شاءالله آن وظیفه‌ مربیگری و وظیفه‌ تربیتی و وظیفه‌ رسانه‌ای خودمان و وظیفه‌ ابلاغیه بر دوش ما که قرار داده شده ان‌شاءالله به بهترین شکل انجام دهیم.

 

آخرین اخبار