به گزارش ایران اکونومیست، کشش میانفردی، یکی از موضوعات برجسته در روانشناسی اجتماعی بوده و دانشمندان از دهه ۱۹۶۰ به بعد، پژوهشهای گستردهای را در این زمینه انجام دادهاند. کشش میان فردی به میزان احساسات مثبت و منفی و پیوند میان افراد در روابط اجتماعی میپردازد. در این میان، پیوند زناشویی به عنوان یک رابطه منحصر به فرد میان زن و مرد، با سرشت دیگر روابط اجتماعی ناهمسان است؛ از این دید که گستردهتر و ژرفتر از آنها بوده و جنبههای بدنی آن برجستهتر است. در واقع، کشش زناشویی، یکی از جنبههای مهم موضوع کشش میان فردی در رابطه زناشویی است که در آن نحوه شکلگیری پیوند، عوامل و کیفیت کشش میان همسرها مورد پژوهش قرار می گیرد.
بنا بر نظرات محققان، کشش را میتوان همچون اشتیاق فرد نسبت به فرد دیگر تعریف کرد که دربرگیرنده تمایل به نزدیک شدن ازنظر شناختی، هیجانی و رفتاری به او و اندیشیدن، احساس کردن و عمل کردن به شیوهای مثبت در قبال او است. کشش زناشویی به دو مؤلفه اصلی کشش جنسی (مادی) و کشش غیرجنسی (غیرمادی) تقسیم میشود. کشش جنسی دربرگیرنده زیبایی، جذبه، توانمندی و صفاتی از این قبیل و کشش غیرجنسی دربرگیرنده ویژگیهای شخصیتی، موقعیت اجتماعی، قدرت، شوخ طبعی، مزاج، درستکاری، صداقت، مهربانی و یکپارچگی است. کشش زناشویی نقش بسیار مهمی در کیفیت و تداوم رابطه زناشویی دارد و از این رو لازم است بیش از پیش مورد توجه محققان قرار گیرد.
پژوهشگرانی از دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و دانشگاه خوارزمی در همین راستا، اقدام به انجام یک پژوهش کردهاند که در آن، به نمودشناسی کشش زناشویی در میان همسرهای ایرانی پرداخته شده است.
در این تحقیق کیفی، ۱۷ نفر از زنان و مردان ایرانی دارای تجربه زندگی مشترک با همسر مشارکت داشتهاند و دادههای مورد نیاز محققان را از طریق مصاحبههای خاص علمی موسوم به نیمه ساختیافته، فراهم آوردهاند.
طبق نتایج این تحقیق، شرکتکنندگان در پژوهش، کشش زناشویی را همچون دوستداشتنی بودن و خوشایندی رابطه زناشویی ادراک میکنند و از نظر آنان، کشش زناشویی دربرگیرنده دو مقوله اصلی کشش همسر (دربرگیرنده مؤلفههای کشش ظاهری، عاطفی، رفتاری، فکری، اخلاقی و اجتماعی) و کشش رابطه همسری (دربرگیرنده مؤلفههای پایداری، لذت، خوشنودی، آرامش و شادی) است.
کبری ناموران گرمی، استادیار و پژوهشگر گروه روانشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و همکارانش در این خصوص اظهار کردهاند: «انسانها در ارزیابی دیگران و ارزش گذاری به آنها، ابعاد گوناگون ظاهری، عاطفی، رفتاری، فکری، اخلاقی و اجتماعی فرد مقابل را مورد بررسی قرار می دهند. درباره همسر با توجه به منحصر به فرد بودن رابطه، احتمالا بسیاری از ابعاد فوق به طور نسبی مدنظر خواهند بود. محققان در توصیف ابعاد کشش زناشویی، کشش مادی و غیرمادی همسر را دربرگیرنده کشش در ظاهر، زیبایی، توانمندی، ویژگیهای شخصیتی و موقعیت اجتماعی میدانند. البته طبق روایتهای شرکت کنندگان در این پژوهش، برخی از جنبههای کشش همسر مانند کشش عاطفی، رفتاری و اخلاقی از اهمیت بیشتری برخوردارند».
آنها اضافه کردهاند: «بر اساس تفسیر ابعاد کشش زناشویی از دیدگاه همسرهای ایرانی که مدتی از ازدواج آنها گذشته است، به نظر میرسد ابعاد عاطفی، رفتاری و اخلاقی در طول رابطه زناشویی، اهمیت بیشتری نسبت به کشش فیزیکی دارند».
بر اساس این تحقیق پژوهشگران اعتقاد دارند که پیامدهای مثبتی مانند پایداری و دوام ازدواج، کسب لذت و خوشنودی از آن و رسیدن به آرامش در کنار همسر که درمجموع موجب ایجاد احساس شادی در طرفین میشوند، باعث آن میشوند که رابطه همسری، خوشایند و دوست داشتنی ارزیابی شود.
به عبارت دیگر طبق گفته ناموران گرمی و همکارانش، «مؤلفههای یک رابطه همسری جذاب، با ایجاد هیجانات مثبت در طرفین میتوانند منجر به خوشایندی آن شوند و در صورت ضعف در ایجاد هیجانهای مثبت ذکرشده و ایجاد هیجانها و پویاییهای منفی که دربرگیرنده بی ثباتی، عدم لذت، نارضایتی، تنش و ناآرامی و غم هستند، بروز دافعه و بی رمقی در رابطه زناشویی رقم خواهد خورد».
از این یافتهها، یک مقاله علمی پژوهشی به رشته تحریر درآمده که در دوفصلنامه «مشاوره و رواندرمانی خانواده» وابسته به دانشگاه کردستان منتشر شده است.