به گزارش ایران اکونومیست، آسیبدیدگی در جریان حوادث خونبار و خشونتآمیزی چون جنگ، امری دهشتناک است که برای همیشه تأثیرات خود را بر حیات فردی و اجتماعی فرد آسیبدیده باقی میگذارد و استرسهای ناشی از آسیبدیدگی و انطباق با شرایط جدید، بحرانهای روحی و نیز تغییر روابط اجتماعی فرد با خانواده، دوستان، آشنایان و جامعه را موجب خواهد شد. همسر افراد جانباز با آسیب دیدگی جانباز و هزینههای گزاف مادی و فرامادی آن در ارتباط نزدیک هستند و در نقش مراقبت کننده از جانباز، فراتر از وظایف مربوط به پایگاه و نقش همسری خود، به طور مستقیم تحت تأثیر دشواریهای معمول کمک به فرد کم توان جسمی و روانی قرار میگیرند.
به اعتقاد صاحبنظران، دشواریهای مادی و روانی، سلامت جسمی و روانی همسر فرد جانباز و سایر اعضای خانواده به خصوص فرزندان را به چالش میکشد، چراکه زن به عنوان پناهی در مقابل این دشواریها عمل میکند و علاوه بر عهدهداری وظایف همسری و مادری، اموری که به طور متعارف به شوهران سپرده میشود را نیز برعهده میگیرد و در نهایت روابط اجتماعی اعضای خانواده با فرد جانباز و نیز روابط خانواده با سایرین را نیز تنظیم میکند. همسران جانبازان، نزدیکترین افراد به آنان بودهاند، بسیاری از آنان در اعزام همسر رزمنده خود به جبهه نقش حمایت کننده داشتهاند، اکثراً بیش از سه دهه تجربه زندگی با جانباز را پشت سر گذاشتهاند و برخی با گذشت ایام، پیری، از کار افتادگی، دور شدن خانواده والد جانباز، سالهاست که خود به تنهایی به رتق و فتق امور جاری میپردازند.
اهمیت موضوع این زنان فداکار، محققانی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دانشگاه کاشان را بر آن داشته تا در خصوص آنها پژوهشی را به انجام برسانند. در این پژوهش، تجربه زیسته زنان در خانوادههای آسیب دیده از جنگ با تامل ویژه بر ایفای نقش همسری در خانواده فرد جانباز مورد بررسی قرار گرفته است.
این پژوهش به روش کیفی و مبتنی بر روایت پژوهی اجرا شده است و در جریان آن، با ۳۰ نفر از همسران جانبازان ساکن شهر تهران مصاحبه صورت گرفته شده و سپس بر روی دادههای به دست آمده، تحلیل مضمون انجام شده است.
نتایج بررسیهای این پژوهش، مضمونهای اصلی تجربه زیسته همسران جانبازان را به شرح زیر مطرح میکنند: گرانباری نقش حاصل از اجرای همزمان نقش پرستار، همسر و مادری بسط یافته؛ مقوله نارضایتی اقتصادی حاصل از اخلال نقش نانآوری مرد و توأم با تجربه فقر یا عدم تفاهم مالی؛ و سرآخر زوجیت ناکامل ناشی از نارضامندی جنسی، عدم حل تعارض زوجین و اضطراب مداوم همراه با برخی موارد خشونت خانگی هستند که به دلسردی از نقش همسری منجر میشوند.
بر این اساس، همسران جانبازان در مقام کنشگران اجتماعی با تغییر انتظارات و بازتعریف نقش، یا بر دلسردی از نقش فوق غلبه میکنند یا از اجرای نقش همسر جانباز دست میشویند و جدایی را برمیگزینند.
آن گونه که سمیه سادات شفیعی، دانشیار و محقق جامعهشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دیگر همکارش در این مطالعه می گویند، «در اکثر خانوادههای جانبازان، خانواده در معرض آسیب است. سیاست حمایت اجتماعی رسمی از جانبازان، به وظایف تیمارداری زنان در قلمرو خانگی متکی است. البته این اتکا از پیش طراحی و سنجیده نشده و اجرای وظیفه تیمارداری زن در خانواده را طبیعی فرض میکند و نوع جانبازی، شرایط جانباز، شرایط جسمی و روانی مراقب بدون مزد زن و فقدان امکانات مالی را نادیده میگیرد».
آنها می افزایند: «در سیستم فوق، حتی تشخیص وخامت حال جانباز و تعیین زمان مراجعه به پزشک و بستری شدن در بیمارستان را هم به زن و اعضای خانواده واگذار کردهاند. در چنین سیستمی که به تصور از خانواده سنتی متکی است، خشونت خانگی و سایر مشکلات خانواده نادیده گرفته میشود. البته تنها زنان، قربانی این سیستم حمایتی نیستند، بلکه متاسفانه فرزندان نیز بدون مشاوره برای مشکلات روانی، افسردگی، افت تحصیلی رها میشوند».
در این تحقیق آمده است: «اعمال این دست سیاستهای اجتماعی ایثارگران در شرایط فعلی، آسیب پذیری خانواده جانبازان و نرخ بالای طلاق در این خانوادهها را به دنبال دارد. از سوی دیگر، با بالارفتن سن مراقب و افزایش مشکلات جسمی و روانی جانباز و همسرش، این سیستم در خانوادههای فعلی نیز نمیتواند بیش از این ادامه یابد».
به گفته شفیعی و همکارش، «با توجه به این یافتهها، سیاست حمایت اجتماعی رسمی در شکل پیش فرضها، قوانین و عملکرد بنیاد جانبازان باید تغییر یابد و به جای تمرکز بر فرد جانباز و نیازهای او، به کل خانواده جانباز (شامل جانباز، همسر و فرزندانش) به عنوان خانواده در معرض آسیب بپردازد. درواقع فارغ از درصد جانبازی مرد، باید مشکلات فعلی خانواده بررسی شود و خانواده در ذیل برنامه توانمندسازی و پایش مددکاری قرار گیرد».
این نتایج علمی پژوهشی که در «فصلنامه مطالعات اجتماعی ایران» متعلق به انجمن جامعهشناسی ایران منتشر شدهاند، بار دیگر بر لزوم توجه به خانوادههای آسیب دیده از جنگ بهویژه جانبازان تاکید دارند.