به گزارش خبرنگار فرهنگی ایران اکونومیست، شعر کودک و نوجوان، شعری است که با تخیل و درک کودکان و نوجوانان تناسب داشته باشد، شعر دریافتهای تازهای به کودکان از جهان پیرامونشان میدهد و به آنها کمک میکند تا از زاویهای نو و با احساسات عالی به جهان بنگرند. در واقع شعر ارتباط کودکان را با جهان عمیقتر، عاطفیتر و دلچسبتر میکند.
برخی معتقدند که شعر کودک و نوجوان در ایران که در آغاز دهه 1360 از رشد نسبتاً خوبی برخوردار بود، در سالهای اخیر به ورطه تکرار افتاده است. برخی نیز باورد دارند که این گونه شعری چنان در حیطههای زبانی، تخیل و موسیقی منحصربهفرد شده است که میتوان آن را موج پنجم شعر ایران نامید. موج اول تا چهارم عبارتند از «سبک خراسانی»، «سبک عراقی»، «سبک هندی» و «شعر نیمایی»؛ زیرا شعر کودک و نوجوان تمام ویژگیهای یک سبک مجزا را داراست.
هفدهمین جشنواره بینالمللی شعر فجر جمعه، 14 بهمنماه برگزیدگان خود را معرفی کرد. در بخش شعر کودک و نوجوان هیئت داوران هیچ اثری را برگزیده ندانست، اما دو اثر«دلتنگم و میدانی...» اثر مریم زندی و «قلب کوه از سنگ نیست»، اثر غلامرضا بکتاش از انتشارات سروش را به عنوان شایسته تقدیر معرفی کرد. کتاب «قلب کوه از سنگ نیست»، سروده غلامرضا بکتاش با تصویرسازیهایی رنگی از مهناز انصاری منتشر شده است. این کتاب چندین شعر موزون و قافیهدار را در بر گرفته است که عنوان برخی از آنها عبارت است از «کارگردان جهان»، «مثل ماه رمضان» و «کفشدوزکها چرا...؟».
غلامرضا بکتاش دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است و به صورت تخصصی در حوزه شعر کودک و نوجوان فعالیت میکند. این شاعر و نویسنده بیش از 30 عنوان کتاب در این حوزه منتشر کرده که برخی از آنها در کنگرههای بینالمللی و ملی برگزیده شدهاند. غلامرضا بکتاش چهار دوره داور جشنواره بینالمللی شعر فجر را بر عهده داشته و سالها کارشناس شعر مجله رشد نوجوان ، سروش نوجوان و سروش کودکان بوده است بکتاش مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و هم اکنون کارشناس شعر مجله کیهان بچههاست.
ایران اکونومیست، به مناسبت انتخاب این کتاب در هفدهمین جشنواره شعر فجر گفتوگویی با شاعر این اثر داشته است، بکتاش در این گفتوگو ضمن برشمردن آسیبهای شعر کودک و نوجوان، از سرودن شعر برای مخاطب کودک و نوجوان به زبان محاوره انتقاد کرده است. این گفتوگو به شرح ذیل است:
* : آقای بکتاش کتاب «قلب کوه از سنگ نیست» شامل چه اشعاری از شماست و رویکرد غالب در این مجموعه چیست؟
نگاه من در این مجموعه نگاهی توحیدی است، هدفم از سرودن این اشعار این بود که کودکان به خدا نزدیکتر باشند، با فضای ماشینی و مجازی که امروزه چشم و گوش و سرهای بچهها را متوجه گوشیهای موبایل کرده است، میخواستم بچهها چشمی به آفریدگار جهان داشته باشند. این دومین کتابی است که برای کودکان منتشر کردهام و با نگاه توحیدی همراه است، اولین کتابم با عنوان «دعای باران» در انتشارات مدرسه منتشر شده است.
* : به نظر شما وجه تمایز کتاب شما در مواجه با سایر کتابهای منتشر شده در حوزه شعر کودک چیست که موجب شد تا در جشنواره شعر فجر عنوان شایسته تقدیر را از آن خود کند؟
اول بگویم که من هیچ وقت برای اینکه در جشنوارهای دیده شوم، شعری ننوشتم، همیشه برای من شعر بهترین جایزه بود و سعی کردم شعرهایم بینقصتر باشد. من سعی خود را کردم، شاید نقایص بزرگی هم داشته باشد، اما تلاشم این بود که خلاقیتم از بچهها کمتر نباشد. کودک امروز کودک دیروز نیست، کودک یک سال پیش هم نیست، کودک همین لحظه است، بنابراین شعری بنویسیم برای کودکان که خودمان خلاقیت خود را زیر سوال نبریم، کارهای ما را بچهها میبینند و ممکن است ما را نقد کنند. درباره ویژگی کتابم نسبت به دیگر آثار هم باید بگویم که این نظر هیئت داوران بوده و من نمیتوانم قضاوتی داشته باشم.
* : وجه تمایز کتاب شما نسبت به دیگر کتابهایتان چه بوده؟
نگاه من به طبیعت نگاه توحیدی است، در یکی از شعرهای کتاب روایت درد و دل یک کفشدوزک با خدا را آوردهام که به خدا میگوید: چرا در قرآن اسم این همه حیوان از گاو و عنکبوت و فیل آورده شده اما اسمی از من نیست، خالهای بال من یادگار کیست؟
هدفم راهیابی به جشنوارهها نیست
من چندان در چند و چون برگزاری جشنواره فجر نیستم، فقط این را میدانم که اصلا شعری که مینویسم را با هدف راهیابی به جشنوارهای نیست، لحظه موفقیت من در سرودن شعر همان لحظهای که است که شعر سروده میشود.
شعر کودک و نوجوان به تکرار رسیده است
*: آقای بکتاش هیئت داوران بخش شعر کودک و نوجوان دراین دوره هیچ اثری را برگزیده ندانستند. در عین حال بازار کتابهای شعر کودک و نوجولان حکایت از روند رو به رشد آثار زرد و بیمایه در این حوزه دارند، از طرفی روند انتشار کتابهای ترجمه رو به فزونی است، شما وضعیت شعر کودک و نوجوان را چگونه ارزیابی میکنید؟
شعر موضوع عجیب و غریبی است، من قریب به 30 سال است که مربی کانون پرورش فکری در ملایر هستم، فضای شعر در حوزه کودک و نوجوان تکرار شده است، به گونهای که حس میکنی چند مجموعه از چند شاعر سروده یک شاعر است، متأسفانه شاعران کودک و نوجوان ما به نگاه خاص خود نمیرسند، بیشتر کارها رنگ وبوی کهنگی و تقلید دارد، تا از اینها پرهیز نکنیم، نمیتوانیم به زبان و امضای خاص شاعر برسیم.
دوره توصیف در شعر کودک گذشته است، باید از فلسفه نوشت
شاعران ما چرا از خلاقیت کودکی دور میشوند و به ورطه تکرار و کهنگی میافتند؟ برای اینکه چنین نشود، تفکر ما باید تفکر خلاقی باشد و با فلسفه آمیخته شود.
به نظر من امروزه باید شعر فلسفی برای کودکان نوشت، دوره توصیف گذشته است، کودک بعد از شنیدن یک شعر باید به فکر فرو رود، درباره جهان هستی و موضوعات اطراف فکر کند.
در جایی خواندم که یک نویسنده گفته بود: «بزرگترین شانس من این بود که از کسی تقلید نکردم» من هم به شدت از تقلید پرهیز میکنم، ممکن است نوآوری دشوار باشد و چون بسیاری بدعتها را دوست ندارند، مورد هجمه قرارت دهند، اما نتیجه رضایتبخش خواهد بود.
نمیتوانیم در پستوی خانهها بنشینیم و برای کودکان تصمیم بگیریم
نمیتوانیم در پستوی خانهها بنشینیم و برای کودکان تصمیم بگیریم، ما باید بین کودکان باشیم، تا بدانیم کودک امروز چه آرزویی دارد؟ چرا تنها است؟ چرا پدر و مادرش به او اهمیت کافی نمیدهند؟
* : آقای بکتاش بسیاری بر این باورند که شعر سرودن برای کودک و نوجوان امری سهل است، در مقابل برخی دیگر بر این باورند که سرودن شعر برای مخاطب کودک و نوجوان بسیار دشوار و نیازمند تخصصهای فراوان در حوزه روانشناسی، علوم تربیتی و ... است، از سوی دیگر اغلب شعرهای کودک و نوجوان به زردی میروند.نظر شما در این زمینه چیست؟
ابتدا اجازه دهید، پرسشی را مطرح کنم، چرا شعرای ما شعرهایشان را با گویش تهرانی منتشر میکنند، سرودن شعر محاوره برای مخاطب کودک و نوجوان بر اساس چه پایه و استنادی انجام میشود؟ کودکی که در مدرسه باید یاد بگیرد، «نان» چرا در شعر باید بخواند «نون»؟ چه مرجعی گفته که شعر کودک باید محاوره باشد؟ اتفاقاً شاعر کودک باید زبان معیار استفاده کرده و از محاوره پرهیز کند. باید تلاش کنیم که یک مفهوم جدید، تازه، فلسفی و عمیق را برای کودکان جا بیندازد.
80 درصد از کتابهای کودک و نوجوان زبان محاوره دارند
متأسفانه 80 درصد کتابهای ما در زمینه کودک و نوجوان از زبان محاوره استفاده کرده است، در حالیکه به نظر من شعر به زبان محاوره ارزشی ندارد. محاوره زبان گفتار است نه نوشتار، ما نوشتار گفتاری برای بچهها مینویسم و آن را چاپ میکنیم؛ از همین روست که بیشتر آثار کودک و نوجوان در حوزه شعر به زردی میروند، شاعران تازهکار نیز بیشتر به سمت محاوره نویسی میروند، چرا که حوزه ترانه طالب این اشعار است، در نتیجه املای کودکان ایرانی تضعیف میشود و زبان نیز در دراز مدت تضعیف میشود.
بیشتر آثار کودک و نوجوان در حوزه شعر به زردی میروند
یکی دیگر از آسیبهای شعر کودک و نوجوان تخیل بسیار است، بخش عظیمی از شعر کودک و نوجوان را خیالات منطقی شکل داده است. ما ایرادات بسیاری در شعر کودک و نوجوان داریم، خیالاتی که با منطق باشند، قابل توجه است، اما اغلب شعرهایی که در این حوزه نوشته میشود، انیمیشنی است.
*: آقای بکتاش آموزش و تعلیم چه جایگاهی در شعر کودک دارد؟
ببینید به کودکان باید اجازه تجربه دهیم، شعر ابزار تربیتی و آموزشی است، اما به قول توران میرهادی با آموزش شعر موافقم ولی با شعر آموزشی نه. بنابراین یکی از کارهایی که شعر میکند این است که آموزش دهد، ولی آموزش در لایه پنهان، اگر مستقیم بگوییم، تأثیری نخواهد داشت.