مسعود سپهر در سال ۱۳۳۵ در تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۶ از کالج چاپ لندن فارغالتحصیل شد و دارای مدرک لیسانس طراحی گرافیک، تایپوگرافی و برنامه ریزی چاپ است.
سپهر تجربه ۲۵ سال همکاری مستمر با انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران به عنوان عضو هیات مدیره را در کارنامه هنری خود دارد. همچنین او در سال ۱۳۵۱ مدرک فوق لیسانس خود را در این رشته اخذ کرد. او دارای مدرک دکترای حرفه ای از وزارت فرهنگ و آموزش عالی بود و از سال ۱۳۷۲ آموزش تکمیلی را از مرکز آموزشی اپل پاریس دنبال کرد.
نایب رئیسی هیات مدیره انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، طراح گرافیک شرکت طراحی پیتر هچ لندن، مدرس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، عضو کارگروه سه نفره تدوین دروس و بازنگری تصویری واحدهای درسی ارتباطات دانشگاههای کشور، تدریس در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی تهران و ۱۸۰ علامت و نام کتبی برای مؤسسات، شرکت ها و محصولات، طراحی و مدیریت هنری نشریات بخشی از فعالیت های هنری این هنرمند فقید است.
ایرج میرزاعلیخانی، رییس هیات مدیره انجمن صنفی طراحان گرافیک درباره جایگاه هنری مسعود سپهر در عرصه گرافیک ایران و در گفتوگو با ایران اکونومیست اظهار کرد: واقعیت این است که او جایگاه هنری ویژهای در گرافیک ایران داشت و کارهای با ارزشی در گرافیک ایران انجام داد. همچنین او جزو طراحان گرافیکی بود که به مطالعه و پژوهش علاقه زیادی داشت و در این زمینه فعالیت بسیاری داشت. کتابهایی که از او بهجا مانده نیز نشاندهنده همین مساله است.
او به کارهای ماندگار سپهر اشاره کرد و گفت: طرح کارت شناسایی ملی که این روزها با این طرح از او یاد میشود، نشانههای ملی و دولتی که به همراه چند تن از طراحان مثل مرتضی ممیز، مصطفی اسداللهی انجام شده بود از کارهای ماندگار سپهر در این زمینه است.
رپیس انجمن صنفی طراحان گرافیک در ادامه بیان کرد: هر چه از جایگاه مسعود سپهر در حیطه گرافیک بگوییم، کم گفتهایم و بیشتر از اینها میتوان درباره او صحبت کرد.
بعد از ممیز و همنسلانش، اولین کتاب درباره گرافیک را ترجمه کرد
میرزا علیخانی در ارتباط با ویژگیهای شخصیتی و حرفهای سپهر بیان کرد: یکی از ویژگیهای او، پژوهش و مطالعه بود. او به این زمینه علاقهمند بود و فعالیت میکرد. او از اولین افرادی بود که بعد از مرتضی ممیز و همنسلانش، کتابی را در حیطه گرافیک ترجمه کرد و به عرصه نشر رساند. واقعیت امر این است که او در زمینه طراحی نشانه نیز فعال بود و کارهای باارزشی از او به جا ماند که میتوانیم بر آن تکیه کنیم.
توانستیم جایگزین سپهر را به هنر ایران معرفی کنیم؟
این هنرمند در پاسخ به این سوال ایران اکونومیست که جامعه هنری ایران با از دست دادن چنین هنرمندانی تا چه اندازه دچار آسیب میشود و اینکه آیا در این سالها توانستهایم افرادی را به عنوان جایگزین به جامعه هنری معرفی کنیم، گفت: سوال بسیار سختی است. واقعیت این است که هیچکسی جای هیچکس را نمیتواند پر کند و هر کس جایگاه خودش را دارد اما افرادی هستند که در حرفه خودشان تاثیرگذار هستند.
او افزود: هنر موضوعی است که هر فردی تعریف خود را از آن دارد و هیچکس نمیتواند جایگاه هنرمندانی چون پیکاسو یا داوینچی را بگیرد.
میرزاعلیخانی ادامه داد: پاسخ به این سوال که آیا ما توانستیم هنرمندی مثل سپهر را پرورش و رشد دهیم و به وجود بیاوریم را شاید تاریخ باید به ما بدهد؛ ولی واقعیت از دیدگاه من این است که پر کردن جای چنین افرادی که پشت سرشان تجربه ۴۰ سالهای نهفته است و تجربهای که طی سالهایی به دست آمده که هیچ چیز به راحتی بهدست نمیآمده است، سخت است؛ برای مثال شما الان با یک کلیک با دنیایی از نشانه روبهرو میشوید، در صورتی که سپهر در مقطعی از تاریخ این کارها را کرد که هر کدام از اینها زحمت و فعالیت خاصی داشته برای همین نمیتوان به این راحتی گفت که کسی میتواند شبیه به او باشد یا خیر. چه بسا ما افراد خیلی خیلی بهتری داشته باشیم و چه بسا افرادی که شاید نتوانند به این جایگاه نزدیک شوند برای همین جایگاه ایشان جایگاهی است که به این راحتی نمیتوان به آن رسید.