ایران اکونومیست– گروه فرهنگی
24 اردیبهشتماه 1349 نمایندگان مجلس شورای ملی در دوره محمدرضا شاه، پس از استماع گزارش نمایندگان سازمان ملل، به جدا شدن بحرین از ایران رأی دادند و این جزیره نفتخیز و استراتژیک که از پیشتر تحت حاکمیت ایران بود از کشور ما منفک شد و حاکمیت چندصدساله ایران بر استان چهاردهم آن زمان، پایان پذیرفت.
ماجرای جدایی بحرین از ایران در دوران محمدرضا شاه پهلوی یکی از پرمناقشهترین موضوعات تاریخی این عصر و یکی از پربحثترین موضوعاتی است که هنوز هم اختلاف نظرهای زیادی بین کارشناسان تاریخی درباره آن وجود دارد.
این ماجرا زمانی پیچیده میشود که محمدرضا پهلوی که در سال 1336 طی مجموعه اتفاقاتی بحرین را رسماً استان چهاردهم ایران معرفی کرده و بر حکمرانی ایران بر این مجمعالجزایر تأکید کرده بود، ناگهان تصمیمی برخلاف آن صحبتها گرفته و نظرش 180 درجه تغییر پیدا میکند. در این بین، پرسش مهم تاریخی این است که طی 10-11 سال چه اتفاقاتی در پشت پرده منازعات سیاسی ایران با کشورهای منطقه، انگلیس و آمریکا رخ میدهد که 23 شهریور ماه سال 1348، محمدرضا شاه، در مصاحبهای اعلام میکند که ایران از حاکمیت خود بر بحرین صرفنظر میکند؟
مستند «استان چهاردهم» به کارگردانی و نویسندگی محسن کریمیان، نگاهی به پشت پرده این اتفاقات داشته و ماجرای استقلال بحرین را با استفاده از اسناد تاریخی و مصاحبه با کارشناسان یا افراد درگیر در آن اتفاق روایت میکند.
بخش ابتدایی این مستند تأکید بر این موضوع دارد که براساس اسناد تاریخی، بحرین از دیرباز، همواره بخشی از خاک ایران بوده است؛ اگرچه دندان طمع انگلیسیها به این کشور در دوران قاجار همواره وجود داشته است. با این حال، بحرین بخشی از قلمرو تحت فرماندهی ایران بوده است. از سویی دیگر، تصمیم بریتانیا مبنی بر خروج از منطقه به ویژه بحرین، فرصتی طلایی برای ایران است تا محمدرضا شاه پهلوی بر حق حاکمیت ایران بر بحرین سخن بگوید و بر این موضوع مهم تأکید کند.
در این بین، انگلیسیها که از روی اجبار مشکلات اقتصادی خود، مجبور به ترک بحرین شده بودند، با راهاندازی تبلیغات سیاه علیه ایران، ریشههای اختلاف فارسی عربی را دامن میزنند تا از این طریق بتوانند از حکمرانی مطلق ایران بر این مجمع الجزایر جلوگیری کنند.
در یکی از بخشهای مهم مستند «استان چهاردهم»، اهمیت بحرین برای ایران و بیتوجهی شاه به این موضوع از زبان امیرخسرو افشار، قائم مقام وزارت امور خارجه دوران پهلوی بیان میشود؛ او پرده از یکی از مکالمات خود با شاه برداشته است. جایی که محمدرضا پهلوی ادعا میکند: 'نفت بحرین تمام شده و صید مروارید نیز دیگر در آنجا انجام نمیشود. به همین دلیل، بحرین از نظر اقتصادی، یک بار به دوش دولت است. از سویی دیگر، برای نگه داشتن بحرین، باید متوسل به زور نظامی شد. بنابراین با در اختیار داشتن تنگه هرمز، نیازی به حفظ بحرین نمیباشد.'
این سخنان محمدرضا پهلوی در حالی است که به گفته بسیاری از کارشناسان در همان زمان، بحرین نه تنها دارای مزایای فراوان اقتصادی برای ایران بوده، بلکه قدرت ژئوپلتیک ایران در منطقه خاورمیانه را تثبیت و تقویت میکرده است. برای مثال، هوشنگ طالع نماینده دوره 22 مجلس شورای ملی در بخشی از مستند «استان چهاردهم» میگوید که بحرین تنها منطقهای در خاورمیانه است که دارای چشمههای آب شیرین زیرزمینی بوده و منطقهای است که در آن آب آشامیدنی از کف دریا میجوشد. این موضوع اهمیت شگرفی را برای بحرین ایجاد میکند.
او همچنین ادعا میکند که دسترسی ایران به بحرین کمک میکرد تا فلات قاره ایران در 4-5 کیلومتری عربستان سعودی قرار گرفته و دست بالاتر نظامی و ژئوپلیتیکی را برای ایران به همراه داشته باشد. نکته قابل تأمل ماجرا اینجاست که در سال 2012 زمانی که انگلیس دوباره با کمک عربستان یک پایگاه نظامی در بحرین افتتاح میکند، بخش مهمی از قدرت نظامی عربستان در مواجهه با یمن را به دست گرفته و به نوعی تبدیل به یکی از ارکان قدرت عربستان در جنگ با یمن میشود.
بخش مهمی از مستند «استان چهاردهم» به روایت پشت پردههای تغییر 180 درجهای نظر شاه در موضوع استقلال بحرین میپردازد. در این بخش، موضوعات مهم سیاسی آن روزها و مذاکراتی که انجام میشده، به نمایش درآمده است. از طرح فدراسیونی شامل 9 شیخنشین جنوب خلیج فارس از جمله بحرین تا ادعاهایی مبنی بر گرفتن حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک که یکی از پراهمیتترین جزایر ایران به شمار میرفته است.
به گفته این مستند که برگرفته از اسناد تاریخی است، مذاکرات پنهانی بین ایران، اعراب، بریتانیا و آمریکا برای واگذاری حق ایران در موضوع بحرین آغاز شده و در نهایت پازل اتفاقات بهگونهای رقم میخورد که ایران حق خود در حاکمیت بر بحرین را واگذار میکند تا در اردیبهشت ماه سال 1349، رسماً بحرین استقلال پیدا کرده و از ایران جدا شود.
انگلیس و آمریکا جداسازی بحرین را برنامهریزی کردند و محمدرضاشاه مهره اصلی اجرای این طرح شد. در مصاحبه شاه در سال 1345 اولین جرقههای این جدایی را میتوان دید که شاه به خبرنگار روزنامه گاردین اعلام کرد «با توجه به اینکه نفت دارد به پایان میرسد و مروارید به پایان رسیده است، بحرین از نظر ما اهمیتی ندارد.» همین اظهار نظر پایه آن شد تا علی نقی عالیخانی به سفیر انگلیس اطلاع دهد «ایران ممکن است ادعای خود را نسبت به بحرین پس بگیرد!»
نخستین جرقه استقلال در افکار عمومی نیز توسط خود محمدرضا پهلوی زده میشود؛ جایی که او تحت فشار انگلستان، در سفری به هند در چهاردهم دی 1347 در دهلی نو اعلام کرد که 'دولت شاهنشاهی نمیخواهد با اعمال زور بحرین را تصاحب کند، بلکه حاکمیت بحرین را به دلخواه اکثریت مردم، در یک همهپرسی آزاد زیرنظر سازمان ملل متحد میگذارد، تا اگر اکثریت مردم بحرین علاقه به ملحق شدن به ایران داشتند، بحرین در حاکمیت ایران بماند و اگر خواستند از ایران تجزیه شوند، کشوری مستقل شوند.'
محمدرضا پهلوی با استفاده از حربهای به نام برگزاری «همهپرسی بین مردم بحرین برای مستقل شدن» تلاش کرد تا از فشار مردم برای جداکردن این استان مهم از کشور و تن دادن به خواسته انگلیسیها فرار کند. اتفاقی که در عمل هم رخ نداد و همهپرسی به آن معنا انجام نشد، چرا که با بسترسازی و هماهنگیهای گسترده ایجاد شده، همهپرسی فرمایشی، گزینشی و در عین حال نمایشی در بحرین با دخالت انگلیسیها در حالی انجام میشود که در مقابل آن شاه نیز به نظر مردم و مجلس شورای ملی هیچ اهمیتی نمیدهد.
اسدالله علم در خاطرات خود درباره روزی که استقلال بحرین اعلام شد، چنین نوشته است: 'گوینده رادیو ایران، خبر جدایی بحرین را چنان با افتخار خواند که گویی هماکنون بحرین را فتح کردهایم.' در ماجرای بحرین هم انگلیسیها به عنوان میانجی و با ژست خیرخواهانه ظاهر میشوند. آنها ظاهراً نقش میانجی و دوست را به خود میگیرند و با محمدرضا پهلوی به بحث و گفتوگو مینشینند؛ در حالی که هدف آنها تنها و تنها کم کردن حضور و نفوذ ایران در خلیج فارس و آبهای آزاد بود تا در نهایت از لحاظ کمّی و کیفی از ساختار منطقهای ایران بکاهند.
جلسه 9 فرورردین سال 1349 با عنوان «جلسه فوقالعاده مجلس شورای ملی با موضوع بحرین» یکی از مهمترین اسناد تصویری آرشیوی است که در این مستند آورده شده است. جایی که نمایندگان مختلف شورای ملی درباره موضوع استقلال بحرین سخنرانی میکنند و سخنان پرشوری را در نقد تصمیم گرفته شده مبنی بر جدایی بحرین از ایران بر زبان میآورند تا در نهایت با رأی این مجلس، بحرین از ایران جدا شده و استان چهاردهم ایران بهراحتی و با ایفای نقش محمدرضا پهلوی از دست برود.