دکتر مهرداد روزبه در گفتوگو با ایران اکونومیست، در مورد پروژه تحقیقاتی خود با موضوع بررسی اختلالات شناختی در دوران کرونا و بهبود آنها، گفت: کووید-۱۹ به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق ایجاد التهاب میتواند باعث اختلالات شناختی شود. در دوران کرونا برخی افرادی که حتی مبتلا به کرونا نشده بودند نیز به علت شرایط قرنطینه و اضطراب و افسردگی، دچار اختلالاتی در عملکرد مغز مثل «حافظه» و «توجه» شده بودند.
وی در مورد اختلالات شناختی بیماران مبتلا به کرونا گفت: بسیاری از بیماران مبتلا به کرونا به دلیل اختلالاتی که در رسیدن اکسیژن به مغز اتفاق میافتاد، دچار اختلال شناختی در تمرکز و توجه میشدند و مغز نمیتوانست عملکرد خوبی داشته باشد.
این نورولوژیست با بیان اینکه اختلالات شناختی در بیماران مبتلا به کووید-۱۹ خیلی شایع بود، توضیح داد: در مورد این موضوع، زمانی شک به وجود آمد که مشاهده شد، بیماران مبتلا به کووید-۱۹ اغلب دچار اختلالات بویایی میشوند. عصب بویایی جزو اعصاب مغزی است و اختلال در عملکرد آن ارتباط مستقیمی با اختلال عملکرد مغز دارد. زمانی که پژوهشگران مشاهده کردند که ویروس کووید-۱۹ روی بویایی اثر میگذارد و باعث ایجاد اختلال در آن میشود، این شک را ایجاد کرد که شاید این ویروس روی مغز هم اثر بگذارد.
وی افزود: یافتههای پاتولوژی نشان داد که بافت مغز افراد مبتلا به کرونا، دچار التهاب میشود و التهاب تالاموس مغز و پردههای آن باعث اختلال فعالیتهای مغزی میشود. تالاموس محلی است که تمام اطلاعات حسی به آن وارد میشود و بعد برای پردازش به بخشهای مختلف مغز میرود و نقش کلیدی در پردازش اطلاعات دارد. وقتی تالاموس در زمان ابتلا به کرونا، درگیر میشد، بیماران دچار اختلالات شناختی بسیار شدید و گاهی غیر قابل برگشت میشدند و نمیشد که درمان مؤثری برای آن انجام داد.
روزبه در مورد طرح تحقیقاتی خود توضیح داد: کاری که ما انجام دادیم، این بود که بیمارانی که دچار اختلال شناختی میشدند، در دوران کرونا شناسایی کردیم و پروتکلهای درمانی را برای آنها انجام دادیم.
وی درباره روش درمانی توضیح داد: درمان اجزای مختلفی داشت. یکی اینکه بتوانیم اکسیژن کافی را سریع به مغز برسانیم تا سلولهای مغز، اکسیژن کمی دریافت نکنند و سلولهای عصبی از بین نروند. سپس فاکتورها و داروهایی برای آنها تجویز کنیم که اثرات ضد التهابی دارند تا از این طریق با کاهش التهاب سیستمیک، باعث کاهش التهاب مغز نیز بشوند.
پژوهشگر مرکز نقشهبرداری مغز دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، ادامه داد: همزمان با این داروها در بیمارانی که قشر مغز آنها دچار اختلال شناختی میشد، با تحریکها الکتریکی سعی میکردیم تا مقداری از فعالیت مغز را برگردانیم. این اقدام در زمانی مؤثر است که بیمار جوان باشد و مغز پویا داشته باشد و درمان زود شروع شده باشد تا اختلالات شناختی تثبیت نشده باشد و سلولهای عصبی از بین نرفته باشند.
وی خاطر نشان کرد: اگر بودجههای بیشتری در اختیار ما قرار داده شود و کمکهای مالی بیشتری دریافت کنیم، میتوانیم طرحهای بزرگتری در این زمینه اجرا کنیم.
پژوهشگر برگزیده جشنواره پژوهشی ابوریحان بیرونی در خصوص استفاده از روش تحریک الکتریکی برای درمان بیماریهای دیگر، گفت: این روش را برای درمان اختلالات شناختی بیماران مبتلا به اماس نیز استفاده کردیم و توانستیم عملکردهای شناختی مغز این بیماران را بهبود ببخشیم که مقاله آن در یک ژورنال معتبر و معتبرترین ژورنال اماس منتشر شد.
وی تصریح کرد: سایر مقالات ما در مورد اختلالات مغزی و شناختی بیماران مبتلا به سکته مغزی بود که در آن نیز با پروتکلی سعی کردیم به بهبودشان کمک کنیم و این اختلالات را به صورت زودرس شناسایی کنیم تا بتوانیم این اختلالات را به صورت زودرس درمان کنیم.