به گزارش ایران اکونومیست، دکتر رضا پورحسین در یادداشتی که در اختیار روابط عمومی جشنواره فیلم فجر قرار داده در ارزیابی کلی آثار سینمایی این دوره جشنواره نوشت: « ارزیابی فیلمها باید متناسب با شرایط کرونایی و پساکرونایی انجام شود. در شرایط کرونایی و پس از آن لطماتی به سینما و مجموعه فعالیتهای هنری وارد شده که هنوز هم ادامه دارد. با این حال شاهد فیلمهای خوبی در جشنواره چهل و یکم هستیم. به لحاظ مضمونی اشکالی در جریان فیلم سازی وجود دارد که نویسندگان و یا کارگردانها از قواعد و مضامین «روانشناختی»، «جامعه شناختی» و «فلسفی» کمتر استفاده میکنند. توجه کنیم که تبیین پدیدههای زندگی فردی و اجتماعی نمیتواند فارغ از قوانین علمی باشد.
کار فیلمسازی بیان هنری و چند لایه هنری و فلسفی پدیدههای زندگی در ساحت های فردی و اجتماعی و گاهی جهانی است. در این موضوع، سینمای ما دارای ضعف «اندیشه» است. البته در همه جشنوارهها شاهد چند فیلم مبتنی بر اندیشه بودهایم. در جشنواره امسال نیز چند فیلم این چنینی یعنی عمیق ارایه شده است. نکته دیگر درباره جشنواره چهل و یکم، کاهش «تلخ گرایی» درباره مسایل رایج اجتماعی است. ببینید وظیفه فیلمساز انعکاس مسایل جامعه خویش و حتی جامعه جهانی است. این انعکاس اگر «واقع گرایانه» باشد، ماموریت به خوبی انجام میشود؛ اما دوری از واقع گرایی و القای جامعه ای چرک و سیاه، منصفانه نیست. این همان «قضاوتی» است که به دور از انصاف است و موجب یاس در مخاطبان خواهد شد. «گشتالت» و برآیند سینما «امید و پیشرفت» به سوی «افق»هاست، فیلمساز میتواند واقعگرا باشد، مسایل منفی اجتماعی را به خوبی مطرح کند، آسیبهای اجتماعی را بیان نماید؛ اما حق ندارد هیجانات شخصی خود را به گونهای بروز دهد که گردی از افسردگی و ناامیدی را بر سر جامعه بیفشاند. نکته دیگر کمبود فیلمهایی است که موید گفتمان های رایج کشور است. ملاحظه کنید، «گفتمان علمی» عامل اصلی پیشرفت و اقتدار امروز ایران اسلامی است.
پیشرفتهای ما درحالی است که در چندین باشگاه علمی «های تک» وارد شدهایم. دراین موضوع، جهان به دیده تحسین به پیشرفتهای «علمی و فناورانه» ما نگاه میکند، اما متاسفانه خودمان آن را منعکس نمیکنیم و با هزاران تاسف گاهی شاهد «خود تحقیری» و «خود تخریبی» نیز هستیم. چرا سینمای ما از ایجاد «روحیه علم گرایی» غفلت میکند؟ مایه علمی آن کم است، یا دغدغه آن کمینه است؟ فراموش نکنیم بخش مهمی از سینمای امروز دنیا، گشودن پنجرهای برای ایجاد روحیه علم گرایی در جامعه را در دستور کار خود دارد. این موضوع در سینمای ایران دارای نقص فراوانی است. البته گسترش گفتمان علمی بیشتر در سینمای «علمی تخیلی» و سینمای «کودک و نوجوان» جلوه دارد، اما در سینمای رئال نیز هزاران سوژه جذاب برای فیلمسازی وجود دارد که در سینمای ایران مشاهده نمیشود. شاید بهتر است بگویم مخاطبان و مردم ما به دلیل کم کاری سینما، از موضوعات دراماتیک در حوزه علم و دانش، محروم هستند.
نکته دیگر نبود «فیلمهای طنز» در جشنواره است. البته رگه هایی از طنز در برخی فیلمهای جشنواره دیده میشود که عمدتا کلامی است و البته گاهی با شوخیهای زشت کوشش می کنند مقدمات خنده و نشاط را فراهم کنند، اما به نظر من موفق نیستند. فیلم طنز دارای قواعدی است که بیشتر از «موقعیت» بهره میبرد تا کلام. شاید در شرایط امروز اجتماعی و اقتصادی، ساخت فیلمهای نشاط آور نجیب، ضرورت بیشتری داشته باشد. در هر صورت در جشنواره چهل و یکم، شاهد فیلمهای خوبی هستیم، و کارگردانها و تهیه کنندگان و نیز عوامل فنی و هنری، زحمات تحسین برانگیزی داشتهاند که در برخی فیلمها هنوز هم ادامه دارد. باید قدردان آنان باشیم که در شرایط امروز، خود را به آب و آتش میزنند تا به طبع بزرگ مخاطبان سینمای ایران، پاسخ بدهند.»