به گزارش ایران اکونومیست، محمدهادی امیرناجی، دبیر همایش «قرآن و عترت از منظر اسلام شناسان ایران و جهان» ضمن تبریک ایام ولات یگانه دختر نبی مکرم (ص) و همسر امیرمومنان علی (ع) گفت: نشست حاضر به عنوان بخش حضوری دومین همایش ملی قرآن و عترت از منظر اسلام شناسان ایران و جهان است. روز گذشته نشست مجازی آن با ارائه ۸ مقاله منتخب شروع شد و امروز نیز با سخنرانی ۵ تن از پژوهشگران نام آور ادامه مییابد. در این همایش ملی که در حال برگزاری است با تلاش متناسب با تبلیغی در فضای مجازی و دانشگاهها توانسته نظر اهل قلم را به خود جلب نماید و موفق به دریافت آثار قریب به ۱۰۰ اثر محقق شده است. محققان محترمی که بیش از ۴۰ درصد آنان بانوان و ۶۰ درصد آن آقایان بودند.
دبیر این همایش تاکید کرد: محور اصلی همایش تلاش برای تبیین دیدگاههای محققان ایران و جهان در عرصه قرآن و عترت با موضوعات ۱۸ گانه خود بوده است.
به گفته وی همایشهای حوزه های قرآن و عترت علاوه بر وظیفه ارائه دستاوردهای محققان، وظیفه فرهنگ سازی و روشنگری عالمانه و محققانه تبیین گری را بر دوش دارند با دریافت صحیح و دقیق مفاهیم قرآن و عمل به آن و رساندن حقایق قرآن و عترت در قالب مباحث نظری، کاربردی و کارکردی میان خود، خانواده و جامعه به دست خواهد آمد.
ناجی با بیان این که مباحث نظری و کاربردی بیش از پیش مورد اقبال قرار گرفته است، افزود: به همین مناسبت در میان مباحث و محورهای ۱۸ گانه این همایش علاوه بر محورهای تئوری و نظری شاهد حضور محورهایی در حوزه کارکردی و رفتاری مانند کرامت انسان ، ستیز قرآن با جهل و خرافه ، تحمل و سعه صدر هستیم و حتی برخی از مقالات منتخب مورد ارائه با این حساسیت و نگاه مورد توجه قرار گرفت.
دبیر همایش «قرآن و عترت از منظر اسلام شناسان ایران و جهان» به دو نکته از قرآن و عترت طاهرین (ع) اشاره و تاکید کرد: نکته اول این که امروزه در میان مخاطبان عموم و خواص سخن از توانمندی متون دینی برای پاسخگویی به نیازهاست ما چگونه می توانیم این پاسخها را به دست آوریم؟ عصر حاضر فقط به پاسخ های مکتوب ما بسنده میکنند؟ مخاطبان سنین مختلف برای اثبات کارآمدی چه تواقعاتی از ما و منابع دینی حیانی و اهل بیتی دارند؟ به نظر میرسد علاوه بر نقش و جایگاه بیبدیل علم و عالمان، نگاه به رفتارهای شایسته که در آیه مبارک قرآن مطرح شده است جای توجه دارد.
ناجی با اشاره به نقش عمل صالح و جایگاه عمل در میان آیات قرآن کریم، بیان کرد: وقتی به آیه شهیر نهم سوره هفدهم قرآن یعنی سوره الاسرا توجه کنیم که می فرماید: «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم و یبشرالمومنین الذین یعلمون الصالحات ان لهم اجرا کبیرا و ان الذین لایومنون بالاخره اعتدنا لهم عذابا الیما»، پس از ذکر اقوم و به تعبیر طبری اصوب بودنش قرآن کریم، مسئله بشارت به مومنان یعنی عاملان به نیکی ها را همراه با اجرای بزرگ مطرح ساخته است و غیرمومنان به آخرت که در نقطه مقابل عاملان به نیکی ها هستن نیز انذار به عذاب الی شده اند.»
او افزود: «عمل و اقدام شایسته حلقه مفقوده در برخی از مواضع رفتاری ما بوده و هست که نیازمند توجه جدی به عمل صالح در میان خود داشته و داریم علاوه بر آن توجه به حدیث اول کتاب القرآن الکافی کلینی نیز جایگاه توجه را داراست. «عده من اصحابنا، عن احمد بن محمد وسهل بن زیاد جمیعا عن ابن محبوب عن جمیل بن صالح عن الفضیل بن یسار، عن ابی عبدالله علیه السلام، قال «الحافظ للقرآن العامل به، مع السفره الکرام البرره.» پس حفاظت از قرآن با عمل بدان محقق شده و همنشینی با کرامت پیشگان نیکی را همراه دارد.
وی در تشریح نکته دوم خود گفت: کلینی (ره) در حدیث سوم از باب الاشاره و النص علی امیرالمومنین علیه السلام از کتاب الحجه یا سندی کامل در موضوع وصیت به جانشینان انبیا (ع) بعد از ذکر گزارش انبیای پیشین به نقل از امام صادق (ع) از نبی مکرم آورده است: «و قال انی تارک فیکم امرین ان اخذتم بهما لن تضلوا کتاب الله عزوجل و اهل بیتی عترتی، ایها الناس اسمعوا ذکره و اهل بیتی فلاتسبقوهم، فتهلکوا و لا تعلمو هم فانهم اعلم منکم.» قرآن و عترت به منزله دو عامل و بال ماندگاری دین است که در ادیان گذشته نیز به صورت کتاب و وصی از آن یاد شده و در حدیث سوم باب الاشاره و النص علی امیرالمومنین کتاب الحجه الکافی بدان اشاره شده است.
دبیر همایش «قرآن و عترت از منظر اسلام شناسان ایران و جهان» تاکید کرد: این دو نکته گویای آن است که ما در مقابل قرآن مسئول هستیم. قرآن که حقیقتی زنده است مستدام و مستمرا حقیقت را بر ما نازل کرده و ما را وظیفه ساخته است که نسبت به استنطاق آن توجه داشته تا از یافتن معانی زلال از رای ناصواب پرهیز کرده و بتوانیم معنای مراد حق را یافته و بدان عمل نماییم. در این راستا نقطه نظرات سیدقطب در مقدمه تفسیر فی ضلال القرآن برای بازگشت به زندگی همه جانبه قرآنی نیز قابل توجه است و نگاه دکتر صبحی صالح در مقدمه خود به نهج البلاغه مبنی بر تکیه به حب اهل بیت (ع) و توجه به وحدت بین مسلمانان را می توان شایسته عنایت دانست.
ناجی در پایان سخن تاکید کرد: قرآن که ماموریتی جهانی و عالم گیر را در راستای حاکمیت برای خود پیش بینی کرده است و مخاطبان خود را تمامی انسان ها می داند. این امر موجب شده است که اندیشمندان مختلف اعم از مسلمان و غیرمسلمان با اهداف ایمانی، محققانه و... بدان توجه کرده و آن را مطمح نظر خویش قرار دهند. به همین علت بررسی دیدگاههای اندیشمندان قرآن و مداقه گران در آثار ماندگار اهل بیت (ع) حائز اهمیت است. امیدواریم شاهد بینالمللی شدن آن و حضور محققان از سایر نقاط جهان هم باشیم.
در بخش دیگری از این همایش سید محمد مهدی جعفری -استاد دانشگاه شیراز- با تبریک ولادت حضرت فاطمه (س) موضوعات را از عترت مورد بررسی قرار داده و داستانی از دختر نبی مکرم (ص) روایت کرد که «پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) فاطمه (س) از شدت بیماری در خانه بستری شد. زنان مهاجر و انصار به عیادت او رفتند و گویی در چند روز گذشته از ماجراهایی که بر او رفته بی خبرند. از او می پرسند: «چگونه شب را به روز رسانده ای دختر رسول خدا؟» فاطمه (س) به جای شکایت از درد، با سخنی برنده، چون تازیانه بیدار سازنده و لحنی گزنده، آنان را از خواب غفلت بیدار می کند و جهانی را که در آن به سر می برند و شوی هایشان را که بدانان دل بستهاند، برایشان به تصویر می کشد و جیه المله داشتن و خود را در آن شرایط مسلمان مومن نشان داده را از رویشان به یک سو می زند و چهره زشت آنان و آینده شومی که برای خود تدارک دیدهاند به همگی نشان میدهند. این سخن گلایه و شکایت نیست، تازیانههای عذاب است، اتمام حجتی خدایی و بریدن راه هر بهانه ای برای بهانه جویان عافیت طلب و شانه خالی کنان از زیر بار مسئولیت است نه تنها برای انصار آن روز بلکه برای سراسر تاریخ اسلام و برای ما نیز در همین امروز!»
وی روایت فاطمه زهرا (ص) را اینگونه بیان کرد: «فاطمه زهرا در پاسخ زنان فرمود: «اصبحت والله عائفة لدنیاکم قالیه الرجالکم لفظتهم قبل آن عجمتهم و شناتهم بعد ان سبرتهم.» به خدا سوگند شب را به صبح رساندهام؛ بیزار و متنفر از دنیای شما. سرشار از کینه و نفرت نسبت به مردان شما پیش از آن که آنان را بیازمایم به دورشان انداختم و پس از آن که ژرفای ناپایداری و بیایمانیشان را آزموده دشمنی آنان را به دل گرفتم. «فقبحا لفلول الحد و خور القناة و خطل الرای، لبئس ماقدمت لهم انفسهم ان سخط الله علیهم و فی العذاب هم خالدون» ننگ باد برجنگجویی که شمشیرش کند و نیزه اش شکسته و اندیشه اش پریشان است و بدترین دستاورد از پیش فراهم ساخته آنان برافروختن خشم خدا علیه خودشان و جاودان ماندن در عذاب است. «لاجرم لقد قلدتهم ربقتها و شننت علیهم عارها، فجدعا و عقرا و سحقا للقوم الظالمین» به ناچار ریسمان این مسئولیت را به گردنشان افکنده ام و آب ننگش را بر سر و رویشان پاشیده ام در نتیجه داغ خواری و بیهودگی و به پرتگاه دور افتادن بهره ستمگران باد. «ویحهم انی زحزحوها؟ عن رواسی الرساله و قواعد النبوه و مهبط الوحی الامین و الطبین بامر الدنیا و الدین (الا ذلک هوالخسران المبین) وایی به حالشان خلافت را به چه جای دوری بردند. آن را از ریشه های در زمین فرو رفته رسالت و پایههای استوار نبوت و فرودگاه امین وحی و دانا و آگاه به امر دنیا و دین دور ساختند. هان بدانید که این همان سرمایه باختگی بس آشکاری است. «و ما تقموا من ابی حسن؟ نقموا و الله منه نکیر سیفه و شده و طائه و نکال وقعته و تتمره فی ذات الله عزوجل» چه انگیزه ای باعث شد که از ابوالحسن انتقام بگیرند؟ انتقامی که از او گرفتند به خدا سوگند از شمشیر او بود که در راه حق دوست و دشمن نمی شناخت و شدتپایداری او در برابر باطل و پیامد برخود با دشمنان خدا و رسول خشم ویرانگر او علیه کفر و شرک در راه خدای عزوجل بود و بس! «والله اوتکافوا عن زمام نبذه رسول الله (ص) لاعتلقه و ولسار بهم سیرا سجحا لا یکلم خشاشه و لا یتعتع راکبه لاوردهم منهلا نمیرا فضفاضا تطفح ضفتاه و لا صدرهم بطانا قد تخیر لهم الری غیر متحل منه بطائل الا بغمر الماء وردعه سورة الساغب و الفتحت علیهم برکات السماء و الارض و سیاخذهم الله بما کانوا یکسبون.» به خدا سوگند اگر از گرفتن زمام راهواری که رسول خدا (ص) آن را به دست علی سپرده بود دست برمی داشتند بی گمان آن زمان را به خوبی به دست گرفته کاروانیان را در راهی روشن و هموار به حرکت درمیآورد و مرکب رهوار (سرپرستی مردم) را نه چندان تند میراند که زمام بینیش را مجروح کند و نه چندان کند که سوارش به منزل نرسد. کاروان تشنه عدالت بشری را بر سرچشمه گوارایی رهبری می کرد که آبی پاکیزه و بسیار دارد و زندگی بخش و همگی را سیراب (و برخودار از عدالت) بیرون می برد. او در این سرپرستی منابع درآمد آنان را به خوبی فراهم و درخت خشک وجودشان را آبیاری می کرد بی آن که برای خویش بهره ای بردارد و مالی بیندوزد. مگر به اندازه برداشتن کاسه آبی از میانه آب. بدان اندازه که تشنگی آن را فرونشاند و بدون شک برکات آسمان و زمین را بر سرشان میبارید. به زودی خدا آنان را در برابر دستاوردشان مواخذه خواهد کرد. «الاهلم فاسمع! و ما عشت أراک الدهر العجب، و ان تعجب قد اعجبک الحادث. لیت شعری الی أی سناداستندوا؟ و بأیه عروه تمسکوا؟ استبدلوا الذنابی - والله - بالقوادم و العجز بالکاهل، فرغما لمعاطس قوم یحسبون أنهم یحسنون صنعا، الا أنهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون.» هشدار و بشنو! و هر چه بیشتر زندگی را به سر رسانی روزگار شگفتی به تو نشان خواهد داد و اگر به شگفتی دچار شوی پیشامد تازه است که تو را به شگفتی انداخته است. به چه تکیه گاهی تکیه کردند؟ و به چه دستگیره استواری چنگ زدند؟ به خدا سوگند به جای شاهپرهای پرواز کننده به پرهای ناتوان بسنده کردند و به جای شانه ها وپشت نیرومند بر پشت ستور وامانده ای نشستند پس به خاک خواری مالیده باد بینی مردمی که میپندارند که به نیکی و شایستگی عمل کردهاند. هان آگاه باشید که تبهکاران خودشان هستند لیکن در نمی یابند. «افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع امن لا یهدی الا ان یهدی؟ فما لکم کیف تحکمون؟» وایی بر آنان باد. آیا کسی که به سوی حق راهنمایی می کند سزاوارتر است که پیروی شود؟ یا کسی که خود راه به جایی نمی برد مگر آن که راهنمایی شود؟ شما را چه پیش آمده؟ چگونه داوری می کنید؟
اما لعمر الاهک لقد لقحت، فنظره ریثما تنتج ثم احتلبوا ملا الْقَعْبِ دَماً عَبِیطاً، وَ ذُعافاً مُبِیداً، هُنالِکَ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَ یَعْرِف التّالُونَ غِبَّ ما اَسَّسَ الاَوَّلُونَ، ثُمَّ طِیبُوا عَنْ دُنْیاکُمْ اَنْفُساً وَ اطْمَئِنُّوا لِلْفِتْنَةِ جَأْشاً.»
هان به خدا سوگند شب این مردم به فتنه بار گرفته است. اندکی درنگ کن تا سحرچه زاید! آنگاه به جای شیر قدحی پر از خون از پستانش خواهند دوشید و زری تلخ و کشنده خواهند نوشید. در آن هنگام که پوچ گرایان سرمایه سوخته و بر بادرفته می شوند و پیروان پسین به سرانجام شوم پایه گذاران نخستین پی خواهند برد. «وَ اَبْشِرُوا بِسَیْف صارِم، وَ سَطْوَةِ مُعْتَد غاشِم، وَ بِهَرَج شامِل، وَ اسْتِبْداد مِنَ الظّالِمِینَ یَدَعُ فَیْئَکُمْ زَهِیداً، وَ جَمْعَکُمْ حَصِیداً. فَیا حَسْرَةً لَکُمْ وَ اَنّی بِکُمْ وَ قَدْ عَمِیَتْ عَلَیْکُمْ؟ (أَنُلْزِمُکُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا کَارِهُونَ)»
آنگاه از بهره های دنیایی خود به خوشی برخوردار شوید و از آمدن آشوبی بنیان کن آسوده خاطر بمانید. اما بشارت باد شما را به شمشیری بران و هرج و مرجی فراگیر و خودکامگی شومی از دست ستمگران؛ غنیمت و منابع درآمد شما را ناچیز گذاشته چیزی از آن به شما نخواهد پرداخت و کشت و زرع و دستاورد شما را به سود خود و کسانشان درو خواهند کرد.پس دریغ و وای من بر شما باد به کدام سوی سرگردان شده اید و حقیقت چگونه بر شما پوشیده شده از دیدن آن کور گردیدهاید؟ آیا میتوانم شما را به پذیرفتن حقیقتی وادار کنیم که خوشی ندارید و از آن بیزارید؟»
جعفری در ادامه با اشاره به این که این سخن والا و آینده نگری از کسی است که از شدت مصیبت ها و ناراحتی ها و ناملایمات و دیدن ناب کاری ها و غفلت ها و انحراف ها به بستر بیماری افتاده توان حرکت ندارد و به علل گوناگون نیرویی برای جلوگیری از انحراف نیز در اختیار او نیست، تاکید کرد: «اما با دانشی ژرف و بینشی نافذ به تجزیه و تحلیل موجود پرداخته آینده اجتماع را به روشنی برای افراد روزگار خود ترسیم می کند و به آنان هشدار میدهد و به اندیشیدن و خرد ورزیدن وا میداد اما افسوس که پشیمانی سودی ندارد و کار از کار گذشته و امکان بازگرداندن جریان از مسیر حق منحرف شده در اختیار کسی نیست. فاطمه زهرا (س) با شناخت عمیقی که از قرآن و سنت دارد و در پرتو ایمان و تقوا به چنان بینش نافذی دست یافته که آینده مسلمانان را از پس سده ها می بیند و آن را به روشنی به دیگران می گوید و مسئولیت انسانی و اسلامی خود و بار امانتی را که بردوش گرفته به خوبی ادا می کند به جای هیچ بهانه ای برای کسی باقی نمی گذارد. این است پیام دختر رسول خدا (ص) اما باید هماهنگ و همصدا با دکتر شریعتی گفت: فاطمه فاطمه است.»