به گزارش خبرنگار فرهنگی ایران اکونومیست، اگر نگاهی به هجمهها علیه صداوسیما بیندازیم تفاوتهایی با گذشته دارد. این بار خودِ رئیس صداوسیما را هدفِ اصلی امواج و حملات قرار دادهاند. از روزِ گذشته و رسانهای کردن ماجرای «پناهنده شدن» برادر پیمان جبلی گویای این نکته است که جریانِ حسابشده هجمهها علیه رسانه ملّی، دنبالِ درست شدنِ مسیر ساخت سریال و برنامه و رونق گرفتنِ تلویزیون و رادیو نیستند. بلکه میخواهند بحث تحول، عدالتگستری و هویتمحوری در همان شعار باقی بماند.
میثم جبلی گفته بعد از حادثه هواپیمای اوکراینی و قربانی شدن برادرزادهاش، چنین تصمیمی گرفته و در همین مصاحبه گفته «همه خانوادهاش را دوست دارد به جز پیمان برادرش را» ... اولین بار نشریه آمریکایی تایم از پناهنده شدن میثم جبلی خبر داده بود و انتشار گسترده آن به برخی از رسانههای داخلی رسید.
واکنشِ امروز رئیس صداوسیما به پناهندگی برادرش کاملاً روشن است اختلاف سیاسی در هر خانوادهای امکان دارد. همانطور که پیش از این هم شاهدش بودهایم. چرا که پیمان جبلی اینطور ماجرا را تعریف میکند: «این اتفاقات جدیدی نیست و امثال این اتفاقات در گذشته هم بوده و طبیعت این مسیر ریزشها و رویشها است.»
حتی نسبت به اظهارات برادرش اینطور واکنش نشان داد: «من هم اظهارات ایشان را دیدم، البته نمیدانم چه مقدار از آن ارادی و تحت اختیار بوده است؛ اما این اتفاقات، اتفاقات جدیدی نیست و امثال این اتفاقات در گذشته هم بوده و طبیعت این مسیر ریزشها و رویشها است.»
چندی پیش اختلال در هنگامِ پخش اخبار صداوسیما، حاشیهها را داغ کرد. قبل از آن، به انحاء دیگری این انتقادها به رسانهها کشیده میشد اما از آن روز برخی خیلی جدّیتر به رؤسای سازمان صداوسیما انتقاد وارد میکردند. به نحوی که پیمان جبلی خودش در جمعِ مدیرانِ رسانه ملّی این نکته را مطرح کرد که این سازمان روزانه مورد «دهها هزار حمله» سایبری قرار میگیرد و این حملات، «بسیار حسابشدهاند».
چندی بعد، موضوع تحریمِ صداوسیما و رؤسایش توسط خزانهداری آمریکا مطرح شد. ماجرایی که از تحریم شبکه پرستیوی و برخی شبکههای برونمرزی دیگر آغاز شد. تحریمی که پیش از این توسط دولت کانادا اتفاق افتاده بود و در کنارِ تحریم چند رسانه، نام حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان، علی رضوانی خبرنگار صداوسیما، پیمان جبلی رئیس صداوسیما هم دیده شد.
تحریم رئیس صداوسیما و رؤسای مهمترین رسانه جمهوری اسلامی ایران، بیش از هر زمان دیگری گویای پوچ بودن شعار غربیها در خصوص 'دسترسی آزاد به اطلاعات' و 'آزادی بیان' است. حقوقی که غرب ادعای آن را دارد و اما واقعیتهایی که تاریخ شهادتِ آن را میدهد؛ گورهای دستهجمعی کودکان و تبعیض نژادی (آپارتاید رسانهای) و خیلی موارد دیگر! در واقع این اقدام، نماد نقض حقوق بشر وقتی خبرنگار و اصحاب رسانه را تحریم میکنند یعنی باید به حال حقوق بشر در دنیا گریست.
در چند وقتِ اخیر هم مصاحبههایی از افراد مختلف بیرون میآید که نسبت به سیاستگذاریهای صداوسیما نکاتی را مطرح میکنند. بسیاری از این انتقادات به ساخت برنامهها و سریالها همراه با توصیههایی به پیمان جبلی و مدیرانِ تلویزیون است به جایِخود محترم اما برخی در این اثناء به دنبال چیز دیگریاند. همان نکتهای که رئیس صداوسیما به آن اشاره کرده و جریانِ «حسابشدهای» که میکوشد در پیشبردِ اهداف تحول رسانه ملّی اختلال ایجاد کند.
برخی از انتصابات هم در همین راستا قرار دارد که مدیرانِ جوان امروز دنبال ایجاد تغییر و تحولی در صداوسیما هستند، مشکلات و ضعفهایی هم وجود دارد اما با انتقادِ غیرسازنده و حملههای سازماندهی شده راهی به جایی نمیبرد. شاید یادآوری نکتهای که حامد عنقا تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتوگویی با خبرنگار گفته بود، بسیار سازنده باشد. این چنین بیان کرد: «باید فرصت بدهیم؛ یعنی حداقل باید یک فرصت یکساله بدهیم که نیمی از این فرصت گذشته، فکر میکنم بهترین زمان برای دیدن اینکه به چه نتایجی ممکن است برسیم، شاید نوروز امسال باشد که همزمان با ماه رمضان خواهد بود. آن زمان، موقعیت مناسبی است که بینیم این دستفرمانی که آقای جبلی و تیم همراهش دارند، به چه سمتی میرود.»