به گزارش ایران اکونومیست، دکتر سید محمد مقیمی در جمع اساتید، دانشجویان و کارکنان بسیجی دانشگاه تهران گفت: اتفاقاتی که در کشور افتاد و در محیط دانشگاه نیز انعکاس و بازتاب وسیعتری داشت، رفته رفته به پایان میرسد اما درسآموختههایی برای همه ما دارد که باید به آن بپردازیم، واکاوی کنیم و به عنوان تجربه از آن استفاده کنم.
وی با اشاره به نقش بسیج اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگاه تهران در مواجهه هوشمندانه با غائله اخیر، اظهار کرد: وقایعنگاری ۵۱ روز التهاب را در کتابی نزدیک ۲۳۰ صفحه با عنوان «روایتی از مدیریت میدانی نبرد فرهنگی و رسانهای در نماد آموزش عالی» تنظیم کردهام و ضمن روایت واقعی از رویدادها، اقدامات مدیریت دانشگاه و تحلیل خود از این شرایط را تبیین کردهام.
رئیس دانشگاه تهران در ارزیابی شعارهای مبتذل و روش کار افرادی که در هیبت معترض ظاهر شدند، گفت: این افراد که به لطف الهی رسوا شدند، سرچشمه تفکر بسیجی را نشانه گرفته بودند. حرکت آنها به دنبال این بود که با ظاهری فریبنده، گروه مرجع بسیج را کنار بزنند و گروه مرجع جدیدی را جایگزین کنند. البته که نحوه عملکرد این گروه فرسنگها با فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی فاصله دارد. روشهایی که این افراد به کار بردند به گونهای رسواکننده بود که اصلاً نمیشود آنها را به عنوان رقیب جدی تفکر بسیجی محسوب کرد. ولی متأسفانه صدمات زیادی به کشور و جامعه وارد کردند که باید به جای خود با عاملین و مسببین آن برخورد شود.
وی با بیان اینکه دشمنان در غائله اخیر برای خدشهدار کردن مرجعیت بسیج تلاش میکردند، گفت: انواع و اقسام توهینهای بیسابقه را البته برنامهریزی شده به بسیج نسبت دادند. اصلاً در شعارها صحبتی از دولت و اقتصاد نبود و مستقیم به سمت سرچشمه بسیج نشانه میرفتند؛ غافل از اینکه تفکر بسیجی و عشق به ولایت تکثیر شده و این تفکر مهارشدنی نیست. فحاشی و توهینی که از برخی افراد سر زد، در هیچ جای دنیا و حتی در نظام غربی هم خریدار ندارد و در آن جوامع نیز هنجارشکنی تلقی میشود.
استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در تبیین جایگاه اجتماعی بسیج، به تفاوت «مدیریت» و «رهبری» در سازمانها از منظر علم مدیریت اشاره کرد و گفت: در سازمانها چرخش از مفهوم مدیریت به رهبری است و هر چه جلوتر میرویم، در سازمانها رهبران هستند که حکم میرانند و نه مدیران. مدیران با استفاده از قدرت قانونی که در اختیار دارند حکمروایی میکنند اما رهبران به جای قدرت قانونی، از قدرت نفوذ شخصی برخوردار هستند؛ آنها بر قلوب مردم و کارکنان و حتی بر قلوب مدیرانی که دارای قدرت قانونی هستند اثر میگذارند. مصداق آن را میتوان در ایران و کشورهای محور مقاومت بررسی کرد.
دکتر مقیمی افزود: بسیج در ایران، حشدالشعبی در عراق، حزبالله در لبنان و انصارالله در یمن را مقایسه کنید؛ اینها اصلاً نیازی به قدرت قانونی ندارند و اثرگذاری آنها مبتنی بر قدرت مرجعیت آنهاست. قدرت تفکر بسیج که پرورشیافته مکتب امامین انقلاب است، نیازی به ساختار دولت و حکومت ندارد و اصولاً دولتها برای اداره جامعه ناچارند در مقابل اراده این گروه مرجع که در اعماق قلوب ملت نفوذ کردهاند، کرنش نمایند. آیا برخی دولتها در عراق توانستند حشدالشعبی را منحل کنند؟ انتخاب نخست وزیر جدید عراق نشان داد که برای اداره امور جامعه چارهای جز بازگشت به اراده گروه مرجعی همچون حشدالشعبی وجود ندارد. این شرایط برای حزبالله در لبنان نیز مصداق دارد. در اختلاف مرز دریایی اخیر بین لبنان و اسرائیل، اراده مردم لبنان را آیا دولت لبنان بر اسرائیل تحمیل کرد یا حزبالله؟ آیا در یمن اراده انصارالله بر امورات یمن حاکم و بر قلوب اکثر قاطع مردم یمن اثرگذار است یا تصمیمات دولت دستنشانده سعودی که دائماً در حال تغییر و جابجایی هستند؟ این واقعیات میدانی نشان میدهد که تفکر بسیجی قدرتی فراتر از دولت دارد و دشمنان دریافتهاند که تا مادامی که بسیج و تفکر بسیجی در بین مردم مرجعیت داشته باشد، حتی تغییر حکومت و دولت نیز دردی از آنها دوا نخواهد کرد و از این رو برای خدشهدار کردن مرجعیت این شجره طیبه، دشمنان به جنگ فرهنگی و رسانهای بیسابقه روی آوردند ولی خوشبختانه با سعه صدر و هوشمندی بسیجیان در تحقق هدفشان ناکام ماندند.
رئیس دانشگاه تهران با تاکید بر هماهنگی و شبکهسازی درون سازمانی، ملی، منطقهای و بینالمللی نهاد بسیج و تفکر بسیجی و برای افزایش تعیینکنندگی در تحولات دنیا، خاطرنشان کرد: اتفاقات اخیر نشان داد که تفکر بسیجی چقدر نفوذکننده در قلوب دیگران است. سعه صدر و عقلانیت در کنار شور انقلابی بسیج در غائله اخیر نشان داد که بسیج چقدر ریشهدار است.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه تهران، دکتر مقیمی در بخش دیگری از سخنانش با گلایه از نوع مواجهه معدود اعضای هیأت علمی در زمینه مدیریت شرایط آموزشی دانشگاه در دو ماه اخیر، گفت: برخی اساتید که تعداد آنها انگشتشمار بود به بهانه اینکه «جامعه را دوقطبی نکنیم»، در مقابل افرادی که مبناها و چارچوبها را زیر پا گذاشتند، حاکمیت نظام اسلامی و اجرای احکام الهی را زیر سوال بردند و حتی با تهدید مانع از حضور برخی دانشجویان و اساتید در کلاس درس گردیدند، دچار مماشات شدند و عافیتطلبی را پیشه خود ساختند. از اساتید انتظار میرود که به شکلی صریح در مقابل کسانی که در محیط دانشگاه الفاظ رکیک سر میدهند، گفتگو را برنمیتابند و نگاه براندازانه دارند، موضع بگیرند و نه آنکه بگویند «نباید استاد را در مقابل دانشجو قرار داد و در دانشگاه دوقطبی ایجاد کرد».