يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۰۲ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۶

پسری که می‌خواهد پدرش را از مرگ نجات دهد

کتاب «سفر در زمان با یک همستر» برای نخستین بار در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. این کتاب داستان پسری است که می‌خواهد با سفر در زمان، پدرش را از مرگ نجات دهد، برای این کار باید به سال ۱۹۸۴ سفر کند.
پسری که می‌خواهد پدرش را از مرگ نجات دهد
کد خبر: ۵۴۴۰۱۶

به گزارش خبرنگار کتاب ایران اکونومیست، کتاب سفر در زمان با یک همستر داستان پسری بریتانیایی با اصالت هندی به نام آلبرت انیشتین هاکینگ چاودری، است که دو کادوی عجیب برای تولد ۱۲ سالگی‌اش دریافت می‌کند: یک همستر، و نامه‌ای از طرف پدرش که چهار سال پیش به شکلی غیرمنتظره جانش را از دست داد. پدر در این نامه از پسر می‌خواهد با استفاده از ماشین زمان به سال ۱۹۸۴ سفر کند و مانع آسیبی که در کودکی به او وارد شد، شود.

موسسه نشر افق طبق قانون بین‌المللی حق انحصاری نشر اثر (Copyright) و از طریق عقد قرارداد با ناشر اصلی (HarperCollins Childrens Books) و نویسنده اثر (Roos Welford) امتیاز انتشار ترجمه فارسی کتاب (Time Travelling With Hamster) را خریداری کرد. کتاب « سفر در زمان با یک همستر» با آگاهی و رضایت نویسنده اثر (Roos Welford) در ایران منتشر شده و حق انتشار آن به زبان فارسی در سراسر جهان متعلق به نشر افق است.

راس ولفورد، نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی، از بچگی عاشق داستان‌های علمی‌تخیلی و فانتزی و جادو بود؛ اما نوشتن را در میان‌سالی شروع کرد. سفر در زمان با یک همستر، اولین اثر او، نامزد جوایزی همچون کاستا، بلو پیتر، واتر استورز و جایزه‌ی کتاب سال انگلیس شده است. راس همراه با خانواده و ماهی‌های عزیزش در لندن زندگی می‌کند و وقتی از او می‌پرسند چند سال دارد، می‌گوید: من هزارساله‌ام.

پسری که می‌خواهد پدرش را از مرگ نجات دهد

قسمتی از متن کتاب

ای پای می‌پرسم: «کجا داریم می‌رویم؟»

«باید برویم به مسیر شیب‌دار ساحلی. آنجا خوب می‌شود سرعت گرفت.»

«آره، خوب می‌دانم. می‌توانیم برویم به همان مسیری که کنار خلیج کوچک کشیده‌اند. شاید تندتر باشد.»

پای با تردید نگاهم می‌کند. ساحل کال‌وِرکات به دو خلیج تقسیم شده. خلیج کوچک‌تر مسیری نسبتا مستقیم و آسفالت شده تا کنار دریا دارد که در واقع جان می‌دهد برای ماشین کارتی سواری.

اما در سال ۱۹۸۴ آنجا هنوز آسفالت نشده است. ما آن بالا می‌ایستیم و به سطحِ سنگلاخ و ناصافش نگاه می‌کنیم. پای می‌گوید: «باید بگویم این مثل سم کشنده است!» و بلافاصله بر می‌گردد تا سمت صخره دیگری برود.

مد بلندتر از چیزی است که تا حالا دیده‌ام و موج‌های آنجا به رنگِ خاکستری فولادی در آمده‌اند. موج‌ها به موج‌شکن دریا می‌کوبند و آب روی مسیر پیاده‌روی ساحلی می‌پاشد.

چیزی که بهش می‌گوییم مسیر پُرشیب، در واقع جاده‌ای سرپایینی و دو طرف چمن‌پوش با قوسی بزرگ است که از بالا تا کنار ساحل کشیده شده و در زمانِ حال دریا آنقدر بالا آمده که می‌تواند کلِ این جاده را بپوشاند. از نیمه‌ی این جاده، همان مسیر پیاده‌روی‌ای شروع می‌شود که اسم غلط اندازی دارد و دوسه تا نیکت برای استراحت آدم پیرها کنارش گذاشته‌اند.

با خودم فکر می‌کنم: پس این مسیری است که بابای من را به کشتن می‌دهد. بهت قول می‌دهم فکر کردن به این مسئله خیلی عجیب است، اما دقیقا همین جمله از ذهنم می‌گذرد. با اعصاب خراب دارم محاسبه می‌کنم بعد از این چه می‌شود. درست در همین لحظه، پرتوی باریک خورشید، پهنه‌ی ابر خاکستری را سوراخ می‌کند؛ این را به فال نیک می‌گیرم و کم‌کم احساس بهتری نسبت به این روز عجیب پیدا می‌کنم.

پسری که می‌خواهد پدرش را از مرگ نجات دهد

کتاب سفر در زمان با یک همستر نوشته راس وِلفورد با ترجمه ثمین نبی‌پور در ۴۲۴ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و بهای ۱۶۵ هزارتومان توسط انتشارات افق در سال ۱۴۰۱ منتشرشد. کاغذ این کتاب از جنگل‌ها و منابع کاملا مدیریت شده تهیه شده‌است.

آخرین اخبار