علی کفاشیان دوباره از بی پولی می نالد. مشکل مالی که به دو دلیل اتفاق افتاده ، گرانی هزینه ها و بی پولی دولت برای پرداخت سهم نهادهای مختلف. این موج جدید بی پولی درست در زمانی است که فدراسیون فوتبال 70 درصد قرارداد اسپانسرینگش را هم یک جا گرفته و هزینه کرده است. کفاشیان اما با اسپانسر جدید به دنبال راهی پایدار بودند. راهی که وابسته به مشارکت مستقیم مردمی بود.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ؛ تصمیمی که اما به یکباره با بازخوردی منفی روبرو شد. این یکی از اولویت های کسب سرمایه گذاری در ورزش بود که اولین بار از سوی صالحی امیری در نشست با اهالی رسانه مطرح شد:« باید برای پیشبرد ورزش کشور از حمایت خیرین کمک بگیریم چون با بودجه های دولتی امکان گرداندن چرخ ورزش نیست. » برنامه ای که در نوشته ها و نقل قول های همه گزینه های دیگر ورزش هم تکرار شد. خیرین اما به شکلی که این روز ها در ورزش سرمایه گذاری می کنند ، انتقادهای زیادی را به همراه داشتند. آنهایی که کمک های ملیاردی شان تنها برای عکس های یادگاری شان است و گاه پول های شبهه ناک شان ورزش را دچار بحران هایی چون بالا رفتن قیمت ها و آسیب های دیگر کرده است. فدراسیون فوتبال اما با اسپانسر جدید خود به دنبال راهکاری جدید بود برای سرمایه گذاری. آنها می خواستند کلوپ هواداران تیم ملی را تشکیل دهند و مردم باشند که به تیم ملی شان کمک می کنند. هر ایرانی به نام خود و برای کشورش.
توفانی اما برپا شد . همه چیز از یک نقل قول ساده به راه افتاد. گلایه های سرمربی از بی پولی ها و اینکه مردم حاضرند برای تیم ملی شان گلریزان بگذارند و جور نهاد های دولتی را بگیرند بهانه ای بود تا به متولیان دولتی ورزش بر بخورد و انتقاد کنند که چرا باید برای تیم ملی دست به سوی مردم دراز کرد. این بهانه ای بود برای حمله به پروژه کلوپ هوادارزان تیم ملی. کلوپی که از سوی فناپ و فدراسیون فوتبال طراحی شده بود. موجی که خیلی زود بانک پاسارگاد اسپانسر جدید تیم ملی را هم در بر گرفت. مجید قاسمی ، مدیر این موسسه بانکی کسی بود که برای معرفی این پروژه با انتقاد مواجه شد . او اما با تجربه بیش از 30 سال مدیریت عالی در سیستم مالی کشور تا رده ریاست بانک مرکزی ، این تجربه را دارد که برای تصمیم خود بتواند استدلال کند. قاسمی در این باره به خبرآنلاین می گوید:« اول می خواهم برای تان درباره فناپ بگویم. فناپ شرکتی است متشکل از نفرات برتر کنکور و المپیادهای علمی جهانی که توانستند بانکداری دیجیتال را برای ما از حالت رویا به واقعیت بدل کنند. ما 330 شعبه در سراسر کشور داریم اما 91 درصد فعالیت بانکی ، بانک پاسارگاد به صورت تراکنش های غیر مجازی اتفاق می افتد. این افتخار ماست.» اما ورود به فوتبال، این چیزی است که او درباره اش می گوید:«ما به خواست مردم پیش آمدیم. این مسئولیت اجتماعی بود که باعث شد ما در کنار فدراسیون قرار بگیریم. در شرایطی که اتفاقات قبلی را همه می دانستند. ما آمدیم تا شاید کمی از دغدغه های مردم درباره تیم ملی کم شود.»
گلریزان ؛ این بهانه ای بود برای انتقاد از تیم ملی . قاسمی از همین جا گلایه دارد. گلایه برای برداشت غلط که به یک فرهنگ حسنه هم ضربه می زند؛«گلریزان یک مراسم آیینی در فرهنگ ماست. کجای این کار بد است که این طور برایش گارد می گیریم؟ چرا نام گلریزان را خراب می کنیم؟ اصلا کسی نپرسید این برنامه فدراسیون برای مشارکت مردمی چیست؟ ما به دنبال تشکیل کلوپ هواداران تیم ملی بودیم. کلوپی که اعضایش بر اساس علاقه شخصی شان بخواهند در کمک به تیم ملی کشورشان مشارکت داشته باشند. اگر کسی دوست داشت به سهم خودش مشارکت می کند. تیم ملی برای همه است. این یک مشارکت پایدار است. یک سرمایه گذاری مشارکتی درحالی که الان می شد از چند بانک اسم و رسم دار یک پولی گرفت و هزینه کرد و بعد دوباره پولی باقی نماند. ما از این برخورد گلایه داشتیم اما می دانیم که مردم دوست دارند در کنار تیم ملی کشورشان باشند. نه فقط در فوتبال که خیلی از رشته های دیگر ورزشی را هم می توان با این مکانیسم به یک سرمایه پایدار رساند.»
اینکه هر ایرانی بتواند به سهم خود در اداره تیم ملی کشورش مشارکت کند ، خواست خیلی از ورزش دوستان است. کمک هایی که شاید خیلی کم و در توان هر یک از 70 میلیون ایرانی باشد. این بار برای فوتبال ، باری دیگر برای کشتی و همه رشته های دیگر . شاید این حضور همه گیر بی چشمداشت و در قالب مشارکت جمعی بهتر است از چشم امید بستن میلیاردرهایی که در سال های گذشته به رغم همه حمایت های گهگاهی شان ، یک سرمایه پایدار برای فوتبال نبوده اند.
