چهارشنبه ۰۹ آبان ۱۴۰۳ - 2024 October 30 - ۲۵ ربیع الثانی ۱۴۴۶
۱۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۹

برای نوشتن درباره عاشورا باید به سراغ ناشنیده‌ها برویم

نویسنده رمان «احضاریه» می‌گوید: نویسنده‌ای که می‌خواهد درباره عاشورا بنویسد باید به سراغ ناشنیده‌ها برود و از منظر انسانی به ماجرا بنگرد.
برای نوشتن درباره عاشورا باید به سراغ ناشنیده‌ها برویم
کد خبر: ۵۰۷۴۴۵

به گزارش ایران اکونومیست به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، هشتمین نشست از سلسله نشست‌های «تکیه کتاب» با عنوان «راهپیمایی اربعین در ادبیات داستانی با نگاهی به رمان احضاریه» با حضور هادی خورشاهیان و مهدی کفاش در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.


در ابتدای این نشست، هادی خورشاهیان با بیان این‌که نوشتن درباره ادبیات عاشورایی کار سختی است، گفت: به عنوان یک نویسنده زمانی که بخواهید درباره ادبیات دینی به عنوان حوزه‌ای که مردم با آن از طریق منبر، برنامه‌های صدا و سیما و... آشنایی نسبی دارند،  بنویسید کار سخت می‌شود. زمانی که نویسنده درباره عاشورا و امام حسین(ع) یا درباره امیرالمومنین(ع) کتاب می‌نویسد، چون مردم اطلاعات وسیعی درباره آن‌ها دارند، پرسش‌های زیادی نیز برایشان مطرح می‌شود که نویسنده باید بتواند به آن‌ها پاسخ دهد.  

او تخیل و آفرینش را ابزار نویسنده دانست و گفت: پژوهش کار نویسنده نیست. نوشتن دشواری‌های زیادی برای نویسنده دارد زیرا می‌خواهد یک اثر دسته اول بنویسد. نویسنده رمان عاشورایی باید مطالعه دینی و تاریخی داشته باشد تا بتواند از حس و حال، یا (آن) شاعرها برخوردار باشد و از روایت‌های مختلف در رمان عاشورا استفاده کند، زیرا برخی از این روایت‌ها زاویه دید جدیدی را پیش‌روی مخاطب قرار می‌دهد.

این نویسنده بیان کرد: نویسندگان در بیان وقایع عاشورا باید از توهم دانایی فاصله بگیرند و به سراغ تحقیق، پژوهش و مطالعه بروند. در روایت تاریخی کتاب «احضاریه» به مطالب جدیدی که در آثار دیگر مغفول مانده پرداخته شده است؛ در این اثر درباره همسر حضرت زینب(س) نیز بحث شده که در زمان واقعه عاشورا کجا بوده است. این کتاب به یک روایت امروزی و جدیدی می‌پردازد که در آن پسری به نام مسعود قصد دارد به سفر اربعین برود و خواهری به نام عارفه دارد. مسعود در میان سفر متوجه می‌شود که آنکه باید به این سفر می‌آمد عارفه است نه خودش و سپس جای آن دو عوض می‌شود که زاویه دید جدیدی است و اشاره می‌کند که در کربلا چه کسی باید حضور داشته باشد. این اثر ۲۲۰ صفحه دارد و به خوبی توانسته از زاویه دیدهای مختلف به عاشورا نگاه تازه داشته باشد.

خورشاهیان گفت: رمان عاشورایی باید به گونه‌ای نوشته شود که برای نوجوان امروزی جذابیت داشته باشد و برای آشنایی این گروه سنی با این واقعه عظیم حتی می‌توانیم رمان علمی و تخیلی بنویسیم. در رمان «احضاریه» برخی از کشف و شهودها برای من به عنوان خواننده کتاب باورپذیر نبود؛ به عنوان مثال خواب عارفه درباره حضرت زینب (س) و ریخته شدن آبی که تحفه‌ای از حضرت زینب(س) است بر لیوان باورپذیر نبود. همچنین حکایت پیرمردی که در اتوبوس به مسعود می‌گوید آنچه رخ داده از آن خواب سرچشمه می‌گیرد نیز منطق داستانی ندارد. فرق داستان با شعر این است. در شعر محتشم کاشانی «باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» مباحث عاطفی مطرح می شود و بحث حماسی در میان نیست. در منبر و هیئت نیز از زوایه عاطفی به ماجرا نگاه می شود.

هادی خورشاهیان در پایان گفت: زمانی که می خواهیم درباره واقعه عاشورا به نتایج درستی برسیم، باید گروهی از پژوهشگران به تحقیق و نگارش اثر تاریخی درباره عاشورا با محوریت وقایع پیش و پس از آن روز بپردازند تا نویسندگان بتوانند از آن‌ها در نگارش آثار این حوزه بهره ببرند.
 

برای نوشتن درباره عاشورا باید به سراغ ناشنیده‌ها برویم

در ادامه این نشست مهدی کفاش با بیان اینکه رمان«احضاریه» به بهانه پیاده‌روی اربعین به وقایع ماجرای کربلا می پردازد، گفت: پیاده روی اربعین فاصله هشتاد کیلومتری است که فرصت تأمل و تعمق ایجاد می‌کند. این رمان به ماجرای تأمل اشاره دارد.

این نویسنده با بیان این‌که توهم دانستگی درباره واقعه عاشورا بر ما احاطه پیدا کرده است، گفت: تصور می‌کنیم با نشستن پای منبر و خواندن کتاب روضه و تماشای برنامه‌های تلویزیونی به درک واقعی از قیام امام حسین (ع) رسیده‌ایم. این امر موجب می‌شود نویسنده به سراغ تجربه‌های جدید نرود و از آنات و لحظه‌های ناب غافل شود. به عنوان مثال کمتر کسی به شخصیت ضحاک بن عبدالله مشرقی پرداخته است. او در کربلا با امام حسین (ع) شرط کرد تا زمانی در کنار امام می‌ماند که برای امام نفع داشته باشد. این فرد از میدان نبرد خارج شد اما به عنوان یکی از راویان واقعه عاشورا شناخته شد.

مهدی کفاش در پایان تصریح کرد: روایت کربلا مردانه است درحالی که باید در روایت‌ها نگاه زنانه نیز لحاظ شود. کتاب «نامیرا» به عاشورا نمی‌پردازد و محوریت داستان با حوادث کوفه پیش از عاشوراست ولی رمان «احضاریه» به روز عاشورا اختصاص دارد. رمان «نامیرا» نوشته صادق کرمیار در مرز داستان و فیلمنامه قرار دارد و در آن با ماجرایی که چند شخصیت محدود در آن حضور دارند مواجه هستیم. این کتاب وارد احساس نمی‌شود و به ما فرصت می دهد برداشت خودمان را از واقعه داشته باشیم و خواننده دچار شک می‌شود که در این کتاب حق با چه کسی است. نویسنده در این رمان خواننده را وارد فضای پرهرج و مرج کوفه می‌کند. نویسنده‌ای که می‌خواهد درباره عاشورا بنویسد، باید به سراغ ناشنیده‌ها برود و از منظر انسانی به ماجرا بنگرد.

برای نوشتن درباره عاشورا باید به سراغ ناشنیده‌ها برویم

سلسله نشست‌های «تکیه کتاب» با محوریت نهضت حسینی در خانه کتاب و ادبیات ایران در حال برگزاری است.

 

آخرین اخبار