صنایعدستی و هنرهای سنتی ریشه در عقاید، باورها، ساختارهای اجتماعی و قومی دارد. ریشههایی که در دورههای مختلف تاریخ، گریزی از تغییرات و کنشها و تاثیرپذیریهای متقابل آن، در مجاورت با فرهنگهای تاثیرگذار نبوده و نیست. از دیدگاه کلی، هنرهای صناعی یا سنتی، هنرها و صنایع ظریفه در طول سدههای متمادی با حفظ ریشهها و سنتهای خود رشد کرده، مراحل شکلگیری خود را گذرانده یا میگذرانند؛ در جهان امروز، با توجه به گستردگی وسایل ارتباطی و در دسترس بودن شبکههای اجتماعی توجه به بکارگیری نقوش حاوی پیامهای فرهنگی بومی و حساسیت هنرمندان در انتخاب نقوش مطابق با اصالت سوزندوزیها، قابل توجه به نظر میرسد.
صنایع دستی بستری سیال است، که همواره تازگی و طراوت فرهنگی خود را مستور داشته است. در این میان سوزندوزیهای سنتی ایران نیز چشمهای جوشان و زاینده و برگرفته از روح و اصالت فرهنگی، قومی و ملی، هویتساز و اثر بخش بوده و هست و توجه به عوامل هویتبخش آن، نقشی کلیدی در پایداری همه جانبه آن خواهد داشت.
در ارتباط با نقش سوزندوزی در القا و نمایاندن مفاهیم فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی، بینشها و پویشها، شواهد تاریخی بسیاری موجود است؛ آنچه شاخصه اصلی تمایز و تفاوت درشاخههای مختلف هنر سنتی و صنعت دستی سوزندوزی است، تفاوت در نقوش، ابزار و لوازم کاربردی، رنگ و فام و تکنیکهای دوخت است، زیرا نه تنها نقوش بکار گرفته شده در سوزندوزیهای سنتی در میان اقوام و مناطق مختلف جغرافیای فرهنگی ایران، معانی فرهنگی و اعتقادی را در ذهن متبادر میگردانند، بلکه نوع تکنیک دوخت و لوازم بکار رفته، لون و رنگ نیز، معانی عمیق فرهنگی، تاریخی و اجتماعی را با زبانی نمادین بیان داشته است.
تعریف اصالت فرهنگی بر پایه اصالت فرهنگی هنر سوزندوزی بر چهار عامل استوار است: اصالت مواد اولیه بکار رفته در سوزندوزی، اصالت نقوش، نمادها و آرایه های بکار رفته در سوزندوزی، اصالت قالب ارائه عملی آن و اصالت تکنیکهای دوخت به کار رفته در هر سوزندوزی، که دردمندانه دو مورد اخیر، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
تطابق قالب ارائه اثر با فرهنگ و باورهای جامعه هدف در تکمیل و کمال فرهنگی آثار سوزندوزیهای سنتی، بسیار مهم جلوه مینماید. با تامل در سایتهای بینالمللی فروش محصولات صنایعدستی، و جایگاههای عرضه و نمایاندن فرهنگ جهانی مانند رویداد اکسپو، کشورهای داعیه دار در امر صنعت دستی سوزندوزی، مانند هند، ژاپن و مجارستان منسوجات سوزندوزی خود را در قالب و فرم، مطابق با الگوهای فرهنگی خود، ارائه میکنند، آنچه که در کشورمان کمتر به آن توجه شده است.
بطور مثال در کشور ژاپن، نوع خاصی از ابریشمدوزی این کشور، بر روی کیسههای مورد استفاده در فرهنگ و البسه، انجام میشود و نه بر روی کراوات؛ در کشور هند، منسوجات کاربردی سوزندوزی، علاوه بر پوشاک سنتی بر روی چتر و شالهایی، که مبتنی بر فرهنگ و پیشینه تاریخی این کشور است، کاربرد داشته و در بازارهای جهانی هم ارائه میشود. در تجربه اکسپو، در سالن مجارستان، جهت معرفی هنر و صنعت دستی سوزندوزی، آن را بر روی دستمالها و پیشبندهای تعریف شده در فرهنگ قومی و ملی خود، عرضه کردند.
اگر از دیدگاه هنرهای سنتی به سوزندوزیهای ایران، بنگریم_که تعریفی شایسته و درخور این حوزه است_ تعریف سنت و بهره از شاخصههای تعریف سنت، نشانگر لزوم توجه به اصالت نقوش و تکنیکهای دوخت را بارز میسازد، زیرا بسیاری از شاخههای هنر سنتی سوزندوزی، هنوز هم بخشی از فرهنگ اقوام در جغرافیای ایران را در بر میگیرد.
با نگرش هنر صناعی به سوزندوزیهای ایران نیز، هدف ترویج فرهنگ معنوی و ملی در جوامع بشری، حفظ و تقویت فرهنگ بومی و ملی بر اساس اصالتها شایسته توجه و درخور اهمیت خواهد بود. کمرنگ شدن توجه به شاخصههای سنتی متبادر از این هنر و رسالتهای اجتماعی و فرهنگیاش، آن را از هویت بومی و ملیاش و جایگاه اصیل فرهنگیاش دور و به موجودی بیهویت مبدل خواهد ساخت، که امید است با رعایت بکارگیری شاخصههای فرهنگی و قومی در هر منطقه بر منسوجات سوزندوزیاش، پویاتر و آگاهانهتر در مسیر هنر سنتی سوزندوزی و فرهنگ قدم برداریم.