تئاتر و نمایش را باید هنری ناب دانست که تمام بنیه و کنیهی فکری و وجودی را به هنگام اجرا برهم میزند. از مرز تصنع گذشته و به سادگی، بیپیرایگی و آرامشی در اثر هنری می رسد که با مخاطب همصدا و هم آواز می گردد، با مؤلف و خالق اثر شریک می شود و این حس زیبا را با خود همراه می آورد و خالق اثری می شود که چنان بر دل و روحت حاکم می گردد که پس از دیدن و خواندن آن در جایی از سلولهای خاکستری مغز نقش بسته و جزو وجودی اندیشه و حافظهی تاریخی ات می گردد و این است معجزه هنر نمایش و تئاتر!
در این راستا بدین نکته باید توجه داشت که: هنر تئاتر در ایران پیشینه ای ممتد و طولانی دارد و سبکی از آن در نمایش های تعزیه جلوه گر است و کتاب تاریخ بخارا سندی براین ادعا است که نمایش ایران از آیین اسطوره و شعایر برخاسته است.
زمانی تئاتر و هنرهای نمایشی به جایگاه حقیقی خود نزدیک میشوند که مردم تئاتر را برای خود تئاتر دوست بدارند و آن هنگامی است که تئاتر با فرهنگ، ادب، تعالی افکار و احساسات انسانها و روحیات و وجدان جمعی جامعه سروکار داشته باشد. در چنین شرایطی تئاتر منزلتی فراخور رسالت خود داشته و از نقش و جایگاهی بالا در میان مردم و مسئولان برخوردار می گردد.
اگر موشکافانه تر و به شکل خاص مقوله تئاتر و نمایش در حوزه کودک و نوجوان را بخواهیم مورد واکاوی قرار دهیم باید اذعان نمائیم که یکی از شاخههای هنری بسیار مهم و مؤثر، این شاخه از هنر در جامعه محسوب میشود که همواره اهالی تئاتر کودک و نوجوان به دلایلی گوناگون به عملکرد مدیران این حوزه معترض بودهاند و از طرف دیگر باوجود برخی شعارها با کمتوجهی مسئولان روبهرو شدهاند تا جایی که این قصور منجر به انتخاب مدیران ضعیف و ناکارآمد، بودجه اندک، بیتوجهی جدی به کمبود امکانات سختافزاری این رشته هنری و هزاران مشکل دیگر شده طوری که شعارها بر عملکرد صحیح و بجا حاکم گشته اند.
در این حوزه تئاتر و نمایش میتواند کاربردهای زیادی در نهادهای مختلف آموزشی در سطوح گوناگون داشته باشد بهویژه تئاتر تعلیمی، تربیتی کودکان و نوجوانان که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. باوجود بعد زیباییشناختی تئاتر و توجه به ابعاد سرگرمکنندگی آن میتوان گفت که تئاتر پداگوژی (آموزش و پرورش) با توجه به تفاوتهایی که با دیگر تئاترها دارد بهخوبی به مانند یک ابزار آموزشی قادر است در جهت آموزش و تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان مورد توجه قرار گیرد و تا جایی پیش رود که زمینه ای برای کشف استعدادها شود.
تئاتر هنری است با قابلیتهای مختلف که در حوزههای گوناگون میتواند در خدمت اهداف انسانی خصوصا آموزش و تعلیم و تربیت قرار گیرد در واقع هدف اصلی تئاتر تعلیمی، تربیتی به عنوان یک ابزار آموزشی ایجاد تغییرات مثبت و سازنده در کودکان و نوجوانان و حمایت از ایشان است که متأسفانه از نهاد و سیستم مهمی چون آموزش و پرورش نادیده گرفته میشود. رویکرد نهادهای ذیربط برای استفاده از این تئاتر در مسیر آموزش و پرورش اکنون به رسمیت شناخته نمیشود که بخش مهمی از این کاستی ضعف برنامه ریزی و سازماندهی در تشکیلات تئاتر کشور است.
تئاتر و نمایش در تمامی حوزهها رسانهای فراگیر است خصوصا در حوزه تخصصی چون کودک ونوجوان و میتواند با شناخت صحیح استعدادهای نهفتهاش از طرف گروهی که گرد هم آمدهاند تا یک اثر هنری را تولید کنند به عنوان رسانهای مثبت و سازنده عمل کند که تأثیرگذار برای انتقال پیامهای ملی، قومی، ارزشی و... باشد.
تئاتر و نمایش آیینه فرهنگ یک جامعه است میتواند بر آن تأثیر گذارد آنچه در صحنه تئاتر اجرا میشود تأثیری شگرف، عمیق و بلندمدت در ذهن و تفکر مخاطب دارد. به عنوان نمونه میتوان بدین مطلب اشاره داشت که ارائه پیامهای درست و انتقال مفاهیم متعالی برگرفته از آموزههای دینی و اخلاقی بسیار میتواند در این امر نقشآفرینی کند.
باید یادآور شد «تئاتر در ایران بحران مخاطب ندارد بلکه اگر عمیق نگریسته شود این نتیجه حاصل می شود که تئاتر در ایران با بحران مدیریت دست وپنجه نرم میکند. بهکارگیری نیروهای متخصص و کارآمد که از تحصیلات دانشگاهی و تجربه طولانی در عرصه تئاتر و هنرهای نمایشی برخوردارند در امر تصمیمگیری و برنامهریزی برای جذب مخاطب و کمک در روند توسعه تئاتر خصوصا در عرصه تئاتر کودک و نوجوان میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.
لازم به توضیح است که اهمیت نمایشنامه یکی از پایههای سهگانه ادبیات است و در این میان قدمتی تاریخی بالغ بر دو هزارو پانصد سال را در بر دارد . در این میانه باید اذعان داشت که این نکته متاسفانه از توجه و اهمیت کمی برخوردار است و این زنگ خطر است.
نمایشنامه ساختمانی است که باید از اول تا آخر روی پای خود بایستد. خصوصیتش این است که چیزی غیر از رمان یا موعظه یا درس است، زیرا در این صورت دیگر نمایشنامه نیست البته باید به این موضوع اشاره شود که متأسفانه این فعل در تئاتر کودک و نوجوان نادیده گرفته میشود.
زمانی که هنوز کلام کشف نشده بود بشر برای انتقال هدف و مقصود خود به دیگران از ابزار وجودی بدن خود و از حرکات استفاده میکرد از این رو نمایش (درام) یک وسیله ارتباطی کامل برای بازگو کردن وقایع روزانه و جریانهای زندگی بود که بعدها برای یادآوری و کسب تجربه و سرگرمی همراه با دانشاندوزی مورد استفاده قرار گرفت، اما مهمترین هدف آن آموزش و انتقال اندیشه و تجربیات بشر بوده است مهمترین عامل در ایجاد یک فرایند نمایشی تأثیرگذار، برخورداری از یک متن نوشتاری قدرتمند بوده که به فراخور اندیشه و هدفی که پشت آن نهفته میتوانسته ارتباط مؤثر با گروه مخاطب را در پی داشته باشد و این منوط به زیرساخت نمایشنامه خوب و اساسی است.
نوشتن نمایشنامه برای کودک و نوجوان نیاز به آگاهی و شناخت نمایشنامهنویسی برای کودکان دارد و همچنین سادهنویسی و ساده روایت کردن یا ساده مطرح کردن قصه هم ازجمله عوامل ضروری دیگر در این باره محسوب میشود. وقتی قرار است برای مخاطب گروه سنی کودک و نوجوان قصهای را در قالب نمایش روایت کنیم، باید به نحوه روایت و نوع استفاده از واژهها و کلمات توجه و دقت اساسی کنیم، زیرا استفاده از عبارات و کلمات ثقیل یا مفاهیم سخت و پیچیده در نمایشنامههای کودکان و نوجوانان سبب خستگی تماشاگر از نمایش و دل زدگی او میشود.
نمایشنامهنویسی یک تخصص ویژه است خصوصا در گروه سنی کودک و نوجوان ... آشنایی به صحنه، روانشناسی تئاتر کودک و روانشناسی دنیای کودک و نوجوان از اولویتهای این امر است. ارتباط نمایشنامهنویسان این حوزه با هنرمندانی که به شکل تخصصی در حوزه تئاتر کودک و نوجوان فعالیت دارند بسیار در درخشش نمایشنامهنویسی و نمایشنامه نویسانمان تأثیر دارد.
مدعیان تئاتر و نمایش در حوزه تئاتر کودک و نوجوان تاکنون بسیار ضعیف عمل کردهاند تئاتر و نمایش مخاطب خود را نمیشناسد، هنوز حال و آینده را باور ندارد و هنوز غرق در گذشته است. جالب است وقتی در دانشگاههای ما طرح درس ۵۰ سال پیش به دانشجویان تئاتر تدریس میشود و نمایشنامهنویس برای جامعه امروز تربیت نمیشود، وقتی تماشاگر راهش را برای دیدن نمایش گم کرده، وقتی به دنبال دست و جیغ و موسیقی و رقص و آواز است ... به نظر شما انتظار چه می تواند باشد؟! باید بدین اصل باور داشته باشیم که ، تئاتر کودک و نوجوان زمانی طلوع واقعی خود را خواهد داشت که ریشهای و واقعی بدان نگریسته شود ... ریشه ای و واقعی !!!
توجه به کارگاه های هنری در شاخه های مختلف برای به وجود آوردن امکانات از باب کسانی که در حالت جست وجو از هنر هستند و میخواهند تقلید را رها کنند و به شالوده و بن مایه حقیقی این فعل از هنر برسند یک اصل اساسی است به عنوان نمونه می توان به این امر توجه داشت که یک تئاتر واقعی امروز نه تنها در ایران بلکه در همه دنیا میتواند تئاتر کارگاهی باشد و این یک پدیده اتفاقی نیست که در این میان تعداد کارگاهها را افزایش دهیم بلکه وظیفه کارگاه به وجود آوردن هسته اصلی فعالیت در این راستا است ونمونه ای که درکانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان در مراکز استانها در حال انجام است.