مهسا کاظمی، معلم ادبیات و مولف کتابهای تستی در گفتوگو با ایران اکونومیست درباره تصمیم حذف درسهای عمومی از کنکور ۱۴۰۲، با بیان اینکه این خبر هنوز به صورت کامل تأیید نشده است، اظهار کرد: حذف درسهای عمومی به اسم اینکه چه فایدهای برای بچههای ریاضی و تجربی دارد، درست نیست. البته ایندرسها به ظاهر از کنکور حذف میشود اما طبق چیزی که تا الآن گفته شده، عملاً هیچ فرقی ندارد زیرا نمره امتحان نهایی فارسی پایه دوازدهم برای بچههایی که سال بعد یعنی در سال ۱۴۰۲ میخواهند کنکور بدهند، در کنکور ملاک است اما از سالهای بعد پایههای دیگر یعنی دهم و یازدهم هم اضافه میشود. یعنی این درسها عملاً حذف نمیشود و شاید کار را سختتر هم بکند.
او افزود: هنوز کسی نمیداند آیا میخواهند این سه پایه را در یک روز امتحان بگیرند یا نه؟ خب منطقی نیست که از سه کتاب در یک روز امتحان تشریحی بگیرند و نمرهاش را لحاظ کنند. آیا هر سال این کار را انجام میدهند؟ آیا از این درسها در سه پایه، امتحان نهایی برگزار میکنند؟ هنوز چیزی مشخص نیست و این موضوع کاملاً مبهم است.
این معلم ادبیات در ادامه گفت: اگر ادبیات از کنکور برداشته شود، شاید بچهها کمتر سراغ این درس بروند، شاید خیلی از مدارسی که رشته علوم انسانی ندارند، به هوای همین موضوع ساعتهای ادبیات را حذف یا کم کنند و ساعت درسهای اختصاصی را بیشتر کنند با این توجیه که اختصاصیها در کنکور میآید. همه اینها باعث میشود در نهایت ادبیات نه عنوان یک درس صرف بلکه به عنوان پایه و اساس درسهای دیگر هم کمرنگتر شود یا از بین برود. زیرا ممکن است بچهها با خود بگویند این درس در کنکور نمیآید، پس مهم نیست و نمیخوانم! چیزی که در این سالها، خیلی شاهد آن بودیم. بچهها بیشترین ضربه را هم از ندانستن ادبیات و ندانستن اینکه چطور باید بنویسند و یا مطلبی را ادا کنند میبینند.
کاظمی تأکید کرد: این تصمیم هنوز مبهم است و نمیدانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد. اما حداقل برخی از مدارس ممکن است ساعتهای ادبیات را حذف و یا کم کنند که خب ممکن است همان ارتباط نصف و نیمهای که بچهها با ادبیات داشتند، از بین برود. کلاس درس ادبیات برای برخی هم انبساط خاطری بود که حذف کنکور همه اینها را تحت شعاع قرار میدهد. هنوز کسی نمیداند، میخواهند چطور نمره را لحاظ کنند.
این مولف کتابهای تستی درباره انتقاداتی که نسبت به تستی بودن ادبیات وجود دارد نیز، توضیح داد: باید ببینم با چه عنوان و چه جایگاهی با این درسها برخورد میکنیم. بحث امتحان گرفتن از مباحثی که وجود دارد هم تعینکننده است. درس ادبیات از جمله درسهایی است که بخش زیادی از آن مفهومی است و اگر امتحانش به صورت تشریحی باشد، شاید بهتر باشد اما اینجا هم یکسری اختلاف نظر وجود دارد زیرا در امتحان تشریحی هم سلیقهای عمل میشود، مثلاً برای مفهوم بیت چیزی را مینویسد که به نظرش درست است و از نظر نفر دیگر درست نیست. به همین دلیل در امتحاننهایی هم سعی میکنند، کمترین میزان سؤالات را به سوالاتی اختصاص دهند که بخواهد اختلاف سلیقه ایجاد کند. اینکه ادبیات در تست جا نمیشود، چنین چیزی نیست زیرا خیلی از سوالات واضح و مشخص است و قابلیت این را که تستی مطرح شود دارد. در پارهای از موارد در اطلاعات خام یا شاهد مثالهایی که میآورند هم کن است ابهام وجود داشته باشد و اختلافنظر بیاورد که باید از آنها خودداری کرد نه اینکه مسئله را زیر سؤال برد.
او درباره حذف کنکور که حذف درسهای عمومی به عنوان مقدمه این امر عنوان میشود با بیان اینکه تخصصی در این زمینه ندارد، توضیح داد: به نظرم حتی اگر کنکور به صورت ظاهری هم حذف شود، باز عملاً فیلتری برای ورود به دانشگاه وجود دارد. هر دانشگاهی حداقل دانشگاههای خوب برای جذب دانشجو آزمون ورودی میگذارند که از آموختههای دانشآموزان در طی دوران تحصیلشان خواهد بود. بنابراین چیزی به اسم حذف آزمون ورودی که نامش را کنکور میگذاریم، امکانپذیر نیست. اینکه هر دانشگاهی آزمون ورودی خود را داشته باشد هم سلیقهایتر از کنکور و عدالتش از کنکوری که هست، کمتر خواهد بود.