يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۳:۵۶

پاسخی که جوان را عاشق لیلی گلستان کرد+ماجرای سرعت۱۸۰کیلومتری در جاده

ايران اكونوميست :«هفته پیش می رفتیم کاشان. صدای ضبط ماشین بلند بود. یک هایدن درجه یک. پلیس راه ایست داد. تند می رفتم و متوجه کیلومتر شمار نبودم. موسیقی مرا از خود بیخود کرده بود...»
کد خبر: ۴۵۳۳
lili golestan motarjem
به گزارش خبرآنلاین، هفتمین شماره هفتهنامه «نگاه پنجشنبه» با صفحاتی ویژه «محله» و یادداشتها و گفتارهایی خواندنی از اهالی فرهنگ و هنر کشورمان بعلاوه نقد برخی آثار منتشر شده در بازار نشر منتشر شد. در این شماره کتاب هفته «نگاه پنجشنبه» دو پرونده ویژه منتشر شده، پرونده ای برای محله زندگی آدم ها و پرونده‌ای نیز برای مهاجران افغانی با عنوان «جبر جغرافیایی». در این شماره یادداشت ها، گفتارها و نقدهایی از «مسعود کیمیایی، اکبر عبدی، فریدون مجلسی، لیلی گلستان، احمد محیط طباطبایی، ابراهیم حقیقی، محمدحسین جعفریان، سیدابولحسن مختاباد، مژگان اینانلو، جواد طوسی و...» به چشم می خورد.

بنابراین گزارش، «لیلی گلستان» نویسنده و مترجم در ستون «لذت موسیقی» می نویسد:

«چهل و چهار سال پیش زمانی که بیست و دو سال داشتم، مرد جوانی که بیست و هفت سال داشت از من پرسید موسیقی دوست داری؟ گفتم بسیار. گفت چه چیز را بیشتر گوش می کنی؟ گفتم موتسارت و من و گنجشکای خونه...و زدیم به خنده. سال بعد ازدواج کردیم و بعدها به من گفت که با همان جواب دلبسته ام شده بود.

هفته پیش می رفتیم کاشان. صدای ضبط ماشین بلند بود. یک هایدن درجه یک. پلیس راه ایست داد. تند می رفتم و متوجه کیلومتر شمار نبودم. موسیقی مرا از خود بیخود کرده بود. آنقدر از خود بیخود که متوجه نشدم از هیجان دارم پدال گاز را تا آخر فشار می دهم. 180 می رفتم.

بچه که بودیم صبح ها با صدای لویی آرمسترانگ از خواب بلند می شدیم. آن هم با صدای بلند بلند. آنچنان بلند که هیچکس نمی توانست سر صبحانه حرف بزند. صدا به صدا نمی رسید. یعنی عطای دیالوگ خانوادگی را به بقای لویی عزیز بخشیده بودیم...

یک کنسرت خوب مثل آخرین کنسرت حسین علیزاده(که هرچه می سازد و می نوازد را دوست دارم) مرا در این روزگار پرتنش تا روزها سرپا و سرخوش نگه می دارد.

موسیقی گوش دادن را دوست دارم و ایرانی بودن و غیر ایرانی بودن آن برایم فرقی نمی کند. همه جورش را گوش می کنم. فقط باید برود زیر پوستم و با جانم آمیخته شود. و حالم را آنچنان دگرگون کند که 180 کیلومتر در ساعت بروم و ملتفت نشوم.»

.
آخرین اخبار