دعای هجدهم صحیفه سجادیه از دعاهای مأثور از امام سجاد (ع) که هنگام برطرف شدن ناگواری یا اجابت خواستهها، آن را میخواند. در این دعا، حضرت زین العابدین (ع) به حکمتهای نزول بلا بر انسان پرداخته و از خدا بهخاطر سرنوشت خوب و رفع بلاها سپاسگزاری میکند. با حجت الاسلام محمد ناصری درباره نزول بلا و امتحان الهی به گفتگو پرداختیم.
آقای ناصری؛ چرا با اینکه خداوند مهربان است، اما بر آدمیان بلا نازل میکند؟
وقتی میگوییم بلا، از چیزی صحبت میکنیم که خوشایند و سازگار طبع ما نیست و مردم از وقوع آن تنفر دارند. مقابل مفهوم بلا خیر مطرح است که خوشایند و سازگار با طبع هر انسانی است.
خداوند انسان را طوری آفریده که بتواند به بالاترین مقام حتی بالاتر از مقام ملائکه برسد و لازمه این امر این است که انسان بتواند بین خیر و شر انتخاب کند و اختیار داشته باشد. لازمه به کمال رسیدن و به مقامات عالی رسیدن این است که زمینه امتحان فراهم باشد. زمینه انتخاب بین خیر و شر فراهم باشد و انسان در حالات مختلف قرار بگیرد و با اختیار خود بین خیر و شر، خیر را انتخاب کند. این مسئله است که انسان را از سایر مخلوقات متمایز میکند و به او توانایی میدهد که از همه مخلوقات حتی فرشتگان بالاتر برود. پس لازمه کمال انسان و رسیدن انسان به مقامات عالیه و آن مقامی که برتر از همه مخلوقات است، این است که زمینه آزمایش و امتحان و بلا و سختی وجود داشته باشد لذا این بلایایی که صادر میشود زمینه لازم برای کمال انسان و رسیدن به مقامات عالیه او است.
نزول بلا با ارتکاب گناه چه ارتباطی دارد؟
لازمه عالم مادی این است که هرچیزی عواقبی به دنبال دارد و این مسئله به خاطر اصل علیت است که اگر علتی به وجود آمد، معلولی به دنبال خواهد داشت. لذا اینکه هر اتفاقی بیفتد ما آن را به یک فلسفه خودساخته وصل کنیم، کار صحیحی نیست. اساساً هر گناهی به طور کلی سبب میشود که پردههای عصمت انسان دریده شود؛ هر گناهی میتواند موجب نزول بلا، عدم استجابت دعا و گرفتن رزق و روزى و برکت از زندگی شود. اصولاً این خاصیت و اثر طبیعی گناه است. این چیزی است که در منابع دینی ما به آن اشاره شده؛ در احادیث آمده است که خداوند میفرماید:گاهى بنده از من حاجتى مى طلبد و من آن را اجابت میکنم، ولى او گناه مى کند، من هم به فرشتگان مى گویم: این بنده به وسیله گناه، خود را در معرض خشم من قرار داد و خود را مستحقّ محرومیت از نعمت من کرد. پس به خواسته خود نزد من نائل نخواهد شد، مگر به بندگی ام گردن نهد. همچنین امام علی علیه السلام فرمود: سوگند به خدا هیچ نعمتى از مردمى گرفته نمى شود، مگر به علت گناه آنها.
اساساً چند نوع بلا وجود دارد؟
با توجه به مسئله توحید هیچ اتفاقی در عالم جدا از خواست خدا نیست. همه چیز عین فعل و اراده خداست و هیچ چیز را نمیتوان از فعل خدا جدا کرد. اما یک تقسیم بندی دیگری میکنیم تا بهتر بلایا را بفهمیم. برخی بلایا هستند که منشأ آنها مادی است؛ البته این بلایا هم جدا از فعل و اراده خداوند متعال نیست. بلای دیگری هم مطرح است با عنوان بلایای معنوی که به روحیات و مشکلات روحی مربوط میشود یعنی شرایطی برای انسان به وجود میآید که انسان در آن زمینه مامور به صبر میشود. این بلا هم مانند بلایای قبلی منشأ خدایی دارد و جدای از فعل و اراده الهی نیست. اینکه بلایا را به ارضی و سماوی تقسیمبندی کنیم به این معنا که بلایای ارضی ربطی به خدا ندارند این تعریف در منظومه توحیدی ما جایی ندارد.
اثراتی که نزول بلا بر انسان دارد، چیست؟
وقتی به مجموعه آیات و روایات اسلامی مراجعه میکنیم میبینیم فلسفه بلایا به سه بخش تقسیم شده است:
۱ - بلاها عامل توجه، بیداری و توفیق توبه میشود:
برخی از آیات و روایات فلسفه برخی از بلایا را این میدانند که انسانها را متذکر کند و آنها را بیدار کند و توفیق توبه و تضرع در برابر خداوند را در آنها ایجاد کند. از جمله آیاتی که میتوان در این بخش به آن استناد کرد آیه چهل و دوم سوره انعام و آیه هشتم سوره زمر است همچنین در بخشی از خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه به آن اشاره شده است.
۲- عامل دوم بلایا گناهان است یعنی گناه و اعمال بد انسانها باعث نزول برخی از بلایا میشود. آیه سی سوره شوری مستند این نوع از بلا است.
همچنین در روایتی زیبا از امام صادق علیه السلام به این مسئله اشاره شده است: به راستى اگر بندهاى گناهانش زیاد شود و عملى نداشته نباشد که کفّاره گناهانش گردد، خداوند او را به غم و اندوه مبتلا مىگرداند تا کفّاره و جبران کننده گناهانش باشد.
در این بخش بلا با توجه به گناهان و اعمال ناشایست بندگان، گاهی برای توبیخ و گاهی برای این که کفاره گناهان باشد نازل میشود.
۳- بلایایی که امتحان الهی است و موجب تکامل و رشد انسان می شود:
همان طور که گفتیم بلا و ناگواریها و دوراهیها لازمه تکامل انسان است که انسان در دوراهیها بین خیر و شر خیر را انتخاب کند و به مقامات عالیه نائل شود. آیه ۳۵ سوره انبیا و آیه ۱۵۵ سوره بقره مستندات قرآنی این بخش است. همچنین در روایتی از معصوم علیه السلام به این مسئله اشاره شده است.
امام صادق علیه السّلام فرمود: در بهشت مقامى است که هیچ بندهاى به آن نرسد، جز با بلایى که (در دنیا) به بدنش رسد؛ لذا باید بدانیم که بلایا سه دسته اند و ما، چون معصوم نیستیم و علم غیب نداریم نمیتوانیم با قاطعیت بگوییم که فلان بلایی که نازل شده است علتش دقیقا کدام یک از فلسفههای نزول بلا است. نکته قابل توجه این است که در همه این سه دسته و در همه بلاها باید تضرع و توجه به سمت خداوند و توبه و استغفار از گناهان باشد چرا که همه اینها امتحان الهی و زمینه قرب الهی و به کمال رسیدن انسان است.
انسان هنگام نزول بلا و سختی چه وظیفهای دارد؟
یکی از ویژگیهای فطری انسان توجه و روی آوردن به خدای متعال هنگام سختی و ترس و نزول بلاست و این ویژگی در فطرت انسان نهاده شده است؛ زیرا هر انسانی معتقد است که خالقی توانا دارد که میتواند این مصیبتها و مشکلات را برطرف سازد و خدای متعال نیز در سوره یونس (۲۲) میفرماید: هُوَ الَّذی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّی إِذا کُنْتُمْ فِی الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِمْ بِریحٍ طَیِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها ریحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحیطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنْجَیْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرین. اوست آن که شما را در برّ و بحر سیر میدهد تا آنگاه که در کشتی نشینید و کشتی با باد ملایمی سرنشینان را به حرکت آرد و آنها بدان شادمان و خوشوقت باشند ناگاه باد تندی بر کشتی بوزد و سرنشینان از هر جانب به امواج خطر در افتند و خود را در ورطه هلاکت ببینند آن زمان خدا را به اخلاص و دین فطرت بخوانند که (بار الها) اگر ما را از این خطر نجات بخشی دیگر همیشه شکر و سپاس تو خواهیم کرد.
در ضمن این باور اشتباه است که خداوند فقط برای مومنان بلا نازل می کند، زیرا بلا با ارتکاب گناه رابطه مستقیم دارد و این کوتاه نگری است. شاید ستمگران در ظاهر زندگی آرامی داشته باشند، اما آنان دچار سنت استدراج الهی شده اند. اِسْتِدْراج یا اِمْلاء یا اِمْهال از سنتهای الهی، بهمعنای نزدیکشدن تدریجی به عذاب الهی است. استدراج ویژه کافران و گناهکارانی است که شکر نعمتهای خدا را بهجا نمیآورند و هرچه بیشتر گناه میکنند، نعمتهای بیشتری به آنها داده میشود تا از این طریق بر غرور و غفلتشان افزوده شود و در نتیجه به عذاب دردناکتری مبتلا شوند.
دعای هجدهم صحیفه سجادیه مربوط به زمانی است که خطری از امام سجاد علیه السلام میگذشت، متن این دعا به همراه ترجمه در ادامه آمده است:
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السّلَامُ إِذَا دُفِعَ عَنْهُ مَا یَحْذَرُ، أَوْ عُجّلَ لَهُ مَطْلَبُهُ:
اللّهُمّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى حُسْنِ قَضَائِکَ. وَ بِمَا صَرَفْتَ عَنّی مِنْ بَلَائِکَ. فَلَا تَجْعَلْ حَظّی مِنْ رَحْمَتِکَ مَا عَجّلْتَ لِی مِنْ عَافِیَتِکَ فَأَکُونَ قَدْ شَقِیتُ بِمَا أَحْبَبْتُ وَ سَعِدَ غَیْرِی بِمَا کَرِهْتُ. وَ إِنْ یَکُنْ مَا ظَلِلْتُ فِیهِ أَوْ بِتّ فِیهِ مِنْ هَذِهِ الْعَافِیَةِ بَیْنَ یَدَیْ بَلَاءٍ لَا یَنْقَطِعُ وَ وِزْرٍ لَا یَرْتَفِعُ فَقَدّمْ لِی مَا أَخّرْتَ. وَ أَخّرْ عَنّی مَا قَدّمْتَ. فَغَیْرُ کَثِیرٍ مَا عَاقِبَتُهُ الْفَنَاءُ. وَ غَیْرُ قَلِیلٍ مَا عَاقِبَتُهُ الْبَقَاءُ. وَ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ.
بارخدایا؛ تو را سپاس بر خوبى سرنوشتى که مقدّر فرموده اى؛ و بر بلایى که از من گرداندى. پس نصیبم را از رحمتت در این عافیت دنیایى که به من ارزانى داشتى منحصر مکن؛ که به سبب آنچه دوست دارم بدبخت شوم؛ و دیگرى به خاطر آنچه ناپسند من است، خوشبخت گردد؛ و اگر آن عافیت که روز را در آن به شب رسانده، یا شب را در آن به روز آورده ام مقدمه بلایى همیشگى؛ و وبالى دائم باشد پس آنچه را برایم به تأخیر انداخته اى، پیش انداز؛ و آنچه را که پیش انداخته اى به تأخیر افکن. زیرا چیزى که پایانش نیستى است بسیار نیست؛ و آنچه عاقبتش همیشگى و جاودانى است اندک نباشد؛ و بر محمد و آلش درود فرست.