تاریخ و اسطوره سرشار از داستانهایی درباره رستاخیز و جاودانگی است. در سالهای اخیر، به واقعیت مبدل شدن بسیاری از این داستانها به ایده حفظ سرمایی بستگی دارد. انجماد بدن و سپس زنده کردن آن در آینده اگر برای هان سولو در جنگ ستارگان کار کند، چرا نمی تواند برای ما اتفاق بیفتد؟ کریونیست ها امیدوارند که فناوری مدرن روزی آن ها را از دنیای مردگان بازگرداند؛ اما زندگی دوم پس از انجماد عمیق چقدر واقع بینانه است؟
کریونیست ها و خوش بینی به پیشرفت علم در زمینه زندگی دوباره مردگان در آینده با ایده کریونیکس
برای کریونیست ها، دو مسئله مهم و ویژه مطرح می شود:
آن ها عاشق داستان های علمی تخیلی هستند.
بسیار نسبت به پیشرفت حیرت آور علم، حتی زنده کردن مردگان خوشبین هستند.
البته این خوش بینی مهم است؛ زیرا حفظ و احیای دوباره کرونیک تا به امروز ۱۰۰ درصد امکان پذیر نیست. در حال حاضر بشر در اوج دانش خود نیست و مطمئناً هر روز چیزهای بیشتری برای یادگیری و کشف در آینده خواهد داشت.
کوالسکی، یک پیراپزشک بازنشسته، از مداخلات مدرن نجات دهنده مانند دفیبریلاسیون قلبی و CPR به عنوان نمونه هایی از چگونگی تغییر شدید علم یاد می کند. در بیشتر تاریخ بشر، مردم عموماً موافق بودند که هیچ راهی برای نجات فردی که قلبش از کار افتاده است، وجود ندارد. او میگوید: و اکنون، این یک روال معمولی است و احیای قلبی ناممکن نیست.
بر اساس این فرض که روزی علم راهحلهایی برای آسیبهای بیولوژیکی پیدا میکند که با استانداردهای امروزی غیرقابل مقایسه است؛ هدف کریونیک این است که بدنها را در حالتی پایدار و حفظ شده تا رسیدن فناوری پزشکی لازم، نگه دارد. حتی برای طرفداران سرسخت آن، کریونیک تضمینی نیست.
کوالسکی آن را به عنوان یک آمبولانس سواری به یک بیمارستان آینده که ممکن است وجود داشته باشد یا نباشد، توصیف می کند؛ اما او میدان را بهعنوان نوعی شرطبندی پاسکال میبیند. ما قطعاً خواهیم مرد، بنابراین اگر حتی یک شانس بیرونی برای طولانیتر کردن زندگی از طریق کریونیک وجود داشته باشد، چیزی برای از دست دادن وجود ندارد و احتمالاً یک عمر دوم برای به دست آوردن وجود دارد.
هنگامی که فردی ترتیبی داده است تا بقایای خود را به صورت سرمایی حفظ کند، مرده اعلام میشود. یک تیم پزشکی بدن را با آب یخ خنک میکند و بافتهای بدن را با استفاده از CPR و ماسکهای اکسیژن سالم نگه میدارد. بدن یخی در یک ظرف دربسته قرار داده شده و به مرکز کریونیک منتقل می شود.
در مرکز کریونیک، تیم پزشکی، بدن را روی دستگاهی شبیه بایپس قلب-ریه قرار میدهد. به این ترتیب خون به گردش در میآید و اکسیژن را حفظ میکند. آن ها یک محلول انجماد را پمپ می کنند که مانند ضد یخ عمل می کند تا بافت های بدن تبدیل به کریستال های یخ نشوند، به این امید که آسیب ساختاری به حداقل برسد.
سپس، آن ها به آرامی بدن را در یک محفظه بخار نیتروژن مایع به -۳۲۰ ℉ خنک می کنند. هنگامی که به اندازه کافی سرد شد، بدن به یک مخزن ترموس مانند نیتروژن مایع منتقل می شود. جایی که برای آینده با فناوری پزشکی زنده کردن مردگان در آن جا باقی می ماند. هزینه های مشتریان (حدود ۲۸۰۰۰ دلار برای هر نفر) بقای مؤسسه را حفظ می کند تا سازمان برای همیشه کار کند.
اجساد در این مخازن منتظر خواهند ماند تا فناوری پزشکی آینده بتواند آن ها را احیا کند. کوالسکی میگوید سه چالش برای این فناوری آینده وجود دارد که باید بر آن غلبه کرد:
باید آسیبهای ناشی از انجماد را ترمیم کرد.
هر بیماری که در ابتدا باعث مرگ سوژه شده بود را نیز باید درمان کرد.
روند پیری را معکوس کرد تا سوژه دارای بدنی جوان و سالم برای لذت بردن از زندگی دوم خود باشد.
هیچ کس نمی داند که این فناوری ممکن است چگونه باشد؟ بهترین حدس کوالسکی مهندسی بافت و نانوتکنولوژی مولکولی است که قادر به ترمیم و جایگزینی بافت های آسیب دیده است.
کوالسکی و حامیان دیگر کریونیک تشخیص میدهند که این یک نظم بلند است؛ اما اگر از اکثر کریوبیولوژیستها، دانشمندانی که اثرات دمای انجماد روی بافتهای زنده را برای روشهایی مانند لقاح آزمایشگاهی، درمان با سلولهای بنیادی و پیوند اعضا مطالعه میکنند، در مورد کریونیک بپرسید، آن ها فقط سرشان را تکان میدهند.
شانون تسیر، کریوبیولوژیست از دانشگاه هاروارد و بیمارستان عمومی ماساچوست، میگوید: مطمئناً هیچ راه فعلی و هیچ روش علمی اثباتشدهای وجود ندارد که واقعاً یک انسان کامل را تا آن دما منجمد کنیم، بدون این که بافت از بین نرود. هنگامی که دانشمندان سعی می کنند نمونه ای از بافت زنده انسان را مانند یک تکه کبد منجمد کنند، بافت و غشای سلولی کاملاً از بین می رود.
بنابراین در واقع هیچ مدرکی وجود ندارد که شما چیزی را حفظ کنید. این به این دلیل است که علم آن هنوز وجود ندارد.
حیواناتی هستند مانند قورباغه های کانادایی که می توانند با وجود یخ زدگی زنده بمانند؛ اما این موجودات به طور خاص تکامل یافته اند تا فشارهای دمای انجماد را به گونه ای کنترل کنند که بدن ما به سادگی چنین نکرده است.
تسیر میگوید: تصور این که چگونه بافتهای ما میتوانند حتی با وجود چند قرن پیشرفت علمی در برابر فرآیند گرم شدن مجدد مقاومت کنند، سخت است. ما چند سال پیش آزمایشی را در آزمایشگاه انجام دادیم. ما سعی کردیم یک قلب خوک کامل را منجمد کنیم. البته، فناوری در حال حاضر برای گرم کردن مجدد قلب سریع وجود ندارد و به معنای واقعی کلمه، تمام قلب به نصف ترک خورد.
جان باوست، کریوبیولوژیست در دانشگاه بینگهمتون، میگوید: توانایی بافتهای ما برای مقاومت فیزیکی در برابر انجماد و ذوب شدن، تازه آغاز راه است. وقتی بافتهای ما سرد میشوند، قسمتی که منجمد میشود عمدتاً آب خالص است؛ سلولها، نمکها و مواد آلی تشکیلدهنده مایعات ما حذف میشوند.
سلول های پشت چپ تحت فشار مولکولی شدید قرار می گیرند. باوست میگوید: «تغییرات ژنتیکی رخ میدهند که به سلول میگویند: «بمیر».
باوست میگوید: برای کسانی از ما که در زمینه انجماد مواد بیولوژیکی کار میکنیم؛ انجماد سلولهای پستانداران، بافتها، اندامها و غیره مشکلات غیرقابل حلی وجود دارد.
کریونیست هایی مانند کوالسکی به خوبی از این انتقادات آگاه هستند. او استدلال می کند که اگرچه این مشکلات امروز برای ما غیر قابل حل هستند؛ اما ممکن است در آینده قابل حل باشند.
این نکته ای است که رد کردن آن به طور قطع غیرممکن است؛ تقریباً مانند اثبات قطعی این که چیزی به نام تک شاخ وجود ندارد. باوست میگوید: فکر نمیکنم کسی واقعاً بتواند آینده را انکار کند. من همه پاسخ ها را ندارم؛ اما من فکر می کنم شک و تردید بسیار منطقی است.