پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 12 - ۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۴ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۵

تجربه دختر مجید قناد از گرفتار شدن در برزخ

ایران اکونومیست-سمن قناد، بازیگر و کارگردان تئاتر که این روزها با نمایش «تملیخا» در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است می‌گوید اگر قرار بود از امتیاز دختر مجید قناد بودن استفاده کند شرایط بسیار بهتری در حوزه بازیگری و پروژه‌های تلویزیونی و سینمایی داشت.
تجربه دختر مجید قناد از گرفتار شدن در برزخ
کد خبر: ۴۰۰۲۷۷

دور جدید فعالیت‌های کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر با اجرای «تملیخا» که از پنجشنبه ۹ دی روی صحنه رفته است، آغاز شد. «تملیخا» مونولوگی ۳۰ دقیقه‌ای به نویسندگی محمدرضا آزادفرد، کارگردانی بابک پرهام و با بازی سمن قناد است. بازیگری که در کنار تحصیل تئاتر در هنرستان و دانشگاه سوره، سال‌ها خاک صحنه خورده است. دختر مجید قناد هم هست، هرچند تاکید می‌کند اگر قرار بود از دختر مجید قناد بودن استفاده کند اکنون شرایط بهتری در بازیگری و پروژه‌های تلویزیونی و سینمایی داشت.

سمن قناد در مورد چگونگی انتخاب شدنش برای بازی در نمایش «تملیخا» می‌گوید: «من با بابک پرهام، کارگردان نمایش «تملیخا» در پروژه‌ای دیگر همکاری می‌کردم که بنا به دلایلی مجوز اجرا نگرفت. او از آن زمان مرا می‌شناخت و با توجه به این که برای «تملیخا» به بازیگری احتیاج داشت که بر بدنش مسلط و از توانایی فیزیکی برخوردار باشد، به سراغ من آمد. با توجه به این که متن، نوشته محمدرضا آزادفرد نیز کمی سنگین و نیازمند ادای درست و سلیس کلمات به همان شیوه‌ای که نوشته شده‌اند، بود ظاهرا توانایی‌ام در این زمینه نیز توجه کارگردان را جلب کرد و این‌گونه شد که بازیگر «تملیخا» شدم. این نمایش ۳۰ دقیقه است و در طول آن شاهد رفت و برگشت نور نیستیم و من در تمام طول این مدت ضمن فاصله گرفتن از حالت انسانی و حرکت به سمت فیگور حیوان، در حال روایت داستان هستم که کار آسانی نیست.»

او ادامه می‌دهد: «گمان می‌کنم اگر قرار بود از دختر مجید قناد بودن استفاده کنم اکنون شرایط بسیار بهتری در حوزه بازیگری و پروژه‌های تلویزیونی و سینمایی داشتم. من جز در پروژه‌هایی که خودشان می‌دانند، هیچ‌وقت خودم از ابتدا خودم را به عنوان دختر مجید قناد معرفی نمی‌کنم و معمولا در اواسط کار و به صورت اتفاقی است که متوجه این موضوع می‌شوند»

سمن قناد در جواب این سوال که فرزند هنرمندی شناخته‌شده بودن چه میزان ترسناک است و چقدر بر این که اساسا جرات انجام کاری را از آدم بگیرد یا جرات بدهد، اثر می‌گذارد، توضیح می‌دهد: «من تا جای ممکن تلاش می‌کنم گزیده‌کار باشم و انتخاب‌های درستی انجام دهم تا مبادا بعدا بگویند دختر فلانی چرا این کار را انجام داده است و این احتیاط، گزیده‌کاری و درست انتخاب کردن را از جمله تاثیرات مثبت و نه منفی زیر سایه نام یک بزرگ‌تر بودن و تلاش برای لطمه نزدن به اعتبار این نام می‌دانم.»

او در توضیح این که در طول این مسیر چه دشواری‌هایی را پشت سر گذاشته است، می‌گوید: «من از دستیاری شروع کردم و در همان دوره دانشجویی دستیار کسانی می‌شدم که قرار بود پروژه پایان‌نامه‌یشان را اجرا کنند و بعضی از آن‌ها حتی دانشجوی دانشگاه خودمان، سوره هم نبودند و به عنوان مثال در دانشگاه تربیت مدرس درس می‌خواندند. من در حوزه گریم و طراحی صحنه هم دستیاری کردم و صادقانه می‌گویم با خاک صحنه خوردن بالا آمدم و از زیرِ خط شروع کردم.»

این بازیگر تئاتر با اشاره به این که «خاطرم هست مثلا اگر قرار بود با هم به خرید برویم مسیری که در حالت عادی ۲۰ دقیقه طول می‌کشید، طی کردنش برای ما یک ساعت و نیم زمان می‌برد»، ادامه می‌دهد: «چرا؟ چون بابا با همه بچه‌هایی که به سراغش می‌آمدند می‌گفت و می‌خندید و عکس می‌گرفت و برای‌شان زمان می‌گذاشت. او این صبر و حوصله را هم برای این بچه‌ها و هم برای ما در خانه، به خرج می‌داد و الان که وارد محیط کار حرفه‌ای شده‌ام می‌فهمم که به‌عنوان مثال وقتی خودم به خانه می‌رسم دلم می‌خواهد به هیچ چیز فکر نکنم و فقط استراحت کنم اما او به خانه که می‌رسید با تمام آن خستگی‌ها، با من و برادرم می‌گفت، می‌خندید، شوخی می‌کرد و... و. و همان‌قدر که لبخندزدن به بچه‌های خودش برایش مهم بود، لبخندزدن به بچه‌هایی که در بیرون از خانه می‌دید هم برایش اهمیت داشت.»

در خلاصه داستان تملیخا آمده است: جنی به نام تملیخا به دلیل ارتکاب گناهی محکوم شده است در برزخ داستان زندگی خویش را بارها و بارها تکرار کند.

آخرین اخبار