حاج حسین سال ۱۲۵۰ شمسی به دنیا آمده بود و آنقدر ثروت به ارث برده بود که آن سرش ناپیدا! اصالت تبریزی داشت و خاندانی داشت مجتهدزاده و بازرگانزاده و پدربزرگش ملکالتجار بود در عهد ناصری و پدرش هم ملکالتجار بود در عهد قاجار و خودش عاشق فرهنگ بود. ۱۰۱ سال عمر کرد؛ از عهد ناصری تا زمانه پهلوی دوم و در زندگیاش تا توانست مال و املاکش را وقف کرد و شد بزرگترین واقف ایران در عصر خودش و یکی از بزرگترین واقفان ایران در تاریخ. چه وقف کرد؟ فقط یکنمونهاش ۲ میلیون مترمربع زمین است در اراضی وکیلآباد مشهد برای ساخت خانه برای معلمان. باز هم اگر نمونه بخواهیم باغ ملی و باغ وکیلآباد مشهد را او وقف کرده و دهها هزار مترمربع زمین و مقدار زیادی املاک و مغازه و آبادی و اراضی کشاورزی هم وقف کرد برای ساخت بوستان و بیمارستان و مراکز خدماتی و کتابخانه و خانههای سازمانی برای کارمندان. اما شهرتش بهخاطر اینها نیست؛ چون بیشتر موقوفاتش در حوزه فرهنگ است! در زندگیاش هر چه توانست کتابهای خطی و میراث فرهنگی و باستانی خرید و به همراه وسایل زندگیاش و اموال ارثیهاش همه را وقف کرد و حاصل کارش شد «کتابخانه و موزه ملی ملک».
حاج حسین ملِک را «ملِکالواقفین» لقب دادهاند
موقوفه همهچیز تمام!
همین یک قلم «کتابخانه و موزه ملی ملک» خودش بزرگترین موقوفه فرهنگی ایران است. حاج حسین پس از وقف کتابخانه و موزه ملی ملک دوباره بخشی دیگر از املاکش را هم وقف آستان قدس رضوی کرد تا درآمد حاصل از آنها برای این مجموعه باارزش هزینه شود. فرزندان حاج حسین هم به پُربارشدن این موزه کمک کردند و آثار بیشتری هم از محل درآمد موقوفات طی سالیان متمادی برای این مجموعه خریداری شد و حالا کتابخانه و موزه ملی ملک حدود ۱۹ هزار کتاب خطی دارد و ۷۰ هزار کتاب چاپی و ۲۴۰۰ کتاب چاپ سنگی هم دارد و یکی از ۶ کتابخانه بزرگ کشور در حوزه نسخههای خطی است. علاوهبر آن کتابخانه و موزه ملی ملک که در خیابان امام خمینی (ره) تهران قرار دارد ۱۰ هزار سکه و مدال از قرن ۶ پیشاز میلاد مسیح تا بعدهای تاریخ ایران دارد و نقاشیهای باارزش هم دارد از هنرمندان بزرگ در حد کمالالملک و فرشهای نفیس و مجموعه تمبرهای منحصربهفرد و آثار خوشنویسی و نگارگری هم دارد؛ همهچیز تمام است و موقوفهای فاخر است.
نمایی از داخل کتابخانه و موزه ملی ملک
سؤال خارجیها از حاج حسین
حاج حسین چرا این کارها را میکرد؟ چون عاشق فرهنگ ایران بود و یک غیرتی هم داشت روی فرهنگ و تاریخ ایران. خودش گفته: «انگیزه من از تأسیس موزه سکه و فرش و قلمدان و نقاشی و ... که هنوز در دست تکمیل است این بود که بعضی از مراجعین کتابخانه من محققین خارجی هستند، آنها سؤال میکردند که سکههای قدیم ایران یا خطوط تاریخی و قلمدانها را که همگی نشانه تمدن کهن ما است کجا میتوانند تماشا کنند و من برای سهولت کار آنها و نیز استفاده ملت ایران دست به ایجاد این موزه زدهام».
نمای خارجی کتابخانه و موزه ملی ملک
حرف حاج حسین و حرف نوهاش!
حالا این حاج حسین که ثروتمند بود و همه ثروتش را برای فرهنگ ایران خرج کرد واقعا چه فکر میکرد و هدفش چه بود؟ یکی از نوههایش تعریف میکند: «حاج حسین آقا به راحتی اموالشان را به مردم میبخشیدند، چون معتقد بودند که اگر ببخشند، همان افرادی که از اموال ایشان بهرهبردهاند نیز این کار را یاد میگیرند و این رفتار نیکو نسلبهنسل تکرار میشود و فرهنگ وقف و بخشش در میان مردم رونق میگیرد». حاج حسین یک حرفی هم داشته که همیشه میگفته و یکی دیگر از نوههایش تعریف میکند:«حاج حسین آقا همیشه میگفتند فرزندانم نیاز به چیزی ندارند و آنها را به خدا میسپارم» و حرف خودِ نوهاش هم اینکه:«درست است که از ایشان چیز زیادی برای فرزندانشان باقی نماند اما مهمتر از تمام اموال و املاک، احترام و جایگاهی بود که برای فرزندان به ارث رسید و همین هم از هرچیز دیگری ارزشمندتر است».
مجسمه مومی حاج حسین در موزه ملی ملک