چند سالی است که منتقدان سینمایی در گفتوگوها و برنامههای مختلف تلویزیونی، از سیاه نمایی در فیلمها گلایه و سینمای فعلی را سینمای سیاه معرفی میکنند.
به گفته آنها گویا یک تبر به ریشه تمام مفاهیم اخلاقی و انسانی در تولیدات سینمایی خورده است که در آثار ژانر اجتماعی مطلبی غیر از اعتیاد، خیانت، ازدواج سفید و... مشاهده نمیشود.
با بررسی فیلمهایی که در دهه اخیر در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شده اند و همچنین دیگر آثار سینمایی، میتوان جای خالی اخلاق و مهرورزی در فیلمها را تا حد بسیاری لمس کرد. چنانچه دیگر در فیلم هایمان فداکاری یک مادر، از خودگذشتگی پدر، رابطه عاطفی خواهر و برادر، رابطه عاشقانه دو همسر، کمکهای دو دوست به یکدیگر و... را نمیبینیم.
در روزگاری که مردم با دیدن یک تصویر از کمک یک شخص به شخص دیگر به وجد میآیند و آن تصویر را با یکدیگر به اشتراک میگذارند، چرا سینمای ما خوبیها را منعکس نمیکند؟ در اینکه جامعه مملوء از آسیبها و مشکلات اقتصادی است شکی نیست، اما مگر در همین جامعه آدم خوب کم داریم؟ آیا نمیتوان در قصهها آدمهای خوب را به تصویر کشید که امید بیننده هم به زندگی و اجتماع خود بیشتر شود؟
سهیل موفق تهیه کننده و کارگردان ایرانی که آخرین ساخته بلند او فیلم سینمایی تحسین شده «پاستاریونی» در ژانر کودک و خانواده بود، درباره اهمیت نشر خوبیها در صنعت سینما و آثار هنری چگفت: بنده آثار مختلفی در ژانرهای کودک، خانواده و اجتماعی سینما و تلویزیونی تولید و در این سالها تلاش کردم که در لایههای مختلف آثارم مسائل مختلف انسانی را مد نظر قرار دهم و یکی از مهمترین ابعاد انسانی که خوب زیستن در اجتماع و تبدیل بدی به خوبی هاست را با جدیت دنبال کنم و امیدوار باشم که مخاطب با این مهم همراه شود.
وی افزود: بنده به دنبال نشان دادن ویژگیهای مختلف انسانی و تاثیر آنها بر محیط پیرامون و اجتماع هستم و در آثارم به یکی از این ویژگیهای انسانی که نیکی کردن بدون چشم داشت است اهمیت فراوانی داده ام. فیلمسازان برای گرفتن نتیجه مطلوب اجتماعی، باید یکی از ارکان اصلی ساخت آثار خود را نشان دادن خوبیها قرار دهند، زیرا اگر خوبی و زیبایی پدیدار نشود بدی معنا پیدا نمیکند و بالعکس که در نتیجه قصهها به درستی معنای انسانی خود را پیدا نخواهند کرد.
این کارگردان فیلم «خانه دوست کجاست» اثر مرحوم عباس کیارستمی را به عنوان نمونهای موفق در نمایش خوبیها برشمرد و اظهار کرد: ما هم در فیلم سینمایی پاستاریونی تلاش کردیم تا به مخاطب نشان دهیم که جواب بدی را با بدی نمیدهند و محبت کردن، ناکامیها ودشمنی را تبدیل به دوستی و هم افزایی میکند. این اقدام در خانوادهها و به ویژه کودکان و نوجوانان امید و انگیزه ایجاد میکند.
وی با بیان اینکه در تولید آثار سینمایی و تلویزیونی میبایست با تاثیر گرفتن از جامعه آینه تمام نمایی از آن را شکل دهیم، گفت: ما سینماگران باید در تعاریف دراماتیک و طرح قصه ها، به مدلهایی دست پیدا کنیم که مخاطب ضمن تماشای مسائل مبتلابه خود و جامعه، با زیبایی ها، خوبی ها، یادگیری حق زیست مناسب و درست و در کنار هم بودن آشنا شود. باید بتوانیم با هنرمندی و درایت و تعریف درست از نمایش و درام واقعیت را با آرمان تلفیق کرده و باتوجه به وضعیت فعلی جامعه، راهکاری متفاوت و زیبا در دل قصه بیان کنیم.
موفق افزود: همه میدانیم که بخشی از هنر نمایش و تصویر، نشان دادن رویا برای بیننده است، اما نمایش آرمان شهرها بدون در نظر گرفتن واقعیات جامعه مخاطب را از آثار دور میکند، بنابراین تجسم رویاها در یک اثر نمایشی، سینمایی یا تلویزیونی باید بر اساس جامعه شناسی به شکل هنرمندانه صورت بگیرد تا مخاطبین آثار، در مدیوم و ژانرهای مختلف آنچه که بیان میشود و هدف از بیان آن را درک کنند و با آن همراه شوند.
سینمای استریل فروش ندارد
انسیه شاه حسینی فیلمنامه نویس و کارگردان ایرانی هم درباره اهمیت نشر خوبیها در آثار سینمایی گفت: سینمای راستین و ارزشی علاوه بر اینکه مخاطب را سرگرم میکند، او را به فکر فرومیدارد و عشق و خیانت را نشان میدهد، وظیفه دارد که دست تماشاگر خسته و عصبی را بگیرد و او را به رستگاری برساند.
وی با بیان اینکه سینماگران امروزی ما هویت سینما را فراموش کرده اند افزود: روز ۱۲ بهمن سال ۵۷ که امام خمینی (ره) وارد ایران شدند، به بهشت زهرا (س) رفتند و در سخنرانی هایشان در جوار شهدا درباره سینما هم صحبت کردند، زیرا میدانستند که سینما دفاع استراتژیک خارجیها و آمریکایی هاست؛ بنابراین این هنر بسیار مقوله مهمی است؛ وظیفه اصلی سینما هم القای احساس امنیت به تماشاچی است. یعنی اگر یک نفر قصد خیانت داشته بعد از دیدن فیلم ما از این کار منصرف شود، اگر فکر دزدی در سرداشته بعد از دیدن فیلم آن فکر را از سرش بیرون کند. اگر نتیجه یک فیلم در جامعه چیزی غیر از اینها باشد یعنی فیلمسازان ما به بیراهه رفته اند.
کارگردان فیلم «شب بخیر فرمانده» اظهار کرد: عرفان و ادبیات غنی ایران که شامل داستانهای شاهنامه، غزلهای حافظ و... است یک سرمایه عظیم برای ماست، اما وضعیت فعلی به گونه ایست که انگار یک مخزن پر از آب داریم و نمیتوانیم از آن بهره بگیریم. انگار هرچه فیلمها کپی از غرب و منفیتر باشد فاخرتر است. متاسفانه سینما و مسائل فرهنگی کشور دست نفوذیها افتاده است. چند تن از آقازادهها همه جا حضور دارند و، چون هیچ نکته تخصصی از سینما نمیدادند، گوش به حرف یکسری از سینماگرانی هستند که تحت تاثیر تفکر غرب قرار دارند.
وی ادامه داد: فیلمسازان امروزی معتقد هستند که سینمای استریل نمیفروشد، با اینکه مردم تشنه دیدن کار و آدمهای خوب هستند، اما نمایش این خوبیها از آنها دریغ میشود.
باشگاه خبرنگاران جوان