به نظر شما مهمترین دلایل تعویق حمله نظامی امریکا علیه سوریه در برهه فعلی چه بود؟
دولت اوباما با تجاربی که در مسائل مربوط به افغانستان و عراق داشته به هیچوجه تمایلی به حضور نظامی در مناطقی چون خاورمیانه ندارد و افکار داخلی امریکا هم اغلب نسبت به اقدام نظامی نظر منفی و مخالف دارند. به همین دلیل نیز در قضیه لیبی، آمریکا مستقیم وارد جنگ نشد بلکه با کمکهای مالی به همپیمانانش کمک کرد.
در مورد سوریه نیز آمریکا تلاشش این بود که مستقیماً دخالتی نداشته باشد ولی به مخالفان اسد کمکهایی انجام دهد. اما یکسال و نیم پیش اوباما یک خط قرمزی اعلام کرد که مطابق آن در صورتی که سوریه از سلاحهای کشتار جمعی و شیمیایی استفاده کند از خطر قرمز عبور کرده است و آمریکا نسبت به آن واکنش نشان خواهد داد. سپس شاهد استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه بودیم که به دنبال آن 1400 نفر نیز کشته شدند.
این مسئله اتهام متقابل بود چرا که دولت سوریه میگفت مخالفان از سلاح استفاده کردهاند و مخالفان مدعی بودند که دولت اسد چنین کاری انجام داده است. اما از سوی کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقهای، انگشت اتهام بیشتر به سمت دولت بشار اسد بود. در این مورد دیگر مسئله حیثیت آمریکا مطرح شده بود، چون اعلام کرده بود در صورت استفاده سوریه از سلاح شیمیایی این کشور با واکنش آمریکا مواجه خواهد شد. حتی دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس، پیش از اینکه مسئله را به مجلس عوام ببرد، اعلام کرد که حمله به سوریه یک مسئله حیثیتی برای آمریکاست و اگر آمریکا هیچ اقدامی نکند اعتبار و اطمینان خودش را در جهان از بین خواهد برد و تبدیل به یک ببر کاغذی خواهد شد.
میتوان گفت که دیوید کامرون با واگذاری تصمیم حمله نظامی علیه سوریه به پارلمان، فرصتی برای اوباما پدید آورد؟
بله، وقتی در ادامه تحولات، مجلس عوام انگلیس با اقدام نظامی کشورش علیه سوریه موافقت نکرد. این مسئله یک فرصت برای باراک اوباما پیش آورد. زیرا وی اصولاً تمایلی به اقدام نظامی ندارد، اما به دنبال خط قرمزی که تعیین کرده بود در یک وضعیت نامطلوب قرار داشت. بنابراین باوجودی که رئیسجمهور آمریکا، قانوناً میتوانست راسا برای حمله نظامی اقدام کند و نظر کنگره را جویا نشود ولی در پی اتفاقی که در انگلیس افتاد وی نیز این موضوع را به کنگره ارجاع داد.
باتوجه به جنگهای اخیر آمریکا در عراق و افغانستان، آیا افکار عمومی این کشور نسبت به شروع جنگی دوباره آمادگی داشت؟
نظرسنجیهایی که از مردم گرفته شده بود، نشان داد که بیش از 60 درصد مردم مخالف هرگونه اقدام نظامی هستند. از دیگر سو چون یک ا نتخابات میاندورهای نیز در آمریکا در پیش است، نمایندگان برایشان مهم بود که نظرات مردم حوزه انتخابیشان را بازیافت کنند. بنابراین وقتی نمایندگان با نظر منفی اکثر مردم مواجه شدند، کنگره آمریکا دچار تردید شد. ولی در هر حال اوباما منتظر بود که نمایندگان نظرنهاییشان را در این خصوص اعلام کنند.
نظرتان راجع به توافق اخیر آمریکا و روسیه چیست؟ آیا توافق میان لاوروف و کری نتیجهبخش خواهد بود؟
در این گیرودار در یک مصاحبه مطبوعاتی، جان کری، در پاسخ به سؤال یک خبرنگار در مورد سوریه گفت که اگر ظرف یک هفته سوریه تسلیحات هستهاش را نابود کند دیگر نیازی به حمله نظامی نیست. در همین حین سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز از این اظهارنظر استفاده کرد و با دولت سوریه وارد مذاکره شد. وی اعلام کرد در صورتی که سوریه تسلیحات شیمیاییاش را زیرنظر سازمان ملل قرار دهد یا نابود کند دیگر حمله نظامی علیه این کشور صورت نخواهد گرفت. بعد از این بود که ولیدالمعلم، وزیر خارجه سوریه اعلام کرد که دولت سوریه این پیشنهاد را میپذیرد. به دنبال این توافقات مذاکراتی در ژنو میان وزرای خارجه آمریکا و روسیه انجام گرفت و یک فرآیند منتهی شد که مطابق آن ظرفیت یک هفته سوریه تمام اطلاعات لازم را منتقل کند و سپس نیز یک هیأت برای تحت کنترل درآوردن تسلیحات شیمیایی سوریه به آنجا اعزام شود. در نهایت نیز طی شش ماه یا کمتر، تمام تسلیحات شیمیایی سوریه نابود شود. البته این گام اول بود و باید ببینیم که آیا ظرف این یک هفته سوریه پاسخهای لازم را خواهد داد یا خیر. به موازات این اقدامات قطعنامهای نیز به شورای امنیت خواهند داد تا این اقدامات در چارچوب شورای امنیت گنجانده شود.
تجربیاتی که ایالات متحده امریکا در دوران جورج بوش کسب کرد و جنگهای عراق و افغانستان تا چه حد روی سیاستهای اوباما تأثیرگذار است؟
بدون شک تجارب تلخ آمریکا در قضیه افغانستان و عراق دولتمردان کاخ سفید را نسبت به بسیاری از مسائل آگاه کرد.
همچنین علت اصلی پیروزی اوباما در انتخابات این بود که به شدت با اقدامات نظامی در افغانستان و عراق مخالف بود و اعلام کرده بود که در صورت پیروزی اولین اقدامی که انجام میدهد خارج کردن نیروهای نظامی آمریکا از این کشورهاست به خصوص در هزینههای انسانی و روانی که جنگ عراق و افغانستان برای آمریکا ایجاد کرد زمینهای بود برای عدم تمایل آمریکا به گزینه نظامی علیه سوریه بنابراین اوباما از تحولات اخیر راه گریزی برای عدم حمله نظامی پیدا کرد؛ راهی که در آن خواست آمریکا هم تحقق پیدا کرد. زیرا اقدام نظامی امریکا محدود و تنبیهی بود که قرار بود تأسیسات شیمیایی سوریه را از بین ببرد. اکنون که این تأسیسات به صورت گستردهتر و مطمئنتر از بین برده میشود. این مسئله یک موفقیت برای آمریکا خواهد بود که بدون اینکه هزینه نظامی داشته باشد به هدفش برسد.
سؤال آخر اینکه ایا شما این فرضیه را قبول دارید که تبدیل شدن جهان تکقطبی به جهان چند قطبی عامل بازدارنده در حمله نظامی آمریکا علیه سوریه به شمار میرود؟
از نظر اقتصادی میتوان فرضیه چند قطبی شدن جهان را پذیرفت زیرا اکنون کشورهایی چون آمریکا، ژاپن، چین، هند و کشورهای عضو اتحادیه اروپا به رقابت با هم مشغول هستند اما از نظر نظامی همچنان قدرت هژمون جهان، آمریکاست. البته به تدریج جهان علاوهبر بعد اقتصادی، در ابعاد نظامی و سیاسی نیز به سمت چند قطبی شدن در حرکت است.
همچنین تجارب جنگهای عراق و افغانستان به آمریکا یاد داد که از این پس در اقداماتی که نیاز به استفاده سختآفزاری است به تنهایی اقدام نکند و به صورت دستهجمعی وارد عمل شود به همین دلیل نیز آمریکا اکنون سعی دارد افکار داخلی کشورش و افکار جهانی را نسبت به مسائلی چون سوریه و مسئله هستهای ایران بسیج کند. بنابراین قابل پیشبینی است که در صورت هرگونه حمله نظامی علیه سوریه کشورهایی چون فرانسه، عربستانسعودی و ترکیه، آمریکا را همراهی کنند.
در نهایت باز تأکید میکنم دولت اوباما سعیاش بر این است که هر اقدامی که انجام میأهد به صورت منفرد و تنها نباشد، همچنانکه که وی از ابتدای ریاستجمهوریاش اعلام کرده بود اقداماتی که در سطح بینالملل انجام میدهد به صورت جمعی خواهد بود.