«روز بلوا» جدیدترین ساخته بهروز شعیبی، یکی از موضوعات روز جامعه را به تصویر کشیده و فیلمی دغدغه مند است. این فیلم ماجرای سقوط یک روحانی (عماد با بازی بابک حمیدیان) در مفاسد اقتصادی و تلاش برای بیرون آمدن از این مشکل را بیان میکند.
عماد نماینده روحانیون دانشگاهی و بلندپرواز است که در نسخهپیچی برای مردم و دانشجویانش ید طولایی دارد اما از زندگی شخصی خود غافل شده و کمکم سبک زندگیاش از اقشار متوسط جامعه فاصله گرفته است.
این روحانی جوان به واسطه فعالیتهای اقتصادی خود و اطرافیان، نادانسته در منجلاب مشکلات اقتصادی فرو میرود. صحنهای که عماد از پلهها پایین میآید و قابی که کارگردان به زیبایی به ما نشان میدهد، بیانگر همین سقوط است.
سقوط عماد او را متوجه میکند که چطور از عموم مردم فاصله گرفته است. همین موجب میشود لباس روحانیت را از تن درآورد و برای یافتن مشکل و حل کردن آن، همسطح مردم شود. این آغاز تحول عماد و بازگشت به سنتهاست.
او برای رهایی از بندها، سفری را آغاز میکند که با شک به عملکرد خودش و در ادامه هدایت استادی صاحب نفس (عموی عماد)، موجب میشود بار دیگر به زی طلبگی و کارکرد سنتی روحانیت روی آورد. اینجاست که او لباده را با قبا تعویض میکند و با دست کردن انگشتر شرف شمس، بار دیگر به روحانیت سنتی و قابل احترام و اتکا رجوع میکند.
روز بلوا حکایت بلوای درونی آدمهایی است که از اصل خود فاصله گرفتهاند و یک تلنگر آنها را به خود میآورد.
روز بلوا اگرچه آغازی ضعیف دارد و مخاطب حرفهای سینما را یاد «یلدا» ساخته مسعود بخشی یا برخی فیلمهای تلویزیونی میاندازد، اما در میانه فیلم سیر رو به رشدی میگیرد و مخاطب را تا آخر همراه میکند. روز بلوا در نقد سرمایهداری طیف مذهبی و تمجید از سنتهاست و همین موضوع از آن فیلمی شریف با پیامهای مثبت میسازد.
فارس