امیر ابیلی منتقد سینما در خصوص عملکرد جشنواره سی و هشتم فیلم فجر و تعداد آثار قابل دفاع این دوره گفت: جشنواره امسال به لحاظ فیلمهای ارایه شده به شدت ضعیفتر از جشنواره سال گذشته است؛ سال گذشته چند فیلم خوب و قابل دفاع داشتیم که متاسفانه امسال تعداد آثار خوب، به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد!
وی در ادامه افزود: «روز صفر» به نظرم خوب بود؛ اما در اکران عمومی نمیتواند مخاطب زیادی را به خود جلب کند؛ «شنای پروانه» یک فیلم جدید در سینمای اجتماعی است و از کلیشههای همیشگی فقر و فلاکت به دور است. با وجود اینکه کارگردان این اثر بافت جنوب شهر را به تصویر کشیده، اما روی طیف جدیدی دست گذاشته که قهرمان دارد. چون کارگردان اثر در این بستر اجتماعی زندگی کرده و به خوبی با فراز و فرودهای آن آشنایی دارد، به خوبی از عهده کار بر آمده و مخاطب با آن همذات پنداری میکند.
این منتقد سینما در خصوص فیلم سینمایی «درخت گردو» هم بیان کرد: «درخت گردو» را با وجود اینکه توجه مخاطبان را به خود جلب کرده، شخصا نپسندیدم. به نظرم مخاطب این هجم از تلخی را پس میزند. این فیلم نکته جدیدی در سینمای مهدویان ندارد و ما این فرم از مستندسازی را در «ماجرای نیمروز»ها تجربه کردیم و در این اثر هم با یک فیلمنامه پیچیده طرف نیستیم.
وی در خصوص نحوه اعتراض مهدویان به فاجعه بمباران شیمیایی سردشت در «درخت گردو» اظهار داشت: مهدویان در این اثر میتوانست نقدش را به گونه دیگری روایت کند؛ اینکه در این چهل سال به کردها و خوزستانیها آنقدر که لیاقتشان بوده امکانات داده نشده است. اما اینکه داستان به جای اینکه یک روایت ملی نشان دهد، به یک روایت قومیتی و تنها با تاکید بر کردها بپردازد، بی انصافی است.
ابیلی ادامه داد: اگر مهدویان یک فیلم کاملا انتقادی و تند میساخت و شرایط امروز کردها را نشان میداد و از فقر و کولبری آنها صحبت میکرد، اشکال نداشت؛ اما اینکه فیلمی ساخته شود که سکانسهای اروپا و دادگاه لاهه را نشان دهد، اما حرفی از صدام و عراق نزند و در مورد اینکه خود اروپاییها بمب شیمیایی به عراقیها دادند سکوت کند، بی انصافی و پا روی حق گذاشتن است.
ابیلی در خصوص نگاه کارگردان در ساخت این فیلم تصریح کرد: به نظرم فیلم تنها برای جشنوارههای خارجی ساخته شده است و مهدویان به دنبال اکران و یا تجربه یک فرم جدید در سینمای ایران نبوده است.
این منتقد در ادامه به دیگر موضوعات جشنواره سی و هشتم اشاره کرد و درمورد حفظ جایگاه زن در فیلمهای این دوره گفت: در این دوره از جشنواره فیلمهایی که با ماهیت و نقش زن تولید شده است، بر این اساس بودند که شان و شخصیت زن حفظ شود؛ با این حال در فیلمهای «سه کام حبس»، «عامه پسند» و «قصیده گاو سفید» کارگردانها نتوانستند به درستی قصه را هدایت کنند و در نهایت قصه به ضرر زن تمام شد.
ابیلی در پاسخ به این سوال که آیا فیلمهای این دوره امید بخش بوده یا خیر، بیان کرد: سازمان سینمایی تاکید دارد که سیاه نمایی در سینمای ایران اتفاق نیفتد؛ اما از اهرم هایش در این مسیر استفاده نمیکند. سینمای ما امروز به مدل سینمای اجتماعی که الگو گرفته از اصغر فرهادی است، بازگشته است. فیلمهایی را شاهد هستیم که موقعیت پیچیده در طبقه متوسط و بحران در یک خانواده را تصویر میکند؛ آثاری بدون قهرمان و بدون شخصیت فعال؛ حتی رنگ بندی فیلمها هم خاکستری است.
وی افزود: به نظرم سازمان سینمایی با اهرم پروانه ساخت و همچنین اهرمهای دیگر مثل بنیاد سینمایی فارابی، سینما جوان، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی میتواند موضوعات سینمایی را به سمت دیگری هدایت کند.
ابیلی در پایان خاطرنشان کرد: باید این نهادها گزارش دهند که چه فیلمهایی ساخته اند و به چه تفکراتی جایزه داده اند. اکثر این تولیدات جهت سینما را مشخص میکنند و در ادامه آینده سینما را رقم میزنند. اگر هدایت به درستی انجام شود_ سینمای ایران به سمت سیاه نمایی نخواهد رفت؛ به شرط این که سازمان سینمایی بخواهد.
باشگاه خبرنگاران جوان