فروشگاهی بزرگ و باشکوه را تصور کنید که در ویترین و نمای بیرونیاش که به نوعی حساسترین بخش آن برای جلب نظر مشتریان است؛ جنسهایی بُنجل و مستعمل و بیکیفیت قرار داده باشند؛ بعید است مشتریان در مواجهه با چنین ویترینی علاقه و تمایل چندانی برای خرید کردن از این مغازه پیدا کنند.
البته که شأن سینمای ایران و جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور که هر ساله همزمان با جشن پیروزی انقلاب اسلامی برگزار میشود، بالاتر از این است که بخواهد با یک فروشگاه و ویترین آن مقایسه شود ولی از آنجا که به قول قدیمیها «در مثل جای مناقشه نیست»، احتمالا عیبی نخواهد داشت اگر ما سینمای ایران را به مثابه همان فروشگاه بزرگ و باشکوه در نظر بگیریم و جشنواره فیلم فجر را هم به مثابه همان ویترین. ویترینی که هر عقل سلیمی بر لزوم جذابیت آن تاکید میکند.
با این تفاسیر، دلنگرانی داشتن برای تکرار یک تجربه تلخ درباره این رویداد سینمایی به عنوان ویترین سینمای ایران اتفاق عجیبی نیست. تجربه تلخ حضور فیلمهای کمکیفیت از فیلمسازان سرشناس که در چند سال گذشته و به واسطه تلاش برگزارکنندگان این رویداد برای دوری از حواشی احتمالی پدید آمده است؛ اتفاقی که در ظاهر به واسطه احترام به بزرگان و جایگاه آنها در سینما به وقوع پیوسته اما در باطن نتیجهای جز تضعیف جایگاه حرفهای جشنواره فیلم فجر و عقبگرد آشکار آن نسبت به دورههای قبلی خود ندارد.
همین سال گذشته بود که حضور تعدادی از آثار کمکیفیت فیلمسازان سرشناس سینمای ایران در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر با اعتراض اهالی رسانه و منتقدان روبرو شد. بدتر آن که این اتفاق نه تنها جایگاه حرفهای مهمترین رویداد سینمایی کشور را تنزل داد؛ بلکه با افزایش انتقادات نسبت به این آثار و اعتراض تند رسانهها به این فیلمها، حتی جایگاه و شأن پیشکسوتی این هنرمندان را نیز خدشهدار کرد.
هنوز هم که هنوز است بسیاری از اهالی رسانه خاطره جلسات پرسش و پاسخ برخی از این آثار در جشنواره فیلم فجر و انتقادات تند رسانهها نسبت به کیفیت به شدت پایین برخی از این آثار را در خاطر دارند. فضایی که قطعا نه برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر به دنبال ایجاد آن بودند و نه آن هنرمندان پیشکسوت هیچگاه انتظار مواجهه با آن را داشتند. شاید به همین خاطر هم باشد که بعضی از فیلمسازان سرشناس و پیشکسوت با وجود آن که آثارشان به جشنواره فجر امسال میرسد، ترجیح دادهاند تا قید حضور اثرشان را در جشنواره فجر سیوهشتم بزنند.
اما امسال کار هیئت انتخاب جشنواره فجر به مراتب از سال گذشته سختتر است؛ چرا که براساس آنچه که دبیرخانه این جشنواره اعلام کرده ۱۱۵ اثر سینمایی (شامل فیلماولیها و فیلمهای متقاضی حضور در بخش سودای سیمرغ) خواهان حضور در مهمترین رویداد سینمایی کشور شدهاند و در این شرایط انتخاب ۲۲ اثر برای بخش سودای سیمرغ و ۱۰ اثر برای بخش نگاه نو، کاری به شدت سخت و چالشبرانگیز است؛ به ویژه آن که امسال در میان فیلمسازانی که به سراغ ساخت اثر رفتهاند؛ نامهای بزرگی دیده میشود و در این شرایط، انتخاب سختتر هم میشود. ضمن اینکه برخی فیلمها هم هنوز در حال فیلمبرداری هستند و هیأت انتخاب احتمالا از روی نسخه نهایی درباره آنها قضاوت نمیکنند.
قطعا اولویت قرار دادن کیفیت آثار به جای توجه به نامهای بزرگ کاری سخت و هزینهزاست؛ کاری که انجام آن احتمالا باعث اعتراض برخی از فیلمسازان سرشناس میشود ولی با در نظر گرفتن همان مثال فروشگاه و ویترین که در ابتدای این متن به آن اشاره کردیم، باید پذیرفت که هیچ فروشندهای حاضر نیست ویترین فروشگاهش را با اجناس کمکیفیت پُر کند و شانس دیده شدن توسط مشتریان و بالا بردن میزان مراجعهکنندگانش را کاهش دهد.
در ضمن نباید از این نکته نیز غافل شد که توجه به حفظ کیفیت ـ چه در حوزه مسائل فرمی و چه در حوزه مسائل محتوایی ـ به عنوان یکی از اصول اولیه برگزاری هر رویداد فرهنگی و هنری در جهان مورد قبول است و این روال در همه جشنوارههای فیلم در جهان وجود دارد که ترجیح میدهند به جای توجه به حضور نامهای بزرگ در جشنواره، به ظرفیتهای آن جشنواره برای معرفی چهرههای جدید و آیندهدار توجه کنند؛ چهرههایی که اگر آن جشنواره سکوی پرش آنها شود؛ قطعا اعتبار و شهرت او در سالهای بعدی، بر افزایش و اعتبار آن رویداد هنری به عنوان کاشف و معرف اولیه آن چهره سینمایی نیز موثر خواهد بود.
هر چند که نامهای بسیاری متقاضی حضور در جشنواره فجر سیوهشتم شدهاند اما نباید از این نکته غافل شد که مهمترین رویداد سینمای کشور بعد از سیوهشت دوره حالا دیگر نیازمند حضور باکیفیتترین آثار در این رویداد است؛ آثاری که بدون تعارف و صرفا براساس برتری کیفی و محتوایی خود انتخاب شده باشند؛ نه براساس تعارف با نامهای بزرگ و فیلمسازان سرشناس.
فارس