پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 12 - ۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۰۹ آبان ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۴

زیر و بم‌های صنعت سینما در ایران

ایران اکونومیست- مساله قاچاق فیلم‌های سینمایی و عدم رعایت حقوق صاحبان اثر، پولشویی،دستمزدهای نجومی، عدم عدالت در زمینه اکران و... از مهم‌ترین دغدغه‌هایی است که به ویژه در ماه‌ها و روزهای اخیر، ذهن سینماگران و فعالان این عرصه را به خویش مشغول داشته است.
زیر و بم‌های صنعت سینما در ایران
کد خبر: ۳۲۸۴۳۴

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش‌های خبری ایرنا، بحث قاچاق فیلم و حواشی متعددی که حول محور زیرپاگذاشتن حقوق مادی و معنوی آثار فرهنگی صورت می‌گیرد، مدتی است که بحث‌هایی را در جامعه هنری برانگیخته است؛ مساله‌ای که با توجه به تکرار آن شاید الزام نگاهی جدی‌تر را به این حوزه نشان می‌دهد.

فیلمبرداری از فیلم در حال پخش روی پرده سینما و سپس پخش و به اشتراک گذاشتن آن در شبکه‌های مجازی را می‌توان یکی از اولین اشکال آسیب رساندن به تولیدکنندگان فیلم‌های سینمایی دانست، مساله‌ای که امروز اشکال دیگری به خود گرفته و در غالب نوعی از اخاذی در جریان است. به صورتی که برخی از این سوداگران فرهنگی در ازای عدم پخش فیلم‌هایی که به صورتی بی‌کیفیت از روی پرده گرفته‌اند، تقاضای پول دارند؛ داستانی که «محمد حسین قاسمی» تهیه کننده فیلم «شبی که ماه کامل شد» در هفته گذشته از آن پرده برداشت و اعلام کرد که عده‌ای بدین شکل قصد اخاذی از وی را داشته‌اند.

مساله لو رفتن و بیرون آمدن فیلم‌هایی که نسخه‌هایی از بازبینی بوده‌اند (نسخه‌ای که به سازمان سینمایی فرستاده می‌شود تا از سوی شورای صنفی نمایش ارزیابی شود و با عبارت «نسخه بازبینی» یا «جهت بازبینی»نامیده می‌شود) هم در چندسال اخیر گلایه‌ها و دلخوری‌های بسیاری را از سوی عوامل تولید فیلم‌هایی که دچار این وضعیت ناخوشایند شده‌اند برانگیخته است. حواشی‌ای چون تماشای فیلم‌های روی پرده توسط آقازاده‌ها در منازلشان را هم می‌توان یکی از همین موارد عنوان کرد که بر خشم سازندگان فیلم‌ها افزوده است؛ چنانچه کانون کارگردانان و انجمن تهیه‌کنندگان مستقل با انتشار بیانیه‌های جداگانه خواستار اقدام فوری و جدی وزارت ارشاد در جلوگیری از قاچاق آثار سینمایی شدند.

اگرچه «مهدی طباطبایی‌نژاد»، معاون ارزشیابی نظارت سازمان سینمایی چندی پیش وعده ایجاد «بازدارندگی‌ لازم» در مقابل «پخش‌های فاقد حقوق مالکانه» را داده بود، اما اتفاقات روزهای اخیر (قاچاق فیلم «متری شیش و نیم» و پس از آن «رحمان ۱۴۰۰») نشان از نوعی هرج و مرج و عدم نظارت کافی در اکران و پخش فیلم‌های سینمایی دارد که لزوم توجه و بازنگری در بحث فیلم و اکران و حقوق مادی صاحب اثر را بیش از پیش مطرح و ضروری می‌سازد.

ضرورت بازنگری

«محرم براتی» پخش کننده و منتقد فیلم، در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا، ضمن اشاره به جدید نبودن بحث قاچاق فیلم در ایران اظهار داشت: بحث قاچاق فیلم بحث جدیدی نیست و به ویژه پس از دیجیتالی شدن سینما و گوشی‌های هوشمند، یعنی دوربین‌های قابل حمل که در این گوشی‌ها هست و مشاهده و کنترل آنها سخت است، بحث قاچاق فیلم از طریق پرده به صورت آماتور بیشتر شده بود؛ ولی این جریان بیشتر به بعضی از سکانس‌ها یا پلان‌هایی که مردم دوست داشتند یا جایی که ممکن بود با اقبال مواجهه شود، باز می‌گشت و آسیب جدی‌ای به سینما وارد نمی‌کرد. ولی بعد از این که شبکه‌های اجتماعی آمد تا حدودی می‌توانست این قضیه را تشدید کرده و داستان فیلم را کمی جلوتر ببرد ولی موضوع قاچاق فیلم اینها نیستند و بحث قاچاق بالاتر از این ها است.

«موضوع جدیدی که اخیرا پیش آمده این است که برخی از افرادی که کلاه برداری می‌کنند، نوعی از فیشینگ قاچاق فیلم را در سینما باب کرده‌اند (فیشینگ یا Phishing به تلاش برای به‌دست آوردن اطلاعاتی مانند نام کاربری، گذرواژه، اطلاعات حساب بانکی و مانند آنها از طریق جعل یک وبگاه، آدرس ایمیل و مانند آنها گفته می‌شود)؛ یعنی اگر قبلا کارت‌های حساب بانکی افراد را از طریق حقه‌هایی چون جایزه و کارت شارژ و... خالی می‌کردند، حالا تکه‌هایی از فیلم را در پایین‌ترین کیفیت فیلمبردای می‌کنند و بعد در کانال‌های تلگرامی می‌گذارند و به تهیه‌کننده می‌گویند که اگر می‌خواهی آن را برداریم، باید پول بدهید؛ یعنی باج گیری از طریق قاچاق فیلم، دارد به یک پدیده بدل می‌شود و نیاز به مقابله دارد. این داستان همان جریانی است که در سینما و به ویژه در شهرستان‌ها اتفاق می افتد که از روی پرده فیلم می گیرند و یک سری کلاه‌بردار هم به این شکل پیدا شده‌اند که به دنبال اخاذی هستند. در صورتی که فیلمشان نه کیفیتی دارد، نه قابل مشاهده است و نه می‌شود آن را دید و حتی صدای و کیفیت خوبی ندارد و این موارد بیشتر به نظر گروکشی می رسد. این پدیده نیاز به یک آموزش و دستورالعمل دارد که مدیران سینما از مامورین بیشتر برای کنترل سالن‌هایشان استفاده کنند و اجازه فیلمبرداری به افراد ندهند. ولی پدیده قاچاق جدی‌تر است؛ از این لحاظ که می‌بینیم فیلم‌هایی چون «متری شیش و نیم» یا «رحمان ۱۴۰۰» یا پیشتر از اینها فیلم «گشت ارشاد» یا ... از مراکزی بیرون آمدند که خودشان باید ناظر این قاچاق فیلم باشند».

وی افزود: قاچاق در حوزه فرهنگ، پدیده‌ای شوم‌تر از بسیاری دیگر عرصه‌ها است، چون حوزه فرهنگ باید مبری از این افعال باشد. اگر نهاد ناظر خود یا مکانیسمی که برای نظارت تعریف کرده، باعث می‌شود که فیلم قاچاق شود، این آسیب جدی است و باید فرایندها را باز تعریف کنند و ببینید کجای این فرایند مشکل دارد که مثلا زمانی که فیلم گشت ارشاد روی پرده است، ۲ آقازاده در خانه نشسته‌اند و سلفی می‌گیرند که در حال تماشای فیلم در خانه، به عنوان عملی لاکچری هستند. این‌ها در شرایطی رخ می‌دهد که فیلم برای بازبینی رفته بوده است؛ همان اتفاقی که در مورد نسخه های فیلم متری شیش و نیم هم افتاده است، ولی قابل اثبات نیست.

قاچاق فیلم: بر باد رفتن سرمایه یک آدم

این منتقد تصریح کرد: بعد از این که «موسسه رسانه‌های تصویری» منحل یا به قول خودشان ادغام شده، نمی‌دانم چه کسی مسوول است اما کمیته صیانت از حقوق مالکیت معنوی فیلم‌ها، حالا این وظیفه بسیار سنگین را دارد که با سرمایه و روح و روان صاحب فیلم یا کارگردان بازی نکند. قاچاق فیلم یعنی به باد دادن سرمایه یک آدم و به معنای دزدی سرمایه یک آدم است .

«باید مکانیسم‌ها در این عرصه دیجیتال، طوری تنظیم کنند که امکان قاچاق فیلم به صفر برسد. ما چون قانون کپی رایت را رعایت نمی‌کنیم و داریم همه فیلم‌های جهان را بدون حقوق پخش می‌کنیم، این مسائل را هم داریم. بهترین روش برای مبارزه با قاچاق کالا تاکید بر تعریف قانون حفظ مالکیت معنوی صاحب اثر یا همان قانون کپی رایت است. بدین معنا که اگر هرکس به هر طریقی فیلمی را دید که اجازه آن را نداشت، یعنی برای آن پول پرداخت نکرده بود، باید جریمه سنگین بدهد. این موضوع هم بعد اخلاقی و هم شرعی دارد و هم این که می‌توانند جریمه مالی بالایی برای آن تعیین کنند».

وی افزود: همانطور که می‌توانند بحث نظارت و پیگیری را برای هرکسی و در هر نقطه‌ای را داشته باشند، پلیس فتا باید بیاید و قاچاق فیلم را به عنوان یکی از مصادیق مجرمانه در فضای مجازی یا در اینترنت برای خودش به عنوان قانون بگذارد که بگویند اگر کسی فیلم را دانلود کرد (یا حتی اگر در خیابان ارائه شود) وقتی بدون اجازه مولف و سازنده اثر است، کسی نباید ببیند. باید این موضوع را قانون کنند و به عنوان یک لایحه به مجلس ببرند که اگر کسی فیلمی را در اینترنت دید که صاحب اثر راضی نبود، باید جریمه پرداخت کند. این نظارت مخصوصا در حوزه دانلود کردن (که مشخص است چه کسی، کجا و کی دانلود کرده است) قابل اعمال و اجرا است.

براتی خاطر نشان کرد: این که شما نمی‌تواند در اینترنت هرکاری که می‌خواهید انجام بدهید، هر حرفی را بزنید یا هرچیزی را منتشر کنید، می‌تواند تعمیم یابد و در فیلم هم همین راهکار را اعمال کنند. یعنی می‌شود از منظر جرم انگاری تعریفی برای این موضوع داشته باشند که اگر کسی آمد و فیلم را خارج از اجازه صاحب اثر دید یا دانلود کرد، جریمه بدهد. اگر بشود این مساله را فرهنگ سازی کرد؛ هر فرهنگ سازی نهایتا یک مجرای قانونی هم می‌خواهد (باید جریمه‌هایی هم برای کسانی که رعایت نمی‌کنند باشد) وقتی چند نفر با این عنوان جریمه شوند و به لحاظ خبری هم بازتاب داشته باشد، دیگر کسی اجازه این کار را به خودش نخواهد داد. این که به اصطلاح بازار قاچاقچیان و آن مبادی ورودی را بندند و فرد بداند که با این کار چیزی گیرش نمی‌آید و نمی‌تواند بفروشد، خود به خود این رفتار حذف می‌شود.

«باید نظارت درستی بر کلوپ‌های کرایه و فروش فیلم در شهرستان‌ها وجود داشته باشند که فیلم شبکه نمایش خانگی را روی فلش کپی نکنند و به دست مردم بدهند، مجوز این مراکز دست خود ارشاد است و این را سازندگان می‌دانند که فیلم‌های شبکه نمایش خانگی در یک سری از شهرستان‌های به ویژه کوچک، این گونه معامله می‌شوند که فروشنده و فروشگاه‌های فیلم و موسیقی به راحتی فیلم را کپی می‌کنند و با قیمتی بسیار ناچیز (مثلا ۱۰ فیلم را ۱۰۰۰ تومان می‌دهند) در فلش به مردم می‌دهند».

سیاه چاله‌های صنعت سینما در ایران

این پخش کننده فیلم و منتقد سینمایی، در تشریح ابعاد چالش‌های موجود در صنعت سینمایی کشور، بیان کرد: یکی از چالش‌هایی که در باب رونق تولید در سینما مطرح و هم مثبت است و هم منفی، سرمایه‌ای است که وارد صنعت سینما می‌شود. این روزها بسیار باب شده است که در این باره می‌گویند پول‌های کثیف و سرمایه‌های مشکوکی که وارد صنعت سنیما می‌شوند. در باب این موضوع چند زاویه نگاه و واکنش وجود دارد: برخی می‌گویند به ما ربطی ندارد که منشا پول کجاست و حتما بیرون از این اینجا، این پول حساب و کتاب شده و وارد سینما شده است، در نتیجه باید از آن استقبال کرد تا فیلم ساخته شود؛

«از سوی دیگر، نگاهی هست که این گونه تفسیر نمی‌کند (و من بیشتر با این نگاه موافقم) و می‌گوید پول کثیفی که وارد سنیما می‌شود، اتفاقا به رونق تولید کمک نمی‌کند و چالشی برای رونق تولید است. به این دلیل که سطح دستمزدها و قیمت تمام شده فیلم را بالا برده است. وقتی پول بی‌حساب و کتاب وارد می‌شود، هزینه هم خیلی با حساب و کتاب نیست. یعنی وقتی پول کثیف وارد سینما می شود، به آورده و برگشت سرمایه به صورتی دقیق، نگاه نمی‌شود. در نتیجه ورود این پول باعث شده است که تولید فیلم سنیمایی در ایران گران تمام شود. این گران تمام شدن فیلم، چالش اصلی و جدی‌ای است که امروز بر سر راه تولید فیلم قرار دارد».

وی افزود: در نتیجه می‌توانیم بگوییم که پول کثیف تولید سینما یا رونق آن را تهدید می‌کند و کمکی برای رشد آن نیست. اگر نگاهی به سطح دستمزدها قبل از این جریان بیاندازیم، می‌بینیم که سطح دستمزدها در میانگین مشخصی بود و نسبت به قیمت تمام شده قابل تحمل‌تر بود، اما امروز دستمزدهایی را می‌شنویم (مثلا بازیگری برای فلان فیلم، یک میلیارد و دویست میلیون تومان می‌گیرد) که اصلا منطقی نیست. تصور کنید اگر فیلمی سه آدم ستاره دارد، می خواهد در گیشه با اقبال مواجه هشود و فیلم خوبی با بازیگرانی خوب باشد، به صورت میانگین همین ابتدای شروع کار، سه میلیارد تومان فقط دستمزد بازیگران می‌شود و بماند که ممکن است بازیگران دیگری هم در همین حدود (کمی پایین تر و بالاتر) داشته باشد، در نتیجه هزینه تولید آن چقدر می‌شود؟

«درست است که هزینه‌ها نسبت به سال‌های قبل افزایش پیدا کرده است ولی دستمزدهای بازیگران به صورتی نجومی بالا رفته است و این موضوع فیلمسازان اول و کسانی که هزینه اولیه‌شان را از پول شخصی، سالم و به زحمت آورده‌اند (و حتی تولید بخش دولتی) تهدید می‌کند. این جریان علاوه بر این که سینما را از نظر کمی تهدید می‌کند، از لحاظ کیفی هم تهدید محسوب می‌شود؛ به این دلیل که از نظر کیفی هم وقتی تولید سرمایه به حدی معقول نرسد و فیلمساز نتواند پول آن حوزه را پرداخت کند، مجبور است تا از بازیگران و عواملی در سطح پایین‌تر استفاده کند. در نتیجه با پول معمول فقط می‌شود فیلمی با سطح کیفی پایین تر ساخت. در نتیجه این پول کثیف یک چالش برای تولید است».

جثۀ نحیف فرهنگ

براتی ضمن تاکید بر حوزه فرهنگ، به عنوان آسیب پذیرترین حوزه در مواجهه با بحران‌های اقتصادی، گفت: چالش بعدی از دید مخاطب و میزان اقبال مخاطبان به سینما است که در چند وقت اخیر افت محسوسی داشته است. طبیعتا وقتی بحران اقتصادی وجود دارد، کاهش اقبال مخاطب نسبت به مصرف فرهنگی، طبیعی است. به این دلیل که وقتی رونق اقتصادی نداریم و شرایط اقتصادی در وضعیتی بهینه نیست، مخاطب یا مردم، سبد هزینه خانوار را دچار تغییر می‌کنند و اولین حذفیات از سبد خانوار، فرهنگ است و در فرهنگ هم کتاب و سینما مظلوم‌تر از هم موارد است و بعد نوبت به اولویت‌های دیگری چون پوشاک و خوراک و مسکن و بقیه اجزای هرم خانوار می‌رسد. فرهنگ در معرض آسیب‌ترین بخش سبد خانوار است که با بحران اقتصادی حذف می‌شود. در نتیجه وقتی فیلم مخاطب نداشته باشد، برگشت سرمایه دچار تهدید شده و باز هم رونق تولید با چالش جدی مواجهه می‌شود.

«مورد دیگر عدم عدالت در زمینه اکران است که امروز به صورتی جدی بحث آن مطرح می‌شود. مافیایی که در مورد چینش اکران یا پروانه نمایش فیلم‌ها و گلایه‌هایی شبیه به این مطرح می‌شود، بعضا رونق تولید را دلسرد می‌کند. مثلا آقای «رئیسیان» (علیرضا رئیسیان، کارگردان) یک نامه داده است (درست یا غلط آن را کاری ندارم) که چون فیلم‌اش در چینش مهندسی شده اکران و در این چرخ دنده‌ی بد گیر کرده است تا پایان دولت آقای روحانی فیلم نمی سازد».

این منتقد فیلم در ادامه و ضمن تاکید بر مثبت بودن جریان تولید سریال در شبکه نمایش خانگی خاطر نشان کرد: چالش دیگر از نظر من که آن را مثبت می‌بینم و فکر می‌کنم که در بلند مدت جواب می‌دهد، تقویت بعد کمی و کیفی در ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی است. در یکی دو سال اخیر به دلیل سریال‌های خوبی که در دنیا تولید می‌شود و متعاقبا ایران هم بخشی را کپی برداری کرده و می‌سازد (یک بخشی هم داستان‌های برگرفته از فرهنگ خودمان است)، رونقی در شبکه نمایش خانگی روی داده است که می‌تواند چالشی برای رونق تولید سینمایی باشد. یعنی یک سری آدم‌ها سرمایه‌شان را به جای سینما به شبکه نمایش خانگی می‌برند و برگشت سرمایه در این جا بهتر است. ضمن این که یک بخشی از بازیگرانی که بهترند و دستمزد بهتری می‌گیرند، به نمایش خانگی می‌روند. بر این موارد بیفزایید این را که مردم در خانه‌شان می‌نشینند و فیلم را نگاه می‌کنند وامکان می‌یابند که مصرف فرهنگی‌شان را در منزل داشته باشند.

«نکته مثبت این است که این جریان می‌تواند بازار را رقابی‌تر کرده و به این موضوع کمک کند که اگر می‌خواهید مخاطب را به سینما بکشانید تا بر پرده نقره‌ای فیلم ببینید، باید کیفیت فیلم‌ها و سالن‌های سنیما را بالا ببرید، ضمن این که برای قیمت تمام شده کار هم فکری کنید».

براتی در توضیح عدم توازن تعداد فیلم با سالن‌های سینما اظهار داشت: سالن‌های سینمای ما از ورودی فیلم‌ها عقب هستند. اگر ما به ساختار سینما نگاه کنیم، از تاخیر اکران تا پخش یک فیلد (پهنه‌ای) است که از بالا گشادتر است. یعنی تعداد فیلم‌هایی که وارد بازار می‌شوند، بسیار زیاد هستند ولی وقتی به سینما می‌رسند، تعدادشان کمتر می‌شود .ما با این سینما موجود به جای ۱۶۰ یا ۱۷۰ فیلم می‌توانیم، ۶۰ فیلم را اکران کنیم. برای همین است که تعداد سرگروه‌ها بالا رفته است و مجبور شده‌اند که تعداد هفته‌هایی که فیلم اکران می‌شود را پایین بیاورند و همیشه هم این بحث هست که فیلم ما درست اکران نشده است. در صورتی که سینما هم به نوبه خود باید زیرساخت‌های فیزیکی مناسب داشته باشد، یعنی سینما می‌تواند چالشی در رونق تولید سینما باشد.

وی در انتها تصریح کرد: مبارزه با پولشویی، نظارت بر سطح دستمزدها، تنظیم آیین‌نامه مناسب برای اکران را می‌توان بخشی از تلاش مسوولین برای بهبود وضعیت و رونق تولید در صنعت سینما دید. در شبکه نمایش خانگی راهکار این است که فیلم سازها بیایند، ورود کنند و رقابت را بالاتر ببرند و سطح کیفی فیلم‌ها را افزایش دهند، چون بحران اقتصادی دست کسی نیست و باید منتظر رفع آن بود. البته دست اندرکاران در شرایط بحران اقتصادی می‌توانند کسانی که سرمایه سالم دارند را راضی به ورود کنند، با این توجیه که بخش فرهنگ اگر خوب بهره‌برداری شود (اگر فیلم‌های با کیفیت و فیلمی که بدنه سینما دوستش داشته باشند را بسازند) می‌تواند به برگشت سرمایه و سود تضمین شده‌ای برسد. ولی قبل از آن باید با پولشویی مبارزه و بر سالم‌سازی سرمایه‌ها کار شود.

آخرین اخبار