ایران اکونومیست- محمدرضا اورمزدی با اشاره به اینکه گردشگری عشایری و روستایی در سالهای اخیر توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و سازمان امور عشایری مطرح شده است، اظهار کرد: جمعیت حدود ۲ میلیون نفری کوچ رو و عشایر در ایران ۲۵ درصد تولیدات دامی و لبنی کشور را تولید و تأمین میکنند.
وی با بیان اینکه بیش از ۹۶ ایل و ۶۰۰ طایفه در ایران حضور دارد، تصریح کرد: بارزترین عشایر در استان فارس، جنوب شرق ایران و بخشهایی از فلات مرکزی دیده میشود.
مازندران دارای حدود ۲ تا ۴ درصد از جامعه عشایر کشور است
این کارشناس گردشگری با اشاره به اینکه عشایر به دو دسته کوچ عمودی (ییلاق به قشلاق) و افقی (در سطح) تقسیم میشوند، افزود: کوچ اکثر عشایر در ایران به صورت عمودی بوده و فقط در جنوب شرق ایران طایفهای به نام طایفه یمودها به صورت افقی در سطح حرکت میکنند.
اورمزدی بیان کرد: مازندران دارای حدود ۲ تا ۴ درصد از جامعه عشایر کشور است که این عشایر را میتوان در شهرستان سوادکوه، آمل و بابل دید.
وی با بیان اینکه معرفی برخی از جمعیتهای کوچ رو به جای عشایر در بعضی متون دیده میشود، یادآور شد: در تعریف استاندارد، عشایر طایفهای هستند که زندگی آنها بر پایه پرورش دام بنا شده و اگر دامپروری را از زندگی آنان حذف کنیم یکجا نشین خواهند شد.
محقق و پژوهشگر حوزه گردشگری شاخصههای مهم زندگی عشایری را کوچ رو بودن، دسترسی به منابع آب و معیشت مبتنی بر پرورش دام دانست و خاطرنشان کرد: بخش اعظمی از بازار صنایع دستی کشور توسط عشایر در حال تولید است که یکی از ارکان مهم صنعت گردشگری محسوب میشود.
وی، زندگی عشایری و فرهنگ نهفته در آن را بزرگترین جاذبه برای گردشگران داخلی و به ویژه گردشگران خارجی و بین المللی دانست و گفت: یکی از فاکتورهای مهم جذب گردشگر، سیاه چادرهای ایل شاهسوند، بختیاری و لرستان است.
اورمزدی با اشاره به اینکه آخرین آمار جامعه عشایری در سال ۱۳۶۰ حدود ۲ میلیون نفر بوده است، اظهار کرد: به دلیل نبود ظرفیتهای لازم برای طوایف عشایری در حال حاضر با کاهش حدود ۴۰۰ هزار نفری این قشر رو به رو هستیم که تهدید بزرگی برای کشور محسوب میشود زیرا با کاهش آنان ارکان تولید، جاذبههای فرهنگی و صنایع دستی کشور دچار تزلزل میشود.
*جاذبهای که تاکنون دیده نشده است
این استاد دانشگاه با بیان اینکه متأسفانه ظرفیت گردشگری عشایری در کشور تاکنون دیده نشده است، تصریح کرد: توجه به جامعه بومی و محلی در گردشگری پایدار باید بر اساس شناخت کافی و برنامه ریزی صحیح انجام شود، به عنوان نمونه استان آذربایجان شرقی و غربی آژانسهای توریستی پکیجهای بازدید از چادرهای عشایر را برای مسافران طراحی کردهاند، اما در مازندران به این موضوع بها داده نشده است.
وی با اشاره به اینکه حرکتهای خوبی در بخش گردشگری کشاورزی، مزرعهای و روستایی شده است، خاطرنشان کرد: در گردشگری عشایری بسیار ضعیف عمل شد به طوری که برخی از افکار عمومی و حتی بخشی از نهادهای برنامه ریز شهری فکر میکنند مازندران فاقد عشایر است و عشایر را فقط در بخشهای خاص کشور میشناسند.
اورمزدی گفت: نقش رسانه در اطلاع رسانی این حوزه به جامعه تورگردانان و فعالان عرصه گردشگری بسیار مؤثر خواهد بود.
این محقق و پژوهشگر، هدف توسعه پایدار را هماهنگ با محیط زیست عنوان کرد و ادامه داد: ۸۰ درصد فعالیت عشایر مبتنی بر تعریف توسعه پایدار است و ۲۰ درصد باقی مانده را میتوان با یک خرد جمعی و کنار هم قرار دادن دادهها به صورت یک برنامه بسیار مدون در کوتاه مدت میان مدت و بلند مدت برنامه ریزی کرد.
وی با اشاره به اینکه هرگز عشایر باعث تخریب محیط زیست نشدند، افزود: هر گردشگری که وارد جامعه عشایری شود با تحت تأثیر قرار گرفتن روش زندگی عشایر در حفظ محیط زیست نیز تلاش خواهد کرد.
اورمزدی گفت: فرهنگ غنی ملی و میهنی نهفته در گردشگری عشایری به همراه دادههای فلکلور منطقه که ۱۰۰ درصد با مناطق جنوب ایران فاصله دارد میتواند در راستای اهداف توسعه پایدار باشد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه امروزه شلوغیهای زندگی ماشینی مسافران را جذب محیطهای بکر و توأم با آرامش میکند، تصریح کرد: گردشگری عشایری بهترین گزینه برای دور بودن از زندگی ماشینی، تکنولوژی شهری و تجربه زندگی بکر است.
وی با بیان اینکه گردشگری مدرن و عشایری هرکدام مسیر خود را طی میکنند، افزود: هتلهایی لوکس و چند ستاره و همچنین طبیعت گردی و زندگی عشایری هرکدام مخاطبهای خاص خود را دارد و هیچ تضادی بین گردشگری عشایری و مدرن وجود ندارد.
اورمزدی در پایان با بیان اینکه بیش از ۸۰ شاخه گردشگری در جهان وجود دارد که در ایران کمتر پرداخته شده است، یادآور شد: امروزه اپیدمی جدید به نام بومگردی، گردشگران زیادی را برای رفع استرس و خستگیهای ناشی از کار به خود جذب کرده تا کمتر به دنبال مکانهای لوکس و هتلهای چند ستاره باشند.