يکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024 November 24 - ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶
۲۲ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۷:۰۲

هدفمندی یارانه ها و لزوم اجرای سیاست های دولت رفاه

طبق نظر برخی از کارشناسان تا زمانی که بسترهای کلان اقتصادی فراهم نباشد تحقق اهداف طرح هدفمندی یارانه ها میسر نبوده و رفاه واقعی در جامعه شکل نخوهد گرفت.
هدفمندی یارانه ها و لزوم اجرای سیاست های دولت رفاه
کد خبر: ۲۹۰۰۸۷
 در لایحه بودجه سال 1398 منابع در نظر گرفته شده برای پرداخت یارانه نقدی و غیر نقدی خانوار 411 هزار میلیارد ریال است. اختصاص 411 هزار میلیارد ریال برای پرداخت یارانه نقدی بدین معناست که در سال 1398 به طور میانگین، هر ماه امکان واریز یارانه نقدی برای 75 میلیون و 274 هزار نفر وجود خواهد داشت. البته باور کارشناسان بر این است که با توجه به رشد جمعیت و با فرض عدم حذف 3 دهک پر درآمد، تعداد یارانه بگیران تا پایان سال 1398 مرز 79 میلیون نفر را رد خواهد کرد.
واقعیت این است که موضوع یارانه ها به یکی از چالش ها و مشکلات اصلی دولت تبدیل شده است. البته یارانه مشکلی فرادولتی بوده و محدود به دولت های یازدهم و دوازدهم نیست. همانطور که می دانیم اجرای برنامه هدفمندی یارانه ها در دولت های قبلی کلید خورد. از این رو، باید به صورت ریشه ای در باره حل این مشکل چاره ای اندیشیده شود.

** هدفمندی یارانه ها و دوری از اهداف
در واژه هدفمندی دو موضوع مهم قرار دارد: یکی کمک به بخش تولید از محل درآمدهای حاصل از حذف یارانه ها و دیگری حذف یارانه ثروتمندان و کمک به دهک های پایین جامعه. اما طبق نظر کارشناسان بعد از گذشت چند سال از اجرای این برنامه، هیچ یک از این اهداف، آنگونه که باید تحقق پیدا نکرده است.
در این مورد شهباز حسن‌پور، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به رسانه ها گفته است: به طور کلی و از ابتدای اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها تا به امروز هیچ کدام از دولت‌ها مطابق با مصوبه مجلس عمل نکرده اند. یکی از خواسته های اصلی نمایندگان در زمان تصویب طرح هدفمندی یارانه‌ها آن بود که یارانه تولید پرداخت شود اما هیچ یک از دولت‌ها نسبت به تولید و اشتغال حساسیت لازم را نداشتند و پرداخت یارانه تولید هم با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بوده است.
وی در ادامه گفت: متاسفانه شاهد تورم و گرانی لجام گسیخته‌ای هستیم و با آنکه هدف از تصویب قانون هدفمندی‌ یارانه‌ها آن بود که سهم دهک‌های پایین جامعه از درآمد کشور بیشتر شود اما متاسفانه شاهدیم که هنوز هم ثروتمندان از درآمد کشور بیشترین سهم را دارند.

** ریشه های تاریخی و فرهنگی
سؤالی که ذهن کارشناسان را به خود مشغول کرده است از یک طرف،عدم تمایل دهک های بالا به انصراف از یارانه و از طرف دیگر عدم حذف آنها توسط دولت است.
واقعیت این است که عدم انصراف مردم ریشه های تاریخی و فرهنگی دارد. حدود یک قرن است که نفت منبع اصلی درآمد دولت را شکل می دهد و مالیات هنوز جایگاه خاص خود را در اقتصاد پیدا نکرده است. از این رو دولت از یک طرف پول نفت را می گیرد و از طرف دیگر به مصرف می رساند. بخشی از این پول نیز در قالب پرداخت یارانه ها، چه به صورت نقدی و چه به صورت غیر نقدی به مردم داده می شود. این امر همواره از ابتدای کشف نفت و به ویژه بعد از ملی شدن نفت وجود داشته است. در سیستم اقتصاد نفتی مردم از طریق یارانه هایی که به آنها پرداخت می شود به دولت وابسته می شوند. این دقیقاً برعکس اقتصادهای مبتنی بر نظام مالیاتی است که در آنها دولت به جامعه و طبقات مختلف آن وابسته می شود. این وابستگی در طول تاریخی به شکل یک فرهنگ درآمده است. طبقات و اقشار گوناگون مردم سعی می کنند به انحاء مختلف به دولت نزدیک شده و از این منبع درآمدی بهرمند شوند. برای مثال کارمند شدن و حقوق بگیری دولت همواره در تاریخ کشور خواسته اکثریت جامعه بوده و کارمندان حتی از پایگاه اجتماعی تقریباً مناسبی نیز برخوردار می شدند. حال اگر خود دولت بخواهد به صورت ماهانه حقوقی به افراد پرداخت کند با استقبال مواجه خواهد شد. بعلاوه، مردم به نوعی یارانه ها را حق خود می دانند. بر این باور هستند که یارانه ها سهم آنها از درآمدهای نفتی است و لزومی ندارد از سهم خود بگذرند.
دولت نیز با وجود اراده برای حذف، تاکنون به طور جدی دست به چنین کاری نزده است. این امر ناشی از موارد گوناگونی است. قبل از هرچیز باید افراد ثروتمند و برخوردار شناسایی شوند. این شناسایی نیازمند وجود برخی معیارها و همچنین اطلاعات از وضعیت دارایی ها و درآمدهای آنها است. خود این کار یعنی وجود شفافیت در اقتصاد که آن هم از نیازهای فوری چه در سطح کلان و چه در سطح خرد است. مقاومت هایی که در برابر شفافیت در اقتصاد می شود دلیلی است بر اینکه هنوز هم افراد ثروتمند و پولدار یارانه می گیرند. واقعیت این است که شفافیت نه تنها باعث حذف برخی از لیست یارانه بگیران می شود بلکه آنها را در لیست پرداخت کنندگان مالیات نیز قرار می دهد. بنابر این، موفقیت طرح هدفمندی یارانه ها بیش از همه به انجام اقداماتی در سطح اقتصاد کلان بستگی دارد.

** یارانه های پنهان
یارانه هایی که به مردم داده می شود به دو صورت پنهان و آشکار است. یارانه پنهان شامل یارانه به کالاهایی مانند آب، برق، بنزین و غیره است که همه ی مردم به شکل یکسان از آن بهره مند نمی شوند. برای مثال کسی که یک خانه بزرگ دارد و برق و آب بیشتری مصرف می کند، بهره بیشتری از یارانه های آن نیز خواهد داشت. در مورد بنزین نیز به همین شکل است. طبق نظر کارشناسان بررسی میزان یارانه پنهان سالانه نشان می دهد که در حوزه حامل‌های انرژی به رقمی در حدود 600 تا 900 هزار میلیارد تومان می‌رسد. با تقسیم این رقم سالانه به تعداد شهروندان ایرانی روزانه عددی بین 2 تا 3 دلار یارانه پنهان به دست می آید. این در حالی است که یارانه امکان توزیع یکسان نداشته و میان ساکنان شهرهای بزرگ مانند تهران و افرادی که در شهرهای کوچک، روستاها و حاشیه‌ها زندگی می‌کنند، فاصله قابل توجه به وجود آورده است.
بدین ترتیب می توان حدس زد که میزان یارانه پرداختی به صورت پنهان بسیار بیشتر از یارانه نقدی و آشکار است. پس در مجموع افراد ثروتمند و یا سه دهک بالای جامعه به مراتب یارانه ای بیشتر از افراد ضعیف و دهک های پایین دریافت می کنند. حذف یارانه ها نباید تنها به یارانه های آشکار محدود شود. هدفمندی باید شامل ساماندهی یارانه های پنهان نیز باشد.

** دولت رفاه و یارانه
طبق نظر اصحاب علوم اجتماعی، دولت رفاه وقتی پدید آمد که حاکمان متقاعد شدند که رفاه مردم از جهت حفظ قدرت و امنیت کشور مهم و ضروری است. مردم باید حداقلی از رفاه برخوردار باشند تا جامعه دچار انواع آسیب های امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نشود.
نکته قابل توجه در این باره این است که یارانه ها به نوعی با هدف حفظ قدرت خرید مردم و کمک به رفاه آنها داده می شود اما به معنای سیاست های دولت رفاه نیست. معمولاً دولت رفاه خدمات عمومی مربوط به تحصیلات ابتدایی، خدمات بهداشتی و مسکن را (در برخی موارد با هزینه کم یا حتی بدون هزینه) فراهم می‌کند.
آنچه که در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز آمده است تأیید بر سیاست های دولت رفاه است نه دادن یارانه. در واقع در اصول متعددی از قانون اساسی به مبانی دولت رفاه اشاره شده است. برای مثال به موجب بند یک اصل 43 قانون اساسی تامین نیازهای اساسی مردم مانند مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه بر عهده دولت است. در بند دوم اصل سوم و نیز اصل سی‌ام قانون اساسی، آموزش و پرورش رایگان در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی را از اهداف دولت جمهوری اسلامی ایران می‌داند. در اصل بیست و نهم نیز برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بی‌سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی، دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایت‌های مالی فوق را برای یک ‌یک افراد کشور تامین کند.
به نظر می رسد آنچه که در سیاست های دولت رفاه مطرح است با شکل یارانه ها بسیار فاصله دارد. دولت نباید به همه یارانه بدهد اما باید برای همه امکانات رفاهی اشاره شده در قانون اساسی را فراهم سازد. از این رو حذف تدریجی یارانه ها از دهک های بالای جامعه امری پسندیده است اما دولت به همان اندازه باید به سمت اجرای سیاست های دولت رفاه مندرج در قانون اساسی گام بردارد.

منبع: ایرنا
آخرین اخبار