ایران اکونومیست- مجموعهشعر «امشب کنار غزلهای من بخواب» سروده افشین یداللهی بهتازگی توسط انتشارات نگاه به چاپ پنجم رسیده است.
چاپ اول این کتاب در سال ۹۳ منتشر و راهی بازار نشر شد. در این کتاب تعدادی از غزلهای افشین یداللهی به همراه چندین مثنوی از این شاعر و ترانه سرا به چاپ رسیده است. این کتاب سال ۹۵ به چاپ سوم رسید و حالا در سال ۹۷ چاپ پنجم آن راهی بازار نشر شده است.
یداللهی متولدسال ۱۳۴۷ در اصفهان بود که در روزهای پایانی سال ۹۵ در پی یک سانحه تصادف خودرو درگذشت. او پزشک متخصص اعصاب و روان و از ترانهسرایان سالهای اخیر بود. یداللهی کار حرفهای خود را در زمینه شعر و ترانه از سال ۱۳۷۶ آغاز کرد و برای بسیاری از تیتراژهای سریالهای تلویزیونی ترانه سرود.
در کتاب «امشب کنار غزلهای من بخواب» این غزلیات از یداللهی چاپ شده است:
«یک روز میآیی که من، دیگر دچارت نیستم»، «آمد و گفت روحِ بادم و رفت»، «سوزاندیَم که دلم خامتر شود»، «آتش بزن آرامشِ خاکستریَت را»، «گاهی مسیرِ جاده به بنبست میرود»، «دلی پشتِ ارابهی عشق بستی و رفتی»، «آرام بگیر امشب، ما هر دو پُر از دردیم»، «از تو بعید نیست جهان عاشقت شود»، «بانویِ فصلِ درختانِ سارپوش!»، «بنبست و جاده یکی میشود اگر»، «یک شب دلی به مسلخِ خونم کشید و رفت»، «آیینهوار با تو، اقرار پشتِ اقرار»، «یک بار، مؤمنانه به شوقم نگاه کن»، «این جمعِ پراکنده اگر ایل ندارد»، «از بس همیشگی شدهای مثل باورم»، «آزادِ آزادم، ببین! چون عشق درگیرِ من است»، «بوی تو میدهد آغوشِ خالیَم»، «لذّت ببر از اینکه گرفتارِ تو هستم»، «نه، غیرِ ممکن است کسی را خدای تو»، «داغِ همیشگی شدهی عمرِ من، تویی»، «غریزیترین عاشقِ تو منم، تو با اسمِ من، عشق سَر میکشی»، «بوسیدمت که ببینم چه میشود»، «در خویش سفر کردم، ویرانه به ویرانه»، «دو بیتی، غزل، مثنوی میفروشم»، «رفتی که خاطراتِ تو را زیر و رو کنم»، «بمان برای زمین تکیه گاه بردارم»، «این یک جنونِ منطقیست که میخواهمت هنوز»، «تازگیها بوسهات طعمِ سیاست میدهد»، «من را مشایعت کن با بوسه تا جهنم»، «چرا این اتفاق افتاد امشب؟»، «شبانههای بیصدا، سکوتِ نورِ ماه شد»، «یک فرصتِ طولانی از چشمِ تو میخواهم»، «مرا بیمیلِ من ایجاد کردی»، «ایستاد، امّا نرفت آنقدر، تا افتاد و رفت»، «خطِ قرمزهای ما انگار لیمویی شده»، «تو با قلبِ ویرانهی من چه کردی؟»، «کاری کن از سَرِ من آب بگذرد»، «در آغوشِ من هستی و نیستی»، «مُرددَم میانِ غربتِ شیطان و قُربِ جبرائیل»، «حقیقتی که در این وعدههای رویاییست»، «وقتی خدا تکثیر شد امّا یکی ماند»، «قلبم از اعتنای کَمَت سکته میکند»، «سفر به غیرِ تو را با سراب باطل کن»، «کار از یقین گذشته و مشکوک ماندهای»، «دیوارِ یقین، وسعتِ زندانِ خودم بود»، «دیشب کنارِ پنجرهام هیچکس نبود»، «من خاکِ پایِ مردمِ آزادهی توأم»، «وقتی که واژه را در بسترِ سکوت، تصویر میکنی»، «بهار، هستیِ پنهانِ درونِ آیینهست»، «تا توطئهای دیگر، ای دوست خداحافظ».
عناوین مثنوی های چاپشده در این کتاب هم به این ترتیب است:
«کیست قراولِ غزل؟ شاعرِ شورشی منم»، «من همه کار کردهام، جعلِ خودم، قتلِ غزل»، «سر بریدند آسمان را در زمین»، «در چشمِ ماتم رستگاری موج میزد»، «از روز شمارِ یک عشق»، «زیباییِ تو سَم است، مینوشم و میمیرم»، «علتِ شعرهای من»، «درد که میکشی، جهان رنگ پریده میشود»، «خیره شدن به چشم تو»، «ساقی از ساقِ عجیبِ تو چنین نام گرفت» و «فقط به عشقِ ذوقِ تو زمانِ خواندنِ غزل».
چاپ پنجم این کتاب با ۱۴۴ صفحه و قیمت ۱۸ هزار تومان عرضه شده است.