ایران اکونومیست- فیلم سینمایی «بی صدا» به نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی حسین شهابی این روزها در بخش هنر و تجربه اکران میشود. به بهانه اکران این فیلم با او گفتگو کردیم که در ادامه آن را می خوانید.
در فیلم ساختن هدف بدان معنا که استراتژی خاصی برای رسیدن به یک منظور مشخص و معین باشد، وجود ندارد؛ مگر کسانی که پروپاگاندا میکنند یا فیلم سیاسی میسازند. قبل از هرچیز فیلمسازی شغل یک فیلمساز است و قطعاً هرکدام متناسب با روحیات، دانش و تواناییهای خود اهداف را دنبال میکنند. گاه یک جرقه کوچک، باعث شکل گیری ایده اصلی یک فیلم میشود.
شاید این شغل جزو دراماتیک ترین شغلها برای یک مبتلا به سرطان بود؛ سرطانی که خود دراماتیک ترین بیماری است.
به نظرم بیش و پیش از هر چیز آنچه نیاز جامعه امروز ایران است، پرداختن به مسئله سرطان اجتماعی است. قصد من هم از ساخت «بی صدا» که در ابتدا دوران سرطانی نام داشت، همین بوده است. اگر اجازه میدادند نام این فیلم همان دوران سرطانی بماند، بهتر میتوانست این تفکر را به تصویر بکشد. سرطان اجتماعی را باید هر نوع دردی دانست که جامعه امروز ما بدان مبتلاست. این بیماری بیشتر جنبه روحی روانی دارد تا جسمی. ابتدا در فکر و اندیشه آدمها رسوخ میکند و به تدریج بر جسمشان تاثیر منفی میگذارد و آنها را دچار نوعی رکود و رخوت و اساساً بی توجهی نسبت به وضعیت جامعه میکند. تا جایی که پذیرش بی چون و چرا را بر هر نوع کنشی نسبت به اتفاقات پیرامون شان ترجیح میدهند. با این وجود سرطان جسمی به عنوان یک بیماری هم خود بیتاثیر از چنین وضعیتی نیست و در این شرایط گسترش یافته و گویی به درد مشترک افراد جامعه تبدیل میشود. بنابراین سینما نیز باید به آن بپردازد؛ اما سوال اینجاست که سینمای تجاری امروز ما چقدر نسبت به این ماجرا دغدغه دارد؟! چقدر میتواند به سودآوری این اندیشه و فیلمسازی درباره اش بیندیشد و ریسک آن را به جان بخرد؟! در حالی که مردم عادت کرده یا بهتر بگوییم عادت داده شده اند که عمدتاً فیلم سخیف ببینند.
نمیتوانم بگویم بله یا نه. به هر حال هنر و تجربه نوعی از اکران است و این امکان مهم را فراهم آورده که فیلمهایی که قابلیت آشتی پذیری با سینمای بدنه را ندارند، رنگ پرده را ببینند و اکران شوند. اگرچه فیلم من پروانه ساخت و نمایش سینمایی داشت و میتوانست در سینماهای عادی هم اکران شود، اما بنا به مصلحت هنر و تجربه را ترجیح دادیم.
من اگرچه در بخش کاملاً خصوصی و بدون هیچگونه حمایتی از سوی دولت فیلم میسازم؛ اما متر و معیارم برای انتخاب بازیگر هرگز میزان دستمزد آنها نبوده و نیست. شاید باورش برایتان سخت باشد، اما بسیاری اوقات بازیگری را انتخاب کرده و پای قرارداد نشسته ام و تازه متوجه شده ام که دستمزد او چقدر است!
بله؛ تصمیم داریم در فرصتی مناسب آن را برای بیماران رها شده از سرطان یا درگیر با آن اکران کنیم.
فیلم ساختن برای فیلمسازان مستقل در هیچ دوره و دولتی کار راحتی نبوده است. آنها در تمام ادوار تنها با تکیه بر توان و باور خود دوام آورده و ماندگار شده اند. اعتقاد من بر این بوده و هست که به هر دلیلی اگر روزی سینمای بدنه هم از بین برود، سینمای مستقل به مدد پتانسیل نهفته در اهداف انسانی خویش، همچنان حیات خود را حفظ خواهد کرد. همچنان که تاریخ کوتاه سینما، این را در جای جای دنیا بارها تجربه کرده است.