ایران اکونومیست- جمشید مشایخی در برنامه «اختیاریه» در خصوص ورود خود به عرصه تئاتر گفت: وقتی به تهران آمدم و به دبیرستان نظام رفتم، ارتباطم با تئاتر قطع شد و گرفتار آنجا شدم. برای همین از دانشکده افسری فرار کردم تا عشق به تئاتر را از دست ندهم.
وی در ادامه ماجرای عاشقی خود را بیان کرد و گفت: داستان عاشقی ام به سال ۳۶ بازمیگردد. همسرم از خویشاوندان ما بود و وقتی به عیادت مادرش رفتم، با او صحبت کردم و دلبسته اش شدم اما همیشه وحشت داشتم که نکند به او نرسم.
مشایخی در درباره اظهارنظرش درخصوص عزت الله انتظامی در جشن منتقدان گفت: هیچگاه رقابتی با آقای انتظامی نداشتم. ایشان ۱۰ سال از من بزرگتر بود و با ایشان مسئلهای نداشتم. در جشن منتقدان منظورم ایشان نبود بلکه افرادی بود که هیچ کس را نمیبینند.
وی افزود: من شیفته جهان پهلوان تختی بودم و یکبار که بزرگ منشی و پهلوانی او را دیدم، گفتم ای خدا! اگر من روزی در کارم موفق شدم یک هزارم این مرد آدم می شوم، خاکی می شوم!
مشایخی ادامه داد: تختی با زنی ازدواج کرد که از طبقه خودش نبود و همیشه او را مسخره میکرد! و تختی اگر با او زندگی میکرد تختی نبود؛ اگر طلاق میداد هم تختی نبود؛ اگر خودش را میکشت تختی بود! با صراحت معتقدم او خودکشی کرده است.
مشایخی در واکنش به شایعات فوتش بیان کرد: مرگ و زندگی دست خداست. اگر کسی گفت: جمشید مشایخی از دنیا رفت، توهینی نکرده است و من از این افراد گلهای ندارم. اما اگر از من متنفرند میتوانند بگویند تو را دوست نداریم؛ انتشار شایعه مرگ موجب رنجش خویشان و اطرافیانم میشود.
وی در درباره ورود به سیاست و اظهارنظرش درباره روحانی بیان کرد: ورود به سیاست را به صلاح هنرمندان نمیدانم. ما اهل دل هستیم و با سیاست کاری نداریم به همین دلیل حرفی نمیزنیم که برایمان گرفتاری ایجاد شود اما اگر اهل سیاست بودم چنین حرفی نمیزدم.
مشایخی در اختیاریه در واکنش به فاشیست خواندن فردوسی توسط یکی از کارگردانان بیان کرد: من فکر میکنم ایشان خواب دید! فردوسی افتخار ماست. یک مرد وطن پرست و باشرف؛ چطور میشود چنین حرفی را زد؟! ابدا چنین اهانتهایی را نمیتوان به این افراد کرد چرا که این افراد از جایگاه ویژهای برخوردار هستند.
این بازیگر در خصوص ماجرای دلخوری از رضا عطاران بیان کرد: هیچ دلخوری ندارم. دلخوری و کینهها را نباید به دل گرفت؛ خیلی زشت است. ما خاک پای همه ملت ایران هستیم.