به گزارش ایران اکونومیست، این مجری تلویزیون با اشاره به مرز میان بازیگری و اجراء اظهار کرد: مرزهای بین بازیگری و اجراء باید رعایت شود و وقتی بازیگران کارشان به دلیل تولیدات پایین سینما و تلویزیون کاهش پیدا میکند، بیکار میشوند و اولین پیشنهادی که به آنها میشود را قبول میکنند. اما کار اجراء برای بازیگر به ضرر اوست، به دلیل اینکه اجراء و بازیگری دو مقوله کاملا متفاوت هستند و نباید مرز آنها با هم ادغام شود. به نظرم بالاخره تولیدات سینما افزایش پیدا میکند و تلویزیون هم به دست مدیران اهل سپرده میشود و تولیدات آن بیشتر خواهد شد؛ بنابراین بازیگرانی که کار اجراء انجام میدهند، ضرر خواهند دید و کارگردانها به سراغشان نمیآیند زیرا به چهره تکراری تبدیل شدهاند.
او با انتقاد از تلویزیون برای بهرهگیری از چهرههای مشهور بهعنوان مجری، ادامه داد: تلویزیون ضرر اصلی را خواهد کرد. زیرا برای جذب مخاطبان خود سلبریتیها را برای اجرای مسابقات میآورد و فکر میکند که میتواند خود را نجات دهد، اما حتی این مهرهها را هم میسوزاند و آنها را از سوپراستاری میاندازد.
شهریاری درباره دلایل فعالیت نکردن در تلویزیون گفت: در طول تاریخ تلویزیون هیچ وقت نگفتهاند که چرا ممنوع شدید و چرا برگشتید. خودم نیز هنوز نمیدانم که چرا در تلویزیون کار نمیکنم. قبلا هم ممنوع شدیم و باز هم دعوت به کار شدیم. حتی در آن زمان نیز پرسیدیم که دلیل این اتفاق چیست که آنها دلیل را کجسلیقگی عنوان کردند. متاسفانه تلویزیون خطوط قرمز زیادی دارد و با تغییر مدیران و سلایق عوض میشود که خطرناک است، زیرا باید اصول ثابتی داشته باشیم که آن را به همه جا ابلاغ کنیم نه اینکه با تغییر یک مدیر تمام خطوط قرمز عوض شود.
این مجری تلویزیون با اشاره به سیال بودن خطوط قرمز تلویزیون ادامه داد: به عنوان نمونه خطوط قرمز در شبکه سه و شبکه نسیم به کلی متفاوت است؛ برای مثال موسیقیای که از شبکه نسیم میشنویم، از هیچ شبکه دیگری نخواهیم شنید. چرا باید این تفاوتها وجود داشته باشد؟ آنها به دلایل پیش پا افتادهای مجریان را کنار میگذارند. برای مثال با برنامه «۹۰» چه کردند؟ با این که با افتخار از آن نام میبردند. من از سال ۹۳ در تلویزیون اجرایی نداشتم و زمانی متوجه این مساله شدم که یک تهیهکننده طرحی را به تلویزیون ارائه داده بود و به من پیشنهاد اجرای آن را داد، اما زمانی که این مساله را به سازمان صداوسیما گفت، آنها گفته بودند که فرد دیگری را به عنوان مجری انتخاب کنید. به نظرم یکی از اصول مدیریتی این است که مدیر قابلیتهای زیر دست خود را بشناسد و از آنها استفاده کند.
او با اشاره به مسابقاتی که در حال حاضر از تلویزیون پخش میشود، گفت: استقبال چندانی از مسابقات «برنده باش» و «پنج ستاره» نشده، به دلیل اینکه کار اجراء با بازیگری متفاوت است. بازیگر یک متن را حفظ میکند و ژست میگیرد و مطابق با سلیقه کارگردان آن را ایفاء میکند، اما اجراء بداهه است که مجری در لحظه باید جملهای را بیان کند. بازیگری که فقط یاد گرفته متنی را حفظ کند و مطابق با سلیقه کارگردان آن را ادا کند، نمیتواند کار اجراء انجام دهد.
این مجری تلویزیون درباره مدیران صداوسیما اظهار کرد: امیدوارم یک روز مدیران ما از خواب غفلت بیدار شوند؛ البته حس میکنم که خودشان را به خواب زدهاند و در یک برج عاجی نشستهاند و شبکههای خودمان را قابل مقایسه با هیچ شبکه خارجی نمیدانند. در صورتی که تمام مخاطبان ما به برنامههای تولیدی ساده و پیش پا افتاده آنها جذب شدهاند.
شهریاری بیان کرد: یک شبکه تلویزیونی ماهوارهای مجریان خود را جمعآوری میکند؛ آنها آواز میخوانند و مردم جذب این برنامه میشوند، در حالی که ما خودمان مجریان متخصص داریم. مدت زیادی است که دانشکده صدا و سیما را داریم و با اینکه فارغالتحصیلان در این عرصهها دوره دیدهاند از آنها هیچ استفادهای نمیشود و بهجای آن بازیگران برای اجراء به تلویزیون آورده میشوند.
این مجری تلویزیون در پایان گفت: امیدوارم فردی یک روز از طرف مجلس شورای اسلامی از سازمان صداوسیما جواب بخواهد. نمیشود که صداوسیما در برابر بودجهای که دریافت و آن را نابود میکند، جوابی ندهد. تعداد زیادی از شبکههای تلویزیون با چه هدفی تاسیس شدهاند، در حالی که هیچ بینندهای ندارند. به نظرم تعداد بینندگان تلویزیون از کارمندان سازمان صداوسیما کمتر است. آیا نماینده مجلس شورای اسلامی نباید به صورت سئوال و تحقیق، مساله بودجه و عملکرد صداوسیما را مطرح کند که موقع بودجه دادن به سازمان دقت داشته باشند؟ این پولهای مردم رنجکشیده است که برای گذران عمر خود دچار مشکل هستند.