به گزارش ایران اکونومیست، ؛ سلول درمانی در فلج مغزی از آنجا که تاکنون درمان موثری برای فلج مغزی وجود نداشته است، امروزه سلول درمانی به عنوان درمانی نوین و تا حدی جایگزین مطرح شده است به طوری که طی چند سال گذشته سلول درمانی بحث داغ پروژههای تحقیقاتی بوده است، اولین بار استفاده از سلولهای بنیادی در بیماری آنمی فانکونی در سال 1988 بوده است و بعد از آن، استفاده از سلولهای بنیادی خصوصا سلولهای بنیادی خون بند ناف و سلولهای هماتوپوئتیک بسیار مورد توجه بوده است.
مطالعات نشان میدهد سلولهای بنیادی در بیماریهای مختلف نورولوژیک موثر بوده و در بیماری فلج مغزی اهداف درمانی بر اساس ویژگیهای نوروپروتکتیو از خواص ضدالتهابی تا اثر ضد آپوپتوزی آن است.
سلولهایی که طی کارآزماییهای بالینی مختلف در بیماری فلج مغزی مورد استفاده قرار گرفته شامل سلولهای پیش ساز عصبی جنین سقط شده، سلولهای بنیادی شبه عصبی مشتق از سلولهای مزانشیم، سلولهای ماکروفاژ M2 ، سلولهای بنیادی امبریونیک، سلولهای تک هستهای بند ناف، سلولهای مزانشیم بند ناف است که به روشهای مختلف شامل تزریق داخل وریدی، اینتراتکال و داخل مغزی مورد استفاده قرار گرفتند.
فلج مغزی چیست؟
امیر باجوری مدیر درمان مرکز سلول درمانی پژوهشگاه رویان اظهار کرد: فلج مغزی (CP)Cerebral Palsy از دسته بيماریهای ناتوان كننده مزمن سيستم موتور در كودكان است؛ علل مولد بيماری بسيار گوناگون میباشند از ناهنجاریهای تكامل مغز تا آسيبهای حين تولد و بعد از تولد را شامل میشود، نوزادان نارس كه دچار آسيبهای ايسكمكی- هيپوكسكی حين تولد شدند، جمعيت اندكی از مبتلايان به CP را شامل میشوند كه بيشتر آسيبهای مغزی در آنها مربوط به اولیگودندروسيتها و بافت سفيد مغز است.
مدیر درمان مرکز سلول درمانی پژوهشگاه رویان بیان کرد: شيوع 5/ 2- CP 2 در هر 1000 تولد زنده است، از هنگامی كه واحدهای مراقبت قوی نوزادان جهت كودكان نارس با وزن بسيار اندک هنگام تولد ايجاد شده است، نزدیک به نيمی از موارد CP را اين كودكان تشيكل میدهند؛ 70 - 30 درصد کودکان مبتلا به CP دچار معلولیت شناختی چشم گیری هستند.
فلج مغزی چند دسته است؟
باجوری با اشاره به اینکه دو سيستم جهت توضيح مشاهدات بالينی CP وجود دارد، ادامه داد: طبقه بندی فيزيولوژیكی، طبقه بندی توزيع؛ طبقه بندی فيزيولوژیک براساس آسيبهای حركتی شامل حركتهای غيرطبيعی و تونوسیته ماهيچهای غير طبيعی است و طبقه بندی توزيع براساس محل درگيری ماهيچهای استخوانی است.
وی افزود: طبقه بندی فيزيولوژیک شامل فلج مغزی (Spastic) شايعترين نوع CP است كه در 70 - 80 درصد موارد بیماران CP ديده میشود كه در نتيجه آسيب نورونهای حركتی فوقانی واقع در راه هرمی (پیراميدال) ايجاد میشود، كودكان مبتلا به اين نوع 2 سال اول هيپوتونی گردن را نشان میدهند اسپاسمهای وابسته به مقاومت در برابر كشش در سال دوم زندگی ظاهر میشود و به طور واضحی با افزايش رفلكس عمقی تاندونی ( DTR ) و تشنج عضلانی همراه است.
مدیر درمان مرکز سلول درمانی پژوهشگاه رویان تشریح کرد: فلج مغزی ( Diskinetic ) در 10 - 15 درصد مبتلايان به CP ديده میشود و با تنوع تونوسیته غير طبيعی كه تمام بدن را در بر میگيرد مشخص میشود، حركات غير ارادی مشهود است؛ آتتوز و حركات چرخشی غير ارادی است كه غالبا با حركات بالقوهای كه كره ناميده میشود همراه است، اين نوع CP در اثر آسيب گرههای قاعدهای بوده و اصولاً با كرنا كيتروس همراهی دارد، حملات خفيف و عملكردهای شناختی طبيعیتر از ساير انواع CP است، مشكلات شنيداری و اختلالات حركتی- گفتاری شايع است.
باجوری ادامه داد: فلج مغزی (Ataxic) در كمتر از 5 درصد موارد CP ديده میشود، اين مورد نادر از CP در نتيجه آسيبهای مغزی ايجاد میشود و با حركات ارادی و تعادل غير طبيعی همراه است، اين كودكان راه رفتن لرزان و تونوسیته ماهيچهای غيرطبيعی دارند.
وی افزود: فلج مغزی (Mixed) در 10 -15 درصد كل موارد را شامل میشود؛ بيش از یک مورد از الگوهای حركتی وجود دارد و الگوی خاصی بر ديگر الگوها غالب نيست و غالباً با ساير عوارض مثل اختلالات حسی، اختلالات درک و اختلالات شناختی همراه است.
مدیر درمان مرکز سلول درمانی پژوهشگاه رویان بیان کرد: طبقهبندی توزيع، CP آتاكس كی (Ataxic ) و ديس کینتیک (Diskinetic ) غالباً در تمام بدن مشهود است، در حالی كه CP اسپاستیک (Spastic) غالباً منطقه محدودی را درگير میکند؛ Spastic Dipelgy، در شير خوارانی كه وزن تولدشان كم است و در نتيجه آسفیكسی مغزی با يا بدون خونريزی درون بطنی از محل ماتر یكس ژرمينال نارس است، حملات میتواند در طی ساير اختلالات مثل ناتوانی يادگيری و مشكلات زبانی همراه باشد، عقب ماندگی شديد ذهنی از ساير موارد CP شايع تر است، جمع شدگی (Contracture) هيپ، زانو و آرنج میتواند بعدا در حركت مشكل ايجاد كند.
باجوری اظهار کرد: Spastic quadripelgy هر 4 اندام را گرفتار میکند و با وزن كم هنگام تولد، آسيفكسی شديد، تشنج، مشكلات تغذیهای، اسكوليوز و ساير مشكلات اورتوپدی همراه است؛ Spastic Hemipelgy با وضعيتهای شرح داده شده همراهی دارد ولی میتوانند به دليل آسيبهای عروقی مغز مثل پديده آمبولی يا ناهنجاریهای عروقی باشد، تشنج در این نوع شايع است ولی عملكردهای شناختی میتواند سالم بماند چرا كه فقط یک نيمه مغز درگير است، اختلالات چشمگير حركتی و پردازش زبانی میتواند شديد باشد.
وی با اشاره به عوامل خطر فلج مغزی در جمعيت، تشریح کرد: موارد مربوط به قبل از بارداری شامل تاريخچه ضايعات جنينی، سیکلهای قاعدگی طولانی، اختلالات تيروئيدی مادر، تاريخچه فاميلی عقب ماندگی ذهنی است؛ موارد مربوط به زايمان شامل جدا شدن پيش از موعد جفت است ؛ به موارد مربوط به مدت كوتاهی بعد از تولد میتوان به انسفالوياتی نوزادی اشاره کرد.
مدیر درمان مرکز سلول درمانی پژوهشگاه رویان ادامه داد: موارد مربوط به دوران بارداری شامل شرايط اجتماعی- اقتصادی پايين، درمان دارويی با هورمون تيروئيد، استروژن و پروژسترون، حملات بيماری در مادر، پلی هيدرآمنيوس، اكلامپسی، خونريزی سه ماه سوم، دو قلويی، نقص عضو مادرزادی، تاخير رشد جنسی، پرزانتاسيون غير طبيعی است.
باجوری افزود: جراحات اكتسابی مانند صدمات هيپوكسیک- ايسكمیک، عفونت، اختلالات اندوكرين، بيماریهای متابولیک و تروما مهمترين علل فلج مغزی هستند، لذا بيماریهای ژنتیکی و بد شكلیهای مغزی نيز از علل مهم ديگر است، عوامل خطر حول و حوش تولد در 70 - 80 درصد نوزادان مبتلا به CP تشخيص داده شده است، آسيفكسی، عفونت و تروما در 10 - 20 درصد موارد نقش دارد، از علل ديگر نارس بودن، وزن پائين زمان تولد، حاملگیهای متعدد، بيماریهای انعقادی جنين، ناهنجاریهای جفت و عفونت و التهابات داخل رحمی است.
وی گفت: فلج مغزی كنترل هماهنگی بين عضلات را تحت تاثير قرار میدهد و حركات ساده مثل ايستادن مشكل میشود ساير عملكردهای حياتی كه در برگيرنده سيستم موتور و عضلات هستند نيز درگير میشوند مانند تنفس، كنترل مثانه و روده، غذا خوردن، يادگيری، از مشكلات طبی ديگر میتوان به اختلالات خواب، استئوپروز، اختلالات رفتاری، اختلالات بينايی و از دست رفتن شنوايی، آسپيراسيون غذا و ريفلاكس معدی- مروی اشاره كرد.
مدیر درمان مرکز سلول درمانی پژوهشگاه رویان ادامه داد: پيش آگهی به وسعت ناتوانی فردی و شدت مداخلات توان بخشی بستگی دارد، درمان وابسته به الگوهای اختلال عملكرد موجود است، درمانهای فيزیکی وكار درمانی به نحو مطلوبی وضعيت و حركات بدن را تسهيل میکند و كاركرد بخشهای درگير را افزايش میدهد.
باجوری در پایان یادآوری کرد: درمان میتواند شامل درمانهای خوراكی، تزريق سم توبولينيوم و كاشت پمپ باكلوفن اينتراتكال باشد؛ برای آنكه رشد عاطفی امكان پذير باشد حمايت خانوادگی الزامی است، جراحی میتواند جابجايی استخوان لگن و اسكوليوز را درمان كند كه اختلالات بسيار شايعی در CP هستند.