تجربیات بینالمللی نشان میدهد اکثر کشورها برای مقابله با بحران برق به یک روش اکتفا نکرده و بیش از یک ابزار استفاده کردهاند.
کد خبر: ۲۳۳۴۷۱
به گزارش ایران اکونومیست در صورتی که شرایط اوج بار به حالت بحرانی
در آید، چارهای جز سهمیهبندی برق وجود ندارد. در بسياری از کشورهای جهان در طول مدت اوج بار، سهمیهبندی برق در دستور
کار قرار گرفته است.
آنطور که مرکز پژوهشهای مجلس گزارش داده، دولت برزیل در سال 2011 برای
عبور از شرایط بحرانی اوج بار شبكه برق و با هدف کاهش 20 درصد از ميزان مصرف برق خود تصميم گرفت برنامههای صرفهجویی
انرژی را بهصورت اجباری برای همه
بخشها به اجرا درآورد.
در نيوزلند در بحران سال 2001، دولت برای کاهش داوطلبانه 10 درصد از مصرف
برق در مدت 10 هفته، یک فراخوان عمومی انجام داد. به دنبال این فراخوان برنامههای
تلویزیونی و رادیویی با عنوان کمپين «10 برای 10» به تناوب به این موضوع پرداختند.
این کمپين علاوه بر موفقيت در کاهش 10 درصدی مصرف برق، در بخش دولتی موجب صرفهجویی
15 درصدی برق شد.
در استان اونتاریو کانادا، اگرچه در بيشتر سالها بخش صنایع بهصورت داوطلبانه
مصرف برق خود را در ایام اوج بار کاهش میدادند، اما در برخی سالها هم دولت خواستار
کاهش مصرف 50 درصدی برق در زمان اوج بار مشتریان تجاری و صنعتی شد. برای رسيدن به این
هدف، صنایع پرمصرف مانند خودرو، توليد خود را متوقف کردند. همچنين دولت فدرال تمام
فعاليتهای غيرضروری را تعطيل کرد.
در توکيو (ژاپن) در طول بحران برق برخی از کارخانهها زمان توليد خود
را به ساعات کمباری و یا روزهای آخر هفته که ميزان بار شبكه برق کمتر است، انتقال
دادند. برخی دیگر از کارخانهها نيز توليد خود را بهصورت کامل متوقف کردند.
بحران برق در کوبا در سالهای 2002 تا 2006 موجب قطع برق شدید در سراسر
کشور شد. در ژوئيه 2005، شبكه دچار 18 درصد اضافه بار شد. در این حالت، سهمیهبندی
برق ابزار حل بحران نبود، بلكه نتيجه ناتوانی سيستم در حل آن بود.
هماکنون بحران برق در ایران از طریق همكاری صنایع و کشاورزان کنترل میشود
و ضروری است به بخشهای پيکساز مانند خانگی بيشتر توجه شود.