يکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴ - 2025 December 07 - ۱۵ جمادی الثانی ۱۴۴۷
۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۶

جایگاه واسطه‌های مالی در سیستم بانکداری

سیستم بانکداری سایه به واسطه‌های مالی اشاره دارد که در ایجاد اعتبار مشارکت می‌کنند اما تحت نظارت مقرراتی نیستند.
کد خبر: ۸۲۸۸۳۸

جایگاه واسطه‌های مالی در سیستم بانکداری

به گزارش ایران اکونومیست؛ بانک‌ها نقش کلیدی در اقتصاد ایفا می‌کنند و سیستم اعتبار را با گرفتن پول از سپرده‌گذاران و ایجاد اعتبار جدید برای وام‌دهی پشتیبانی می‌کنند. بانک‌ها معمولاً باید با نظارت فراوان از سوی تنظیم‌کننده‌های مقررات مالی  در کشورهای خود و سراسر جهان عمل کنند. بانک‌های سایه، که اغلب به عنوان شرکت‌های مالی غیربانکی (NBFCs) شناخته می‌شوند، معمولاً با نظارت کم یا بدون نظارت از سوی تنظیم‌کننده‌های مقررات مالی عمل می‌کنند. مثال‌های بانک‌های سایه یا واسطه‌های مالی بدون نظارت شامل صندوق‌های هج، صندوق‌های سرمایه‌گذاری خصوصی، وام‌دهندگان رهنی و حتی بانک‌های سرمایه‌گذاری بزرگ است. سیستم بانکداری سایه همچنین می‌تواند به فعالیت‌های بدون نظارت توسط نهادهای تحت نظارت اشاره کند، که شامل ابزارهای مالی مانند سوآپ‌های پیش‌فرض اعتبار می‌شود.

نکات کلیدی

  • سیستم بانکداری سایه شامل وام‌دهندگان، کارگزاران و سایر واسطه‌های اعتبار است که خارج از حوزه بانکداری سنتی تحت نظارت قرار می‌گیرند.
  • بانکداری سایه عموماً بدون نظارت است و مشمول همان محدودیت‌های ریسک، نقدینگی و سرمایه مانند بانک‌های سنتی نیست.
  • سیستم بانکداری سایه نقش عمده‌ای در گسترش اعتبار مسکن در دوره پیش از بحران مالی ۲۰۰۸ ایفا کرد.
  • با این حال، بانکداری سایه از آن زمان در اندازه رشد کرده و عمدتاً از نظارت دولتی فرار کرده و ریسک‌های بالقوه‌ای برای سیستم مالی جهانی ایجاد می‌کند.

درک سیستم‌های بانکداری سایه

بیشتر بخش بانکداری سایه از NBFCs تشکیل شده که تحت نظارت قانون اصلاحات وال استریت داد-فرانک و حفاظت از مصرف‌کننده قرار می‌گیرند. NBFCs خیلی قبل از قانون داد-فرانک وجود داشتند. در سال ۲۰۰۷، اقتصاددان پل مک‌کالی، مدیرعامل وقت شرکت مدیریت سرمایه‌گذاری پاسیفیک (PIMCO)، ماتریس رو به گسترش نهادهایی که به محیط وام‌دهی آسان پول در آن زمان کمک می‌کردند—که منجر به فروپاشی وام‌های ساب‌پرایم و بحران مالی بعدی ۲۰۰۸ شد—را «بانک‌های سایه» نامید. هرچند اصطلاح «بانکداری سایه» کمی شرورانه به نظر می‌رسد، بسیاری از کارگزاری‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری شناخته‌شده در فعالیت بانکداری سایه شرکت می‌کنند. بانکداران سرمایه‌گذاری لمن برادرز و بر استیرنز دو تا از معروف‌ترین NBFCs در مرکز بحران مالی ۲۰۰۸ بودند. در نتیجه آن بحران، بانک‌های سنتی تحت نظارت دقیق‌تر قرار گرفتند که منجر به انقباض طولانی‌مدت در فعالیت‌های وام‌دهی‌شان شد. با تشدید مقررات توسط مقامات بر بانک‌ها، بانک‌ها نیز بر متقاضیان وام یا اعتبار سخت‌گیری کردند. الزامات سخت‌گیرانه‌تر منجر به نیاز بیشتر مردم به منابع تأمین مالی دیگر شد—و بنابراین، رشد نهادهای غیربانکی «سایه» که قادر به عمل خارج از محدودیت‌های مقررات بانکی بودند. سیستم بانکداری سایه عمدتاً از نظارت فرار کرده زیرا، برخلاف بانک‌ها و اتحادیه‌های اعتباری سنتی، این نهادها اجازه گرفتن سپرده‌های تقاضایی سنتی—وجوه آماده در دسترس، مانند آن‌هایی در حساب‌های چک یا پس‌انداز—از عموم را ندارند. این محدودیت آن‌ها را خارج از دامنه نظارت متداول از سوی تنظیم‌کننده‌های مقررات مالی فدرال و ایالتی نگه می‌دارد. به جای گرفتن سپرده، این نهادها در انواع دیگر معاملات مالی شرکت می‌کنند. هیئت ثبات مالی (FSB)، نهادی از مقامات مالی بین‌المللی، بانکداری سایه را با توصیف فعالیت‌های مختلف «واسطه‌گری اعتبار» انجام‌شده توسط نهادهای خارج از چارچوب مقرراتی تعریف می‌کند. این‌ها شامل تحول سررسید (تبدیل وجوه کوتاه‌مدت به سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت‌تر)، تحول نقدینگی (تبدیل نقد یا دارایی‌های مشابه به سرمایه‌گذاری‌هایی که فروش‌شان سخت‌تر است)، انتقال ریسک اعتبار (جابه‌جایی ریسک نکول وام از وام‌دهنده به طرف دیگر) و اهرم (استفاده از پول قرض‌گرفته‌شده برای افزایش بازده بالقوه) است.

تاریخچه و گستردگی سیستم بانکداری سایه

نهادهای بانکداری سایه به عنوان نوآوران در بازارهای مالی ظهور کردند. آن‌ها قادر به تأمین مالی وام برای املاک و اهداف دیگر بودند، اما با نظارت و قوانین عادی در مورد ذخایر سرمایه و نقدینگی روبرو نبودند. این قوانین از وام‌دهندگان سنتی برای کمک به جلوگیری از شکست بانک‌ها، هجوم به بانک‌ها و بحران‌های مالی لازم است. در نتیجه توانایی بسیاری از این نهادها برای اجتناب از نظارت تنظیم‌کننده‌های مقررات مالی، آن‌ها قادر به ایجاد ابزارهای مالی با هدف پیگیری ریسک‌های بالاتر بازار، اعتبار و نقدینگی در وام‌دهی‌شان بودند در حالی که از الزام نگهداری الزامات سرمایه‌ای که تنظیم‌کننده‌های مقررات مالی از بانک‌ها می‌خواهند اجتناب می‌کردند. در دهه پس از بحران مالی ۲۰۰۷–۰۸، بخش بانکداری سایه گسترش یافت و نقش کلیدی در برآورده کردن تقاضای اعتبار برآورده‌نشده توسط بانک‌های سنتی ایفا کرد. این رشد با سطح بالاتری از نظارت از سوی تنظیم‌کننده‌های مقررات مالی همراه بود، به دلیل عواقب بحران مالی. اما با وجود این نظارت افزایش‌یافته، بخش به طور قابل توجهی گسترش یافته است. طبق هیئت ثبات مالی، سیستم بانکداری سایه—که FSB آن را بخش واسطه مالی غیربانکی (NBFI) می‌نامد—در سال ۲۰۲۱ به میزان ۸.۹٪ رشد کرد، که خیلی بالاتر از میانگین پنج‌ساله ۶.۶٪ رشد سالانه است. با ۲۹۳.۳ تریلیون دلار، سهم بخش NBFI از کل دارایی‌های مالی جهانی در سال ۲۰۲۱ به ۴۹.۲٪ رسید. بخش زیادی از این رشد از صندوق‌های سرمایه‌گذاری ناشی شد، با پول‌هایی که وارد شد و ارزش‌گذاری‌ها با بهبود اقتصاد از پایین‌ترین سطوح پاندمی افزایش یافت.

۴۹.۲٪ سهم نسبی سیستم بانکداری سایه از کل دارایی‌های مالی جهانی در پایان سال ۲۰۲۱، طبق هیئت ثبات مالی (FSB).

با نگهداری بخش چنین درصد بزرگی از دارایی‌های مالی در سراسر جهان، ممکن است تعجب‌آور نباشد که دو اقتصاد بزرگ بیشترین تمرکز بانکداری سایه را دارند. ایالات متحده بزرگ‌ترین دارنده دارایی‌های بانکداری سایه است، پس از آن چین. تنظیم‌کننده‌های مقررات مالی مالی چین گزارش دادند که تا سال ۲۰۱۹، بانکداری سایه دارایی‌هایی به ارزش ۱۲.۹ تریلیون دلار را تشکیل می‌داد، برابر با ۸۶٪ تولید ناخالص داخلی کشور یا ۲۹٪ کل دارایی‌های بانکی‌اش.

ریسک‌ها و مقررات بانکداری سایه

صنعت بانکداری سایه نقشی در برآورده کردن تقاضای رو به رشد اعتبار در ایالات متحده ایفا می‌کند. هرچند استدلال شده که واسطه‌گری بانکداری سایه می‌تواند کارایی اقتصادی را افزایش دهد، عمل آن خارج از مقررات بانکی سنتی نگرانی‌هایی در مورد ریسک سیستمیک که ممکن است برای سیستم مالی ایجاد کند برمی‌انگیزد. ماهیت بدون نظارت فعالیت‌های بانکداری سایه یعنی، برخلاف سپرده‌های بانکی که توسط شرکت بیمه سپرده فدرال (FDIC) بیمه شده‌اند، سطح مشابه حفاظتی برای دارایی‌های نگهداری‌شده توسط NBFCs وجود ندارد. نهادهای بانکداری سایه همچنین قادر به دسترسی به وام‌های اضطراری از فدرال رزرو نیستند، که برای بانک‌هایی که با بحران نقدینگی روبرو هستند در دسترس است. اصلاحات اجرا‌شده از طریق قانون اصلاحات وال استریت داد-فرانک و حفاظت از مصرف‌کننده ۲۰۱۰ عمدتاً بر صنعت بانکی تمرکز داشت و بخش بانکداری سایه را عمدتاً دست‌نخورده گذاشت. در حالی که داد-فرانک مسئولیت بیشتری بر شرکت‌های مالی فروش محصولات مالی عجیب تحمیل کرد، بیشتر فعالیت‌های غیربانکی همچنان بدون نظارت است. یک حوزه که تنظیم‌کننده‌های مقررات مالی هدف کاهش ریسک‌های ایجادشده توسط بانکداری سایه را دارند، بررسی مواجهه بانک‌های معمولی با نهادها و محصولات بدون نظارت است. در حالی که این از نظارت NBFCs کوتاه است، مهار ارتباط‌شان با نهادهای بانکی سنتی می‌تواند به محدود کردن ریسک برای اقتصاد کلی ایجادشده توسط بانکداری سایه کمک کند. هیئت فدرال رزرو همچنین پیشنهاد کرده که غیربانک‌ها، مانند کارگزاران-فروشندگان، تحت الزامات حاشیه مشابه بانک‌ها عمل کنند. در همین حال، خارج از ایالات متحده، چین از سال ۲۰۱۶ شروع به صدور دستورالعمل‌هایی مستقیماً هدف‌گیری‌کننده شیوه‌های مالی پرریسک مانند قرض‌گرفتن بیش از حد و سفته‌بازی در سهام کرد.

مثال‌های بانک‌های سایه چیست؟

شرکت‌های شناخته‌شده زیادی به عنوان بانک‌های سایه شمرده می‌شوند. این‌ها شامل:

  • بانک‌های سرمایه‌گذاری، مانند گلدمن ساکس یا مورگان استنلی
  • وام‌دهندگان رهنی
  • صندوق‌های بازار پول
  • شرکت‌های بیمه/بیمه اتکایی

مزایای بانکداری سایه چیست؟

حامیانش استدلال می‌کنند که مزیت بانکداری سایه کاهش وابستگی به بانک‌های سنتی به عنوان منبع اعتبار است. این مزیت مثبتی برای اقتصاد است زیرا به عنوان منبع اضافی وام‌دهی عمل می‌کند و تنوع در سیستم مالی فراهم می‌کند.

آیا بانک‌های سایه باید نظارت شوند؟

بسیاری نهادها، از جمله کمیسیون اروپا، استدلال می‌کنند که باید. آن‌ها استدلال می‌کنند که بخش بانکداری سایه به دلیل اندازه‌اش، پیوندهای نزدیکش با بخش مالی تحت نظارت و ریسک‌های سیستمیکی که ایجاد می‌کند، نیاز به نظارت دارد. همچنین نیاز به جلوگیری از استفاده سیستم بانکداری سایه برای آربیتراژ مقرراتی، یا فرآیند بهره‌برداری از شکاف‌ها برای اجتناب از محدودیت‌های مقرراتی بالقوه وجود دارد.

خط پایانی

سیستم بانکداری سایه شامل وام‌دهندگان، کارگزاران و سایر واسطه‌های اعتبار است که خارج از حوزه بانکداری سنتی تحت نظارت قرار می‌گیرند. هرچند اصطلاح «بانکداری سایه» کمی شرورانه به نظر می‌رسد، بسیاری از کارگزاری‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری شناخته‌شده در فعالیت بانکداری سایه شرکت می‌کنند. حامیان این شرکت‌ها استدلال می‌کنند که اعتبار لازم را که از طریق کانال‌های بانکی سنتی در دسترس نیست فراهم می‌کنند. مخالفان می‌گویند که بخش بانکداری سایه ریسک بدون نظارتی برای مصرف‌کنندگان و امنیت مالی ایالات متحده و اقتصاد جهانی است./ سایت طلا

آخرین اخبار