به گزارش ایران اکونومیست، برگزاری نمایشگاه های مختلف و طرح های خرید کتاب تا حدودی توانسته تحرکی بر بازار نه چندان پویای نشر بدهد. همان گونه که پیش این نیز «سید عباس صالحی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هفتم فروردین ماه امسال با حضور درمصلی امام خمینی ضمن بازدید از روند آماده سازی سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در نشستی با مدیران و معاونان سازمان ها و نهادهای برگزارکننده این رویداد فرهنگی، نمایشگاه را یک فرصت برای «اقتصاد نشر» دانست.
در این نکته شکی نیست که نمایشگاه ها و طرح های خرید کتاب با تخفیف، بر بازار نشر موثرند اما به نظر می رسد موانعی پیش پای ناشران و صنعت نشر وجود دارد. بر همین اساس آسیب شناسی و رفع آنها می تواند گره های صنعت نشر را بگشاید و جانی تازه به اقتصاد نشر بدمد.
بخشی از مشکل، زمینه ساختاری و بخشی دیگر به بحث کارگزاری بازمی گردد. به این معنا که مشکل صنعت نشر مربوط به چند سال نیست بلکه دارای سابقه چند دهه ای است. بر این اساس با اصلاح ساختارهای این حوزه می شود امیدوار بود که بتوان حرکت رو به رشدی را شاهد باشیم. البته در یک نگرش عمیق و همه جانبه باید گفت که عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر چالشهای حوزه نشر تاثیرگذار هستند.
موازی کاری به ویژه در حوزه ترجمه کتاب یکی از عوامل آسیب رسان به اقتصاد نشر است. بر این اساس از یک کتاب همزمان چندین ترجمه وارد بازار نشر میشود و ناشری که سریعتر و شاید بیدقتتر عمل کند ممکن است که نبض فروش را در دست بگیرد در حالی که شاید ترجمه دقیقتر و بهتر از یک اثر نتواند چندان فروش و توفیقی به دست آورد. بنابراین به دلیل وجود چندین ترجمه از یک اثر، کتاب های بسیاری بر روی دست ناشران باقی می ماند.
کاهش کیفیت کتاب ها و ضعف صنعت چاپ و نشر در ایران و اقتصاد نه چندان مطمئن این صنعت، نیز بر کم رمق کردن اقتصاد نشر بی تاثیر نبوده اند.
از طرفی بیشتر ناشران از وضعیت بد اقتصاد نشر گلایه مند هستند، این مساله را می توان در تیراژ پایین کتاب ها به خوبی مشاهده کرد. البته بخشی از مشکل اقتصاد نشر در ایران به کتاب نخواندن یا آمار مطالعه پایین باز می گردد. در واقع مخاطبان خود بار زیادی از روی دوش صنعت نشر و اقتصاد آن بر می دارند. البته تاکنون در ایران مخاطبشناسی صنعت نشر مغفول مانده، از این رو تامین نشدن ذائقه مخاطبان خود به مانعی در برابر توسعه بازار کتاب و اقتصاد نشر تبدیل شده است.
در اقتصاد نشر چهار بخشِ نگارش شامل مولف و مترجم، تولید یا ناشر، عرضه شامل پخش و توزیع کتاب و مخاطبان نقش دارند. بر همین اساس توجه به این چهار بخش به صورت تخصصی برای توسعه و رشد اقتصاد نشر امری گریزناپذیر است.
از طرفی دیگر گرانی کاغذ و نوسان در قیمت آن طی سال های گذشته، تبدیل به معضلی برای صنعت نشر و ناشران شده است. این مساله به گرانی کتاب انجامیده و افزایش قیمت کتاب بر میزان فروش و تیراژ تاثیر گذاشته است. از این رو حمایت پیش از پیش از ناشران و تامین کاغذ با قیمت های پایین می تواند بخشی از این مشکل را کم کند.
در حالت کلی صنعت نشر به دو بخش دولتی و خصوصی تقسیم میشود؛ بخش نشر دولتی دارای امکانات و ظرفیتهایی است که در اختیار نشر غیردولتی نیست و رقابت بین این دو بخش متوازن و صحیح نیست. از این رو حمایت از ناشران خصوصی در جهت تقویت اقتصاد نشر امری گریز ناپذیر است.
در یک نگاه کلی می توان از بیتوجهی به نیاز بازار در تولید و فروش کتاب، غیرحرفهای بودن صنعت نشر، نابسامان بودن چرخه توزیع، تبلیغ و اطلاعرسانی ضعیف و نادرست، نبود نهادهای صنفی تاثیرگذار و عدم توسعه کتابخانههای عمومی به عنوان عوامل ضعف اقتصاد نشر نام برد.
به نظر می رسد اقتصاد نشر در ایران نیاز به برنامه ریزی و نقشه راه دارد و تا زمانی که رویکردهای کوتاه مدت و موقتی برای آن در نظر گرفته شود، نمی توان انتظار داشت که شاهد رونق و پویایی اقتصاد نشر باشیم. بنابر این تا رسیدن به نقطه قابل قبول هر چند راه درازی در پیش داریم اما شدنی است.