به گزارش ایران اکونومیست؛ بهزاد صدیقی ـ منتقد سینما و تلویزیون ـ دربارهی خروجی سریالهای نوروزی تلویزیون و همچنین ویژه برنامههایی که به مناسبت لحظه تحویل سال تدارک دیده شده بودند نکاتی را مطرح کرد.
پایتخت شروعی خوب، پایانی نچسب
این منتقد که سریال «پایتخت ۵» را بیشتر از کارهای دیگر دنبال میکند، درباره این مجموعه مطرح کرد: از میان سریالها، «پایتخت» را دیدم؛ آن هم به دلیل اینکه از سالهای قبل ساخته شده بود و آن را دنبال میکردم به جهت اینکه کمدی و طنزش جدید بود. در سری اول که ساخته شده بود نویسندگان خوبی داشت ولی احساس میکنم علیرغم اینکه «پایتخت» شروع خوبی داشت از قسمت ۱۰ دیگر حرفی برای گفتن ندارد. دقیقا از آن جایی که وارد کشور ترکیه میشوند ماجرا خیلی تغییر کرد و به این فکر میکنم که این قصه چگونه میخواهد جمع شود. به هر حال نویسندگان و کارگردان قبل از اینکه کار را بسازند حتی به آن فکر کردند که ماجرا چگونه تمام شود اما این گونه که پیش میرود فکر میکنم تا پایان حرف جدیدی برای گفتن نداشته باشد؛ البته چون چندین قسمت باقی مانده است خیلی نمیتوان قضاوت کرد.
او با اشاره به کمبود سوژه «پایتخت» و افت قصه یادآور شد: وقتی که سوژه کم میشود در کار زیادهگویی و اضافهگویی بیشتر به چشم میخورد و منجر به کشدار شدن یک موقعیت میشود که در سری پنجم نیز این اتفاق افتاده است.
این منتقد با اشاره به نگارش خوب دیالوگها و همچنین شخصیتپردازی خوب بازیگران در مجموعهی «پایتخت» اظهار کرد: بازیگران خیلی خوب توانستهاند نقش خود را ایفا کنند و بیشتر اینهاست که مخاطب را به دیدن کار ترغیب میکند. قصه «پایتخت» میتوانست در ۱۰ قسمت طراحی شود، میتوانست با موقعیتهای خیلی جذابتری پیش برود اما چون در ابتدا برای ماه رمضان تدارک دیده شده بود تعداد قسمتها بیشتر شد. اصولا پیش تولید و ساخت سریالهای مناسبتی چه برای ایام نوروز، چه رمضان و چه ایام محرم، دیر اتفاق میافتد و همه چیز دست به دست هم میدهد که فیلمنامهای تصویب شود. یک ماه به زمان آن مناسبت باقی مانده شروع به نوشتن میشود. به همین دلیل نبود زمان کافی برای نوشتن در این شرایط دست نویسنده را بسته نگه میدارد و اینها مجبورند شبانهروزی کار کنند. سختی نگارش در این شرایط کار را دشوارتر میکند. اینکه بتوانی موقعیتها را در هر قسمت متفاوت، متنوع و جذاب بنویسی نیاز به زمان بیشتری دارد. اصولا اگر نگاه کنید در سریالهای خارجی مثل «بازی تاج و تخت»، میبینید که همه موقعیتهای این کار حساب شده است. هر موقعیت هر لحظه هر دیالوگ حساب و کتاب دارد؛ بنابراین حتی اگر تیمی عهدهدار نگارش پروژه میشود و یا اینکه یک نویسنده کار نگارش را بر عهده دارد، باید زمان زیادی برای آن گذاشته شود. مثل سریال «شهرزاد» که خانم صمیمی ماهها و ساعتها روی آن وقت گذاشته و نوشته است.
سوژههای داعش و قاچاق کالا در کمدی «پایتخت»؟!
او ادامه داد: در صداوسیما شورای نظارت و بررسی فیلمنامه وجود دارد که فیلمنامهها را میخوانند، بنابراین باید زمان زیادی برای نگارش صرف کنی که اگر ایرادی از هر نظر گرفته میشود، عوامل اعم از تهیهکننده، کارگردان و نویسنده فرصت بیشتری داشته باشند که آن موقعیتها و اشکالاتی که وارد شده از هر نظر آنها را برطرف کنند و یا حتی موقعیتهای بهتر و جدیدتری را تعریف کنند. بعید میدانم سریال «پایتخت» بتواند مثل ۱۰ قسمت ابتدایی جذاب باشد، به دلیل اتفاقاتی که در سریال میافتد از جمله مسائل داعش که به صورت باسمهای و تصنعی به آن اشاره میشود و یا اینکه اساسا کشور ترکیه به آن شکل برای مخاطب ایرانی تعریف و تصور میشود که به نظرم نیاز نبود. منطق تغییر لوکیشن از ایران به ترکیه تعریف شده و درست نیست. چه لزومی داشت این همه ماجرا کش پیدا کند و به ترکیه بروند. مسائلی که پیش میآید از جمله قاچاق و اتفاقاتی که برای کاراکتر احمد مهرانفر ایجاد میشود، جای سوال است. یا مثلا ماجرای از بالن افتادن آنها و همچنین اتفاقات قبل و بعد و اینکه به همین سادگی نجات پیدا میکنند که حتی اشکالات فنی به آن وارد بود و هر بیننده عادی هم متوجه اشکالات میشود؛ اینکه فرد بعد از آب نجات پیدا کرد و عینک در دستش است. سوژههایی مثل بحث داعش و قاچاق کالا در جامعه ما مهم هستند و پرداختن به آنها در سریالی که عامهپسند و سرگرمکننده است، خیلی توجیهپذیر نیست و اگر پایتخت به همین شکل ادامه پیدا کند به موفقیتهای قبل نمیرسد.
تاثیر ساخت سری دوم «دیوار به دیوار»
صدیقی در بخش دیگری از این گفتوگو دربارهی مجموعه «دیوار به دیوار» هم گفت: این مجموعه از این جهت که به ساخت سری دوم منجر شده است گام مثبتی برایش بود ولی اینکه یک سریال موفقیت خوبی پیدا میکند بعد تهیهکننده، نویسندگان و کارگردان تصمیم میگیرند که سری جدید آن ساخته شود بایستی مثل قسمت اول، هم قصه، هم موقعیتها و هر آنچه که مربوط به فیلمنامه و عناصر فیلمنامه است خوب باشد و نگارش شده باشد. اما اگر بخواهد موقعیتها تکرار شوند و سوژههای فرعی زیادی در قصه بگذاری و شتابزده بسازند، دیگر آن موفقیت سری اول را نخواهد داشت.
فکر کنید و بعد اقدام به ساخت فصل جدید کنید
این منتقد همچنین گفت: به تهیهکنندگان و سازندگان پیشنهاد میکنم که برای ساخت فصل دوم سریالها، از ابتدا به آن فکر کنند تا اگر یک فیلمنامه خوب است همان موقع به فکر پتانسیل و ظرفیت آن برای ساخت فصل دیگر هم بیفتند.
برنامههای تحویل سال کلاسه شده
صدیقی دربارهی ویژه برنامههای تحویل سال و تفاوت آن با سالهای گذشته مطرح کرد: صرف نظر از اینکه برنامهها از چه شبکههایی پخش میشوند بایستی لحظات شاد برای آنها هم در اجرا و هم موقعیتها و همچنین مهمانانی که دعوت میشوند صورت بگیرد. حال قرار نیست که ما از فرهنگ غربی تقلید کنیم ولی اگر مقایسهای با لحظه تحویل سال میلادی داشته باشیم، میبینیم که چقدر آنها آزادی عمل دارند؛ البته فرهنگ آنها متفاوت است. اما به نظرم برنامههای تحویل سال میتواند جذابتر و شادتر اتفاق بیفتد به شرط اینکه سختگیری نشود و همه چیز از قبل برای عوامل کلاسه شده نباشد.
دورهمی یک طرف طراحی سوالهایش طرف دیگر
او دربارهی برنامه «دورهمی» نیز گفت: این برنامه جزو برنامههای خوب تلویزیون است و من همیشه آن را دنبال میکنم ولی احساس میکنم سوالها و سوژهها میتوانست جدیدتر باشد. سوژههایی که آقای مدیری راجع به آن صحبت میکند، سوژههای بدی نیست اما میتواند سوژههایی که کمتر راجع به آن صحبت میشود صحبت شود یا به صورت طنز و تا در قالب گفتههای مدیری. اما سوالها خیلی تکراری هستند و هر بار از مهمانها پرسیده میشود و حتی خود بازیگران گاهی اوقات با کنایه از این سوالها خواستار این هستند که گذر کنند. چند سالتونه، سوال پیش پا افتادهای است که جایش اصلا در تلویزیون نیست. مصاحبهای که با بازیگران دنیا انجام میشود خیلی جذاب و متفاوت است و مخاطب را به راحتی جذب میکند، به دلیل اینکه پرسشهایی که پرسیده میشود مطلوب است. در «دورهمی» علیرغم اینکه در تیراژ عنوان میشود تیمی سوالها را تعریف میکنند به نظرم این تیم قوی نیست. آدم کم نداریم که سوالهای خوبی طراحی کنند و به نظرم باید برای سری جدید یک تجدید نظری صورت بگیرد.
تکیه «پایتخت» بر بازیگرانش
او در بخش پایانی گفتوگوی خود با بیان اینکه گروه بازیگران «پایتخت» نقششان را نسبت به کارهای دیگر خوب ایفا کردهاند، گفت: بازیگران این مجموعه حساب شده و جذاب نقششان را ایفا کردهاند. گروه «پایتخت» اگر بخواهند سری جدید دیگری را بسازند باید این بار بر روی قصه و سوژهها بیشتر کار کنند. این سریال از سری چهارم خیلی محکم و قوی پیش نرفت. در حالی که نویسندههای قدری دارد و میتواند موفقتر از گذشته باشد که خلق سوژهها و موقعیتهای آن نیاز به زمان کافی برای مهندسی آنها دارد.
محدودیت شادی در شبکه، یک دو و سه سیما
صدیقی همچنین گفت: برای مناسبتهای شاد که مشخص هم هستند، برای اینکه یک برنامه خوب ساخته و تولید شود، بایستی از ابتدای سال راجع به آن برنامه و فیلم و سریال تحقیق و کار شود. این اتفاق باید برای برنامههای جنگ مانند در ایام مناسبتی بیفتد. با سوژههای جدید و شکل برنامه که گفتوگو محور است، از این حالت صرف دربیاید و جذاب شود. اگر در طول سال به ویژه مناسبتهای شاد سوژهها و ایدههای شاد در برنامههای گفتوگو محور طراحی شود، مخاطبان هم به شبکههای خودمان روی میآورند و هم شاد میشوند. اساسا ما آدمهای خلاق و زیادی در عرصه فیلم، تئاتر و موسیقی داریم. اگر محدودیتها کم شود به نظرم اتفاقات بهتری خواهد افتاد به ویژه در شبکههای یک و دو و سه، برنامهها جذاب خواهند شد.