تلویزیون خود را با شرکتکنندگان در جشنواره فجر هماهنگ کند
مسعود آبپرور معتقد است به جای تعیین پوشش برای شرکتکنندگان در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر، بهتر است با اعمال تمهیداتی از سوی تلویزیون، امکان پخش این مراسم را فراهم کنیم.
کد خبر: ۲۰۰۲۰۱
به گزارش ایران اکونومیست؛ این کارگردان سینما و تلویزیون به عملکرد صداوسیما در قبال جشنواره فیلم فجر پرداخت و بیان کرد: به نظرم پخش زنده مراسم افتتاحیه فیلم فجر را هنوز نمیتوان آشتی تلقی کرد. شش ماه اول دوره آقای سرافراز شاهد برنامههایی از تلویزیون بودم که تلاش رسانه برای نزدیک شدن به مردم بود؛ برای مثال مرتضی پاشایی که به عنوان یک خواننده مردمی فوت کرد، دوربینهای تلویزیون در زمان خاکسپاری او مانند مردم عمل کردند؛ به این معنی که تلویزیون هر حرف و حاشیهای که ممکن بود ساخته شود، بسیار شفاف مقابل مردم قرار داد و همراه آنها بود؛ بنابراین با کوچکترین جنجال و حاشیه ماجرا به پایان رسید. به نظرم تجلی یک رسانه ملی و مردمی آنجا بر من جلوهگر شد.
آبپرور ادامه داد: همچنین در آن دوره یک برنامه گفتوگو محور که مبنای آن تربیتی و روانشناسی بود، کارشناسان درباره امور تربیتی به راحتی صحبت میکردند و الفاظی مانند دوست دختر و دوست پسر را برای اولین بار در این سالها در این برنامه از رسانه ملی شنیدم. پس از آن بود که به نظر میآمد حجابی که به شکل تصنعی و ساختگی در این سالها باعث شده است در چند لایه و زیر چند ماسک زندگی کنیم، کنار برود و ما با یک ادبیات که قرار است فرهنگ ما را بسازد، رفته رفته سازگاری نشان دهیم. آنجا جلوهگاهی از رسانه بود که تلاش میکرد ملی و همسو با مردم باشد و همچنین مردم احساس کردند تلویزیون همانگونه صحبت میکند که آنها حرف میزنند؛ البته بعد از آن دوره کمی فاصلهها بیشتر شد و تلویزیون در یک حجاب و ادبیاتی فرو رفت که باز از مردم فاصله گرفت.
او به پخش مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر از تلویزیون اشاره کرد و گفت: پخش مراسم جشنواره حرکت خوبی است اما شنیدم که یکی از مدیران پخش، آن را منوط به پوشش شرکتکنندهها میداند. به نظرم تعامل باید ادامه پیدا کند تا در جایی به تعادل برسد. به جای اینکه برای مهمانان و افرادی که در جامعه حضور دارند و ما برای آنها دوربین میگذاریم و رفتارشان را ثبت میکنیم، تعیین و تکلیف کنیم، بهتر است خودمان را با آنها هماهنگ کنیم.
آبپرور اضافه کرد: زمانی که یک سریال را میسازیم طبیعی است که جلوههای مربوط به بازی، لباس، فیلمبرداری، تدوین و ... در اختیار من باشد و آرایهها را من کارگردان بچینم و در مقابل مخاطب خود قرار دهم. اما زمانی که واقعهای جریان دارد و من دوربین خود را میبرم تا آن را انعکاس دهم، آنچه جلوی دوربین اتفاق میافتد در اختیار من نیست؛ بنابراین سعی میکنم آداب و فرهنگ رسانه خود را با آن هماهنگ کنم. اگر نمیتوانم به اتفاق نزدیک بشوم ممکن است آن تصاویر را از دور نشان بدهم که حتی انتقاداتی میشود که چرا این تعداد نمای باز داشتیم. اما بعد از مدتی مجریان و شرکتکنندگان در آن مراسم خودشان پاسخ مناسب را پیدا خواهند کرد که ممکن است آرایههای موجود در آن فضا مناسب آداب تلویزیون نبوده است پس احتمالا باید کاری کرد که تلویزیون و دوربینهایش به ما نزدیکتر شوند؛ یعنی خودشان پیدا کنند که چگونه میتوان نزدیک شد نه اینکه برای آنها تعیین تکلیف کنیم.
او در پایان افزود: رسانههای تصویری در دنیا مرزها را در هم شکستهاند و من متأسفم که باید درباره این مطلب صحبت کنم به دلیل اینکه از نظر من این مطالب پیش پا افتاده و یک اتفاق رسانهای کوچک است.