طب اسلامی یا طب سنتی مسأله این است؟
روزی نیست که در سایتها و کانالهای تلگرامی که صرفاً کارشان تبلیغات یا پزشکی-زیبایی است، روایت و حدیثی از طرف ائمه اطهار و امامان (عهم) منتشر نشود. روایات و احادیثی که با ذکر منبع به بزرگان دین اسلام نسبت داده میشوند؛ اما آیا همه این احادیث و روایات درستاند؟ آیا این روایات منبع علمی دارند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
درتبیین وتبلیغ صحیح طب اسلامی :
- قضاوتی آگاهانه و منصفانه درمورد بهترین نوع طب و اینکه آیابهترین طب ، طب سنتی ایرانی وشرقی هست یا طب جدید غربی یا طبی دیگر ؟
عقل وانصاف حکم میکندبه اینکه در جهت مقایسه انواع طب لازم هست :
عوارض مکانی و زمانی وشخصی انواع طب را از جمله شرقی و هندی وایرانی و چینی و غربی ،آن را لحاظ نکرد
و تنها در تاثیرات موثر و مفیدو مثبت آنها اعم از تاثیرات موقت ودائمی آنها و یا تاثیرات سوء آنها در زندگی دنیوی و اخروی انسانها ، نگریست .
وبااین دید به قضاوت در مورد آنها پرداخت تا از بیراهه های خودشیفتگی علمی و تعصب وخودمحوری وخودخواهی وکج اندیشی وکج فهمی ودر امان بود .وتا طرفداران از متخصصین هرکدام ازانواع طب تکبر وخودخواهی وغرور وعُجب علمی و وابستگی ها ودلبستگیهای افراطی مغایر باعقل ومنطق را برکناری نگذاشته اند حقیقت بر ایشان روشن نخواهد گشت و در این مقایسه به بیراهه های متعدد ومتوالی کشانده خواهند شد .
واما برخی از تاثیرات دنیوی و اخروی موثر در رجحان هر کدام از انواع طب را اینگونه می توان نام برد:
1-بهترین طب آنست که در آن نظم دائمی موجود در اعضای بدن و نظم کلی بدن وارتباط سیستمی یکپارچه وبه هم مرتبط جامع بدن که توسط الله متعال خالق هستی ونظم دهنده عالم ایجاد وقوام بخشیده شده ، در آن لحاظ شود وتا حدامکان امر طبابت وامور تداوی مخلط ومتداخل این نظم نباشد ،واموری همچون جراحی و تغییرات درسیستم دفاعی بدن وتغییرات در ژنهای انسان موکول به موارد آخرضروری گرددولاغیر.
2- طب یا طبابتی نیکو وارجح است که در تداوی و تغذیه جانب خیر هم دنیا وهم آخرت را باهم درنظر گیرد ،ودرصورت تعارض وعدم جمع آندو جانب آخرت را اصل قرار دهد و نیت ومبنای امورش بر عدالت و احسان و فراهم آوردن زمینه اینکه الله متعال خالق بشر وجهان به اراده وخواسته رحمانیش برسد ، باشد .
* مبنای امور اگر عدالت باشد، طبیب بایدهمواره درصدد رساندن حقوق هرصاحب حقی به حقوقی که خداوندمتعال معین کرده باشد ،البته آنهم به قدر استحقاق آن صاحب حق ، در زمان استحقاق آن حق وحقوق ، یعنی بهترین طبابت آنست که طبیت در طبابتش درحد وسع ومقدورش درصدد رعایت حق جسم وحق روح و حقوق انسانها وحتی حقوق گیاهان و حیوانات چه گیاهان و حیوانات بیمار وچه گیاهان و حیواناتی که استفاده دارویی دارند، باشد .
* اینکه خداوندمتعال رضایت واراده اش به اینست که حتی در یک لحظه ،هیچ گناه وحرامی حتی یک گناه از انس وجن سرنزند! لذا بهترین طب به اینست که طبیب در طبابتش اصل را به عمل به واجبات شرعی و دوری از محرمات اعم از عمل حرام در طبابت و استفاده واستعمال داروهای حرام قرار دهدو مبنا را برمحافظت از عرض وناموس و آبرو وحیثیت وجان ونسل آتی بیماران خود از مومنین قرار دهد. وبانهایت توان از تحقق عمل حرام و استفاده از دارو های حرام ودرمانهای مبتنی برحرام جدا دوری نموده و حتی بدین منظور به سراغ طرق درمانی دیگری غیر از مسلک درمانی خود برودو به دنبال درمان جایگزینی دراین خصوص باشد.(خالق بشر ،الله متعال همچنانکه بیماری را برای امتحان بیمار سبب نموده ، همانگونه بیماری را اسباب امتحان طبیب واطباء در دنیای کنونی قرار داده است و کسی طبیب حاذق و موفق وپیروز است که این امتحان را باموفقیت طی نماید،وصرفا جهت دلشادکردن خلق به هرطریقی از طرق حلال وحرام نباشد والا این درپی دنیابودن و چشم بستن از آخرت خود نوعی حماقت و کودنی و کندذهنی وبلاهت است واز اطباء کیس و زیرک وحاذق چنین عملی بعیدو دور از انتظار می باشد،حال طبیب وپزشک باشدوچه انترن وکارورز یا پرستار و چه مسول تشخیص علائم بیماری ومسول آزمایشهای تشخیصی ،به هیچ عنوان عاقلانه نیست که طبیب وبیمار دچارعمل حرامی گشته وبافرض رسیدن به سلامت دنیا ،سلامت آخرتشان را به خطرنابودی وهلاکت بیاندازند! ) . البته مقام اضطرار و ضرورت موضوع دیگری است که انتخاب طبیب ونوع تشخیص و طبابت بالاجبار ونه به توجیهات سهل انگارانه عرفی ، همراه با حرامی بوده باشد که در اینصورت در صورت ضرر جانی متنابه همین عمل جزو واجبات شرعی شمرده می شود .
3-بهترین طب آنست که داروهای تجویزی آن بیشترین تناسب وسازگاری تبدّل را با اعضای بدن وسریعترین حالت تحول به گوشت و اعضای طبیعی جانوری را داشته باشند،مثلا ازبین داروهای معدنی و گیاهی و حیوانی ، داروهای حیوانی بیشترین سازگاری را بابدن انسانها دارا میباشندوبعداز آن گیاهان که موجودات زنده وسلول دار هستندودرآخر موادمعدنی وفلزات وخاکهای استخراج شده از زمین.
4-بهترین طب آنست که بیماری را از اعماق اعضای بدن استخراج و بطورکامل دفع و درمان کرده ودرمانی دائمی ونه موقت داشته باشند .(هم درآن منضج و هم مسهل هردو کاربردحکیمانه داشته باشندوبه مسهل صرف بسنده نشود)
5- بهترین طب آنست که درحفظ جسم و جان از خطرات مهلکه سریعترین طبابت وروش درمانی را دارا باشد
6- بهترین طبابت آنست که بعداز اتمام هر مرحله درمانی، داروها و اشیاء وسموم وارد شده در اعضای بدن بلافاصله وسریعا بطور طبیعی ویا بواسطه ی دخالت طبیب ، ازبین رفته وبا انحلال یا به روشهایی همچون و اسهال و غیره ، از بدن استخراج و دفع گردد ولذا مانع بقاء یا رسوب آنها در بدن شده بطوری که اثری از آن داروها واشیاء در اعضای بدن باقی نماند،لذا هرنوع تغییر در ژن انسانی به دلیل بقاء آن الی الابد درطبیعت آدمی به هیچ عنوان قابل توصیه نبوده ونمی توان آنرا جزو طبابت های نیکو وراجح نام برد.وقطعا خداوندی که این سیستم راخلق کرده وبیماری را به انسان جهت آزمایش ودیعه داده، درمان آن را هم از طرق عادی بدون دستکاری آن سیستم که موجب اختلال دائمی آن نسل ان در نسل میشود رابرای انسان از راه طبیعی برای جوینگان طریق صحیح قرار داده است .وهمین مسئله درمورد تغذیه نیز جاری است و تغذیه غذاهای دستکاری ژنتیکی شده که موجب تغییرژنتیکی در انسان وحیوانات گرددسوای اینکه مضر سلامت خودفردهست وبه دلیل دستکاری نظم طبیعی بدن، موجب مهیا شدن اسباب وشرایط لازم، ابتلاء به بیماریهای ناشناخته میگردد، کاری مغایر سلامت نسلهای آتی میباشد.
7- بهترین طب سریعترین و دقیقترین وجامعترین ودر دسترس ترین روشهای تشخیص بیماریهارا خصوصا در مورد بیماریهای مهلک باید داشته باشد
8- بهترین طب آنست که در طبابت بیشتر از روشهای اسماء جمال الهی در آن پیروی کرد ونه اسماء جلال ،قطعا بیماریی که دراین دنیا روش درمانی از طریق ظهور اسماء جلال الهی برای بیمار دارد ، روش درمانی رحمانی وجمالی نیز در این خصوص داراست .(البته این مطلب جهت تنویر اذهان آن دسته از طبیبانیست که دستی در عرفان نظری یاعملی داشته اند)
9- بهترین طب ، طبی است که در آن حداکثر روشهای انسانی ومطابق فطرت وتمایلات درونی ونظم طبیعی بدن برای درمان بیماران استفاده شود تا روشهای چندش آور جلادانه و روشهایی که طبیعت وفطرت آدمی از آن متنفر است همچون درمان بیماری باخوراندن سوسک وحشرات وغیره.
10- بهترین طب آنست که روشهای درمانی جسمانی موجب صدمه به روح لطیف جسمانی و چاکراهای روحی افراد نشده و موجب تفرق و تنفر روح از بدن وتجردات روحی و باعث بیماریهای روحی در افراد نشودو تا می شود ملاحظه آرامش روحی افراد در آن شود البته نه درحد به خطر افتادن جان فرد!که گاه احساس درد موجب قبض گوشت ورگ شده ومانع خونریزیهای شدید گشته وبهتراز کرختی ایجادشده توسط بیهوش وبی حس گرهای دارویی است که این اثرراندارند.
11- بهترین طب آنست: تاوقتی که سیستم هماهنگ و دفاعی بدن خود توان مبارزه ومقابله وایستادگی در مقابل بیماری را دارد ،به هیچ عنوان درصدد دخالت و ورود به این چالش نباشد و تنها به توصیه های غذایی و درصورت نیاز به خوراک غذایی دوایی همچون انواع آش ها توصیه نماید وتجویز دارو و درمان وحتی مسکن ننماید ودرصورت نیازبه خوراکیهای تسکین دهنده دردها واستراحت توصیه نماید.چراکه داروها همواره در بیشتر مواقع خود خاصیت فرساینده بدن داشته ودرصورت استفاده مکرر درچنین مواقعی باعث تنبلی سیستم دفاعی بدن دربلندمدت خواهدشد
12- بهترین طب و طبیب آنست که سیستم محورباشد ونه صرفا عضو محور، طبیبی حاذق است که روش کار سیستم عمومی بدن واعضاء رئیسه بدن را بداند و منشاء اصلی بیماریها را تشخیص وتداوی کند ونه متخصص و متمرکز در عضو واحدی باشد که بسیار اتفاق می افتد که بیماری عضو عضو بدن عللی غیر از خود آن عضو دارند و علائم ظاهر شده در آن عضو تنها نشانه ای بر وجودبیماری اعضاء دیگر بدن همچون اعضاء رئیسه می باشد ولاغیر و با بهبودی بیماری مثلا اعضای رئیسه بدن ،آن عضو زیرمجموعه هم خودبخود بهبود پیدامیکند.
* حال انکه طب و طبیبی که مثلا بیشترین مراعات و اخذ ملاکها و روش از موارد مذکور بالا را داشته باشد طبعا بیشترین حفاظت از جسم وجان ونسل وشخصیت آدمی را دارا خواهد بود و بیشترین تطابق را با فرموده های الله متعال و رسول اکرم صل الله علیه وآله را خواهد داشت و بنابراین طبابت او اسلامی واخلاقی و طب او طب اسلامی خواهد بود .
واینکه ما آیات متعدد و هزاران روایت طبی از پیامبراکرم صل الله علیه وآله واوصیاء ایشان ،ائمه معصومین علیهم السلام در مورد طب داریم ، به دلیل اینکه آنها بیشترین تطابق را با روش اسلام که برخی از آنها را در بالا عرض کردیم دارند ، لذا آنها نیز جزو طب اسلامی شمرده می شوند وما به این معنا نیز آنها را طب اسلامی نیز می نامیم چرا که اسلام دین عدل و احسان است و عادلانه ترین توصیه های پزشکی که توجه همه جانبه به اعطاء حقوق جسم وجان وجامعه وجهان درآن شده ، همان توصیه های الله باریتعالی وائمه معصومین علیهم السلام می باشد .