به گزارش ایران اکونومیست؛ خانم کاویانی، چه میزان از موفقیت شما ناشی از حمایتهای خانواده بوده و نقش خانواده را در جایگاه امروز خود چگونه ارزیابی میکنید؟
هیچ چیزی جای دعای خیر پدر و مادر را نمیگیرد، همیشه باید کاری کنیم که این دعا بدرقه راهمان باشد، آنها برای من دعا کردند و با فعالیت هنری من مخالفت نکردند و مرا در این مسیر مورد تشویق قرار دادند، خیلی در موفقیتم تأثیرگذار بود، اگر حمایت خانواده نباشد انگیزه فرد در ادامه فعالیتش کم میشود، زمانی که میبینم پدر و مادرم از حرفه من راضی هستند، با انگیزه و تمایل بیشتری فعالیت خودم را ادامه میدهم و به نظرم رضایت پدر و مادر در هر قدمی مهم و اساسی است.
در روزگار مدرن، خیلی از خانمها در کنار وظایفی که در خانه برعهده دارند، از جایگاه شغلی هم در اجتماع برخوردارند، به نظر شما چگونه میتوان، هر دو نقش را به درستی ایفا کرد بدون اینکه خللی در نقش دیگر ایجاد شود؟
ایجاد برنامهریزی و نظم است که به این تعادل منتهی میشود و اگر یکی از این دو نباشند، فرد ناخودآگاه در کارهایش دچار اختلال میشود و از طرفی تمرکز کافی برای انجام نقشهای مختلفش نخواهد داشت. به نظر من برنامهریزی و نظم میتواند باعث شود که آدمها به همه جنبههای زندگیشان رسیدگی کنند.
آموزههای جامعه مدرن، خانمها را به سمت مرد شدن پیش برده است و انگار زنان برای اینکه موفق باشند باید هر چه بیشتر از جنسیت خود فاصله گرفته به سمت مرد شدن قدم بردارند، به نظر خود شما این مساله چه تاثیراتی بر نهاد خانواده بر جای میگذرد؟
به نظر من این اشتباه است که خانمها برای موفقیت به سمت مرد شدن بروند، چون یک خانم باید با کمال زنانگی در اجتماع حاضر شود و به نظر من خانمها در برخی از مسائل زندگی، مردتر از مردها هستند، همه چیز بازمیگردد به چارچوب فکری و اصول اخلاقی و شیوههای رفتاری در جامعه و هیچ ضرورتی ندارد که یک زن برای اینکه بتواند نقش اجتماعی ایفا کند، به سمت مرد شدن پیش برود. میتوانی یک خانم باشی و مهر زنانهات را داشته باشی، اما در عین حال محکم باشی و به نظر من ادبیات رفتاری یک خانم در اجتماع برای اینکه اجازه ندهد مورد سوء استفاده قرار بگیرد، خیلی مهم است.
افزایش سن ازدواج و افزایش زندگیهای مجردی از دیگر پیامدهای مدرن شدن جوامع است که این روزها در جامعه ما به وفور دیده میشود، به نظر شما این دو مساله چه تاثیری در میان جوانان دارد و چگونه میتوان از این مسائل دوری کرد؟
این روزها تمایل بهتنها زندگی کردن خیلی زیاد شده و یکی از دلایلش مسائل اقتصادی است چون بحران اقتصادی باعث شده خیلیها از ترس اینکه مسئولیت اقتصادی زندگی مشترک را بهعهده بگیرند، ترجیح میدهند ازدواج نکنند و این باعث میشود به سمت خانههای مجردی کشیده شوند تا در آن بتوانند به تصور خودشان با آزادی بیشتری زندگی کنند. از طرف دیگر افراد جامعه به سمت تنها شدن میروند و این اتفاق در همه جای دنیا افتاده است، اما این اتفاق در ایران در نهایت به افزایش خانههای مجردی که استفادههای درستی از آنها نمیشود، میرسد و این اتفاق خوبی نیست.
یکی از اتفاقاتی که در جریان مدرنشدن جوامع میافتد، افزایش ارتباطات در فضاهای مجازی است و این روزها اکثر آدمهای جامعه ما ساعتهای بسیاری از روز را در اپلیکیشنهای موبایلی خود سر میکنند، این اتفاق به نظر شما چه پیامدهایی را در خانواده و اجتماع بهدنبال دارد؟
دلیل این اتفاقات را جذابیتهای دنیای مجازی میدانم، یکی از خصوصیات دنیای مجازی ایجاد اعتیاد است، چون ما این روزها با نوجوانانی روبهرو هستیم که وارد این دنیا شدهاند، در این میان خانوادهها با ایجاد محدودیت زمانی برای ورود نوجوانان به دنیای مجازی میتوانند آنها را در استفاده از فضای مجازی مدیریت کنند، اما درخصوص جوانان دیگر خانوادهها نمیتوانند کنترلی بر حضورشان در دنیای مجازی داشته باشند و به همین دلیل است که جوانان در این فضاها، بسیار در معرض خطر قرار میگیرند.
افزایش طلاق یکی از دغدغههای این روزهای جامعه است، به نظر شما چه اتفاقی باعث میشود که قبح طلاق اینگونه ریخته شود و در نهایت چگونه میتوان خانوادهها را از این خطر خانمانسوز دور نگه داشت؟
افزایش طلاق به نظر من بهدلیل افزایش توقعات میان آدمهاست و از طرف دیگر شنا کردن در دنیای مجازی باعث میشود که رویاهای آدمها بزرگتر شود و مقایسه ایجاد شود و مقایسه کردن است به سردی روابط میان زوجها میرسد. خطراتی که این روزها به سمت بنیان خانواده حمله ور شده، مانند یک سونامی است که مهارناپذیر به نظر میرسد، به نظر من آدمها باید هوشیار باشند و صدای اخطار زندگیشان را بشنوند و به خود یادآوری کنند که دنیای مجازی و شبکههای ماهوارهای با چه هدفی چنین برنامههایی را تولید و پخش میکنند و دنبال فروپاشی خانوادهها هستند. اصلاحات فرهنگی باید در درون خانوادهها اتفاق بیفتد ما الان در دورهای هستیم که آدمها باید خودشان به داد خودشان برسند و تا خود آدمها نخواهند، اتفاقی نمیافتد.