با اعمال این سختگیریهای سیستم بانکی، مردم خود دست به کار شدهاند و در هر گوشه و کناری، یک صندوق قرض الحسنه محلی یا خانوادگی تشکیل داده اند تا بلکه بتوانند، در موارد اضطرار به داد هم برسند و با این روش، پس اندازها و منابع خرد خود را یک کاسه کرده و دردی از هم دوا کنند. البته قدمت قرض الحسنه ها در ایران به زمان های دور برمی گردد و این روحیه، در بسیاری از طایفه ها و کوچه و بازارها وجود داشته و به خوبی هم مورد استفاده قرار می گیرد.
اکنون از سر ناچاری یا از سر خیرخواهی، برخی این موضوع بیشتری یافته و در هر گوشه و کناری هم که شده، سعی می کنند دور هم جمع شوند و برای گره گشایی هم که شده، صندوقی تشکیل دهند که به اعضایش وام می دهد. بر همین اساس است که اکنون، صندوق های قرض الحسنه خانگی، شبه بانکهایی شده اند که روز به روز هم تعدادشان رو به گسترش است.
در این میان نکته حائز اهمیت آن است که همین شبه بانکها، خود می توانند راه موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز را در پیش گیرند؛ اگرچه این موضوع به نسبت موسسات مالی غیرمجاز دوز کمتری دارد و بیشتر این صندوق ها بر مبنای اطمینان شکل می گیرد و اغلب افراد، همدیگر را می شناسند، اما به هرحال گسترش آنها به هر نحوی ممکن است سبب بروز برخی مسائل شود.
بررسی ها حکایت از آن دارد که اکنون برخی صندوق های قرض الحسنه به اصطلاح خانگی میزان وامشان به ده ها میلیون تومان می رسد و بسیاری از افرادی را تحت پوشش خود دارند که ممکن است به واسطه دوستان و آشنایان خود، راه عضویت در آنها را در پیش گرفته باشند؛ براین اساس به نظر می رسد این صندوق ها بصورت نانوشته تلاش دارند تا خلا سیستم بانکی در ارایه تسهیلات را پر کنند و به همین دلیل شاید هم لازم باشد برای آنها ساز و کاری تعریف شود.
داستان هر چه که باشد، یکی از بزرگترین مزایای این صندوق ها، کارمزد صفر آنها است و به هرحال فرصت بهره مندی از یک وام بدون سود را به متقاضی می دهد؛ موضوعی که به نظر می رسد باید الگویی برای سیستم بانکی کشور باشد و شرایط را به گونه ای پیش برد که حداقل، فرهنگ استفاده و پرداخت وام های قرض الحسنه، بیش از هر زمان دیگری در نظام بانکی ایران پا بگیرد.