به گزارش «تابناک»، برخی از منتقدان و اهالی مطبوعات که آخرین فیلم روح الله حجازی را در نمایشهای خصوصی دیدهاند، در محوطه و سالن کاخ جشنواره، درباره کیفیت آن تحلیلهای متفاوتی ارائه میدهند و عدهای دیگر اگرچه فیلم را مانند فیلم قبلی این فیلمساز (زندگی خصوصی آقا و خانم میم) با موضوعی پیرامون بحرانهای فرهنگ اجتماعی معرفی میکنند، ورود به آن را به شدت حساب شده میدانند.
«زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» به رغم مدت اندکی که از تولدش میگذرد، آنقدر خبرساز بوده که همچنان بحث بر سر اکرانش هست؛ هرچند بعید است در این دوره از جشنواره اتفاقی رخ دهد!
همه ماجرا از هنگامی آغاز شد که هیأت انتخاب بخش مسابقه سینمای ایران، این فیلم را دارای رتبه برای ورود به بخش مسابقه ندانست و در کنار چند اثر دیگر از جمله «آسمان زرد کم عمق» بهرام توکلی و «همه چیز برای فروش» امیر ثقفی از جشنواره کنار گذاشته شد.
علی معلم در اظهارنظری صریح و شفاف فیلمهای راه نیافته را فاقد کیفیت لازم اعلام کرد و به صورت متمرکز در برنامه تلویزیونی هفت به رفتار فیلمسازان معترض خرده گرفت که چرا به رأی هیأت انتخاب تن درنمیدهند و بیرون از عرف رایج بینالمللی با دبیر جشنواره نامهنگاری میکنند.
اما نخست باید به اشخاص کم حافظه یادآوری کرد که علی معلم در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر ـ که خود فیلم «آل» را به عنوان تهیه کننده ارائه کرده بود ـ با راه نیافتن فیلمش در بخش مسابقه، چنان واکنش تندی به متولیان آن دوره جشنواره نشان داده بود که دامنهاش حتی در مراسم اختتامیه نیز گسترده شد و او که مجری مراسم بود، در یک حرکت غیرعرفی، چندین بار دلخوریاش را با عصبانیت درباره سرنوشت فیلم در جشنواره نشان داد؛ بنابراین، رطب خورده و منع رطب آن هم توسط چهرهای چون علی معلم؟!
دوم آن که زمانی موضوع شائبه برانگیز میشود که سال گذشته نیز در جشنواره سیام فیلم فجر، «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» دومین ساخته سینمایی روح الله حجازی با همین سرفصل در بخش مسابقه کنار گذاشته شد؛ «فیلم فاقد کیفیت است»، با این تفاوت که در جشنواره قبلی جواد طوسی به جای علی معلم این اظهارنظر را رسانهای کرده بود، ولی اکران آن فیلم در سالن کاخ جشنواره با اقبال قابل تأمل جامعه منتقدان و اصحاب رسانه روبهرو شد تا جایی که فریدون جیرانی در ویژه برنامه هفت از جواد طوسی خواست بحث سلیقه را در مورد این فیلم به کار نبرد.
واکنش فیلمسازان جامانده درباره تصمیم هیأت انتخاب هرچند هم شکل اما با انگیزههای متفاوتی بود. بهرام توکلی در یک نامه اعلام کرد که به نظر هیأت انتخاب احترام گذاشته و ورود به بیاخلاقی را در تربیت خانوادگی خود نمیبیند. (آسمان زرد کم عمق پس از چند روز همراه چند فیلم جامانده دیگر ابتدا به بخش مسابقه سینمای ایران و پس از آن به بخش بینالملل راه یافت) اما واکنش حجازی معنی دیگری داشت. او نیز که همزمان با نامه بهرام توکلی نامهای را منتشر کرده بود، از مسئولین خواست با نمایش فیلمش در بخش جنبی جشنواره، کام او و عواملش را شیرین کنند.
محمدرضا عباسیان دبیر جشنواره، بر رویکرد جشنواره برای برگزار نشدن بخش جنبی پافشاری کرد؛ اما منتقدان موثر بیکار ننشستند و با پیشنهاد بازگرداندن بخش جنبی در یک نامهای با سیزده امضا، از دبیر سی و یکمین جشنواره فیلم فجر خواستار نمایش ده فیلم بازمانده در یک برنامه جنبی شدند.
گنجاندن چند فیلم در جدول نمایش با نام خارج از مسابقه توسط دبیر جشنواره، احیای بخش جنبی با نامی دیگر بود که اجازه میداد فیلمهای جامانده در معرض نمایش قرار گیرند. هرچند آقای دبیر اصرار داشت که این به معنای احیای بخش جنبی نیست اما در عمل کارکردی همراستا داشت. زمانی که در لیست خارج از مسابقه نیز نام فیلم حجازی و ثقفی به چشم نخورد، شایعه مشکلات ممیزی بر سر زبانها افتاد.
البته این شایعات را هیأت انتخاب به شدت تکذیب کرد؛ اما شواهد و قراین له آنها نبود و انتشار نامه عباسیان که خواستار رفع مشکل و گذاردن برخی فیلمها در لیست نمایش جشنواره شده بود، نشان داد که ممیزی نقش کیلدی در حذفها داشته است. آنچه قابل تشخیص بود، مشکلاتی غیر از کیفیت و ادلهای بود که اعضای هیأت انتخاب ارائه میدادند؛ اصل کار جای دیگری میلنگید که مشخص نبود کجاست!
با بروز شایعه حذف دو فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» و «همه چیز برای فروش» که حال تنها دو فیلم جامانده از جشنواره بودند، صاحبان فیلمها که آثارشان را در خطر عدم امکان دریافت پروانه نمایش میدیدند، بنا به سنت مرسوم، فیلمها را برای بخشی از اهالی سینما در نمایشهای چندنفره رونمایی کردند.
در این باره باید گفت، به زودی و با رایزانیهای عوامل فیلم ثقفی که گفته میشد به جز فضای خشونت آمیز فیلم مشکل دیگری برای ورود به جشنواره ندارد، بنا به شنیدهها و اشارات غیرمستقیم متولیان جشنواره برای حضور در بخش خارج از مسابقه دعوت شد، ولی امیر ثقفی ترجیح داد که فیلمش در هیچ بخشی غیر از مسابقه نمایش داده نشود. به این ترتیب تنها فیلم حجازی بود که اکنون شائبه توقیف آن بر سر زبانها افتاده بود.
به ظاهر عزم صاحبان «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» برای دیده شدن فیلمشان در جشنواره سی و یکم عزم جدی تری بود، زیرا خبری موثق از شورای صدور پروانه نمایش رسانهای شده بود که مشخص میکرد این فیلم موفق به دریافت پروانه نمایش نشده است که هیچ گاه توسط اعضای این هیأت و یا مسئولین سینمایی تأیید نشد.
در گرماگرم اخبار و شایعات پیرامون این فیلم محمدرضا عباسیان با ذکر این مهم که طی نامهای به اداره نظارت و ارزشیابی، خواستار صدور پروانه نمایش برای چند فیلم جهت اکران آنها در جشنواره سی و یکم شده، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» را یکی از آنها اعلام کرد اما پیگیری یکی از خبرگزاریها از جلیل عرفان منش، نتیجه عجیبی داشت.
جلیل عرفان منش، رئیس اداره نظارت و ارزشیابی دریافت این نامه از محمدرضا عباسیان دبیر جشنواره را به کلی رد کرد. البته واکنش عباسیان عجیبتر بود. رسانهای در حمایت از او نامهای را که شکل مشخص نام فیلم سینمایی «آقای محمودی و بانو» در صدر فهرست آن گنجانده شده بود، رسانهای کرد؛ نامهای که جلیل عرفان منش دریافت آن را تأبید نکرده بود. (بعدها این خبر توسط مسئولین و مقامات سینمایی به شکل عجیب تری از اصل خبر توجیه شد).
اکنون با پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای اینچنینی، جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی کشور در اظهارنظری تازه، مشکلات ممیزی فیلم را بسیار جزیی و قابل رفع دانست و شائبه توقیف این فیلم را با صراحت رد کرد تا حجازی یک نفس راحت بکشد و نگران اتفاقات اکران فیلمش در سال ۹۲ نباشد.
شمقدری دلیل راه نیافتن فیلم به جشنواره را گرفتار شدن آن در پیچ و خمهای اداری ذکر کرد و اشاره نمود که این فیلم میتوانست در جشنواره به نمایش درآید. البته این پیچ و خمهای اداری که معلوم نیست تا چه میزان در کاهش سطح کیفی جشنواره نقش داشته، چگونه دچار چنین زوایای غریبی است که آثاری خاص میتوانند در گوشه و کنارش متوقف و یا مفقود شوند.
انتشار این خبر در فضای سینمایی کشور، این امکان را برای اکران این فیلم در یک نمایش محدود به کاخ جشنواره زنده کرد و علی الظاهر متولیان این فیلم نیز درصدد هستند تا هر گونه که شده در جشنواره سی و یکم، فیلم را برای منتقدان سینما و اهالی رسانه به نمایش بگذارند و بدین ترتیب فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» بتواند در معرض نگاه اربابان جراید و سینماگران قرار گیرد.
چنینی اتفاقی هرچند بعید به نظر میرسد عملی شود و اگر مدیران سینمایی تصمیمی نیز در این باره بگیرند به دلیل حواشی چنین تصمیمی، بعید است تا پای عمل بروند و فرصت دیده شدن را به این اثر مهم بدهند، هیچ چیز بعید نیست و شاید در اتفاقی جالب، در نیمه دوم جشنواره سی و یکم، کاخ جشنواره میزبان یک فیلم دارای ارزش دیدن دیگر باشد.