نامه علیرضا داودنژاد به استاد خاطرهانگیز سینمای ایران
علیرضا داودنژاد در نامهای به مسعود کیمیایی از تاثیری که او و هم نسلانش بر سینمای ایران و ثاثیری که بر جوانان فیلمساز امروز گذاشته است، گفت.
کد خبر: ۱۴۶۸۳۵
به گزارش ایران اکونومیست؛ علیرضا داودنژاد کارگردان سینما که در جشنواره فیلم فجر امسال با فیلم «فراری» حضور داشت، نامه ای خطاب به مسعود کیمیایی نوشت.
بنابر گزارش کانال تلگرامی «سینما» متن نامه داودنژاد به این شرح است:
«استاد تاريخ ساز سينماى ايران
مسعود كيميايى عزيز
با سلام و احترام
يادم نمىرود آن دورانى كه براى عاشقان سينما سال به سالش با انتظار براى اكران شدن فيلمى از شما سر مىرسيد و مىگذشت. انتظار و فيلمهايى كه سينماى رو به قهقراى ايران را كه با سانسور از زندگى ايرانى دور مىافتاد و با هجوم فيلم خارجى به انفعال و تقليد و كپىبردارى كشانده مىشد، توان و آبرو و اعتبار مىداد و آن را به عرصهاى براى حضور نسل تازهاى بدل مىكرد كه قرار بود راهبردىترين زبان و بيان جهان معاصر را باز بشناسد و با اعتماد به نفس و احساس سربلندى به تجربه سينمانويسى و فيلم سازى بومى و ملى روى بياورد.
راهى كه شما و فيلمسازان بزرگ و تاريخ ساز ديگرى چون داريوش مهرجويى، على حاتمى، ناصر تقوايى، بهرام بيضايى، پرويز كيمياوى، اميرنادرى، سهراب شهيدثالث، عباس كيارستمى و...براى منظومه هنرى و رسانهاى اين مرز و بوم باز و هموار كرديد و با انقلاب و غلبه بر سلطه فيلم خارجى به ورود موج عظيمى از نيروهاى ذوقى و تخصصى و خلاق تازه به سينماى ايران منجر شد و آوازه رهروان آن در همه گوشه و كنار دنيا طنين انداخت، متاسفانه سالهاست كه بار ديگر در معرض تهاجم و ويرانگرى گرايشهايى قرار گرفته كه منافع مالى و سياسى خود را نه در حفظ و رونق و اعتلاء سينما و منظومه هنرى و رسانهاى ايران عزيز كه در ضعف و فتور و سستى آن درمقابل حريفان و رقيبان منطقهاى و بينالمللى مىبينند.
هجوم انواع سانسور، باز شدن دست بازار سياه سرقت و قاچاق فيلم، بىاعتنايى تلويزيون به معرفى و تبليغ و خريد فيلم ايرانى، نمايشهاى غيرقانونى حتى در نهادهاى تحت نظارت دولت مثل شبكههاى حمل و نقل و بيمارستانها و هتلها، دانلودهاى غيرمجاز توسط سايتهاى فروش پهناى باند داخلى، تاراج فيلمها و مخاطبان داخلى توسط ماهوارهها، عاجز كردن صاحبان آثار از دسترسى به تبليغات فراگير محيطى و شهرى و حتى ممانعت از برقرارى نظارت موثر صنفى بر گيشهها و سالنهاى موجود نمايش فيلم دركشور از جمله روشهايى است كه به كار گرفته مىشود تا در يك كلام با نا امن شدن بازار سينما امكان دريافت سفارش و سرمايه از مردم براى توليد كننده داخلى سخت و ناممكن شود. چرا كه فقط در چنين شرايطى مىتوان از يك سو سينماگر و فيلمساز داخلى را به نفس تنگى و انفعال و سفارش پذيرى كشاند و از سوى ديگر مخاطبان انبوه دهها مليونى را به تماشاگران انحصارى ماهوارهها و مشتريان هر روزه بازار سياه نمايش خانگى بدل كرد.
استاد عزيز و خاطره انگيز سينماى ايران
پيداست كه آثار چنين اوضاع و احوالى هر روز بيشتر از روز پيش دامان فيلمسازان مستقل اين سرزمين را مىگيرد و به يارى كسانى مىآيد كه دانسته و ندانسته به فضاى سركوب و تبعيض و توهين و تحقير و نفى و طرد و انكار و منزوى سازى آنان دامن مىزنند اما مىخواهم براى شما مژدهاى را كه خود نيز شاهد آن هستيد تكرار كنم كه نسلى پرشُمار و تازه از فيلمسازان جوان و كار آزموده و خوش قريحه و خلاق ايرانى از راه مىرسند كه با ظهور فناورىهاى تازه و خارج شدن ابزار توليد و نمايش فيلم از انحصارهاى سياسى و مالى فردايى پُر اميد را براى سينماى ايران مىسازند و پرچمى را كه شما و هم نسلان كم نظيرتان براى سينماى ايران برافراشتيد در اهتزاز نگاه خواهند داشت. شاگرد و دوستدار هميشگى شما»