به گزارش ایران اکونومیست؛ الناز شاکردوست (بازیگر سینما) که تاکنون بیشتر در فیلمهایی بازی کرده که کارشناسان سینما آن را سینمای گیشه مینامند، در دو سال اخیر به سمت حضور در آثار متفاوتی رفته است. آثاری که بیشتر شرحی مصور از آسیبهای جامعه امروز ایران است. دو فیلم سینمایی خفگی به کارگردانی فریدون جیرانی و انیمیشن رئال مبارک به کارگردانی محمدرضا نجفی ازجمله این آثار هستند. بازی متفاوت شاکردوست در خفگی توانست مورد توجه منتقدان سینما قرار بگیرد. او درباره دلایل بازیاش در این فیلم میگوید: اصولا دوست ندارم درباره فیلم و دلایل بازی در فیلمها توضیح بدهم اما درباره خفگی میتوانم بگویم که دنبال تجربهای بودم تا خودم را تکرار نکنم گرچه نمیتوانم قول بدهم که در آینده نیز این روند ادامه داشته باشد.
شاکر دوست چنین ادامه میدهد: کار کردن در سینما برای من مانند بالا رفتن از راهپله است. وقتی پلهها را به سمت بالا طی میکنیم، آن وقت در پله بالایی مطمئن خواهیم شد که به عقب برنمیگردیم. در سینما هم وقتی یک به یک تجربهها را پشت میگذاری؛ اطمینان پیدا میکنی که وقتش رسیده تا گذشته را فراموش کنی و شاید برای همیشه با آن خداحافظی کنی حتی اگر در آثاری با همان سبک و سیاق بازی کنی اما تلاش میکنی تا تصویری متفاوت از خود را ارایه بدهی که به دیروز هیچ شباهتی نداشته باشد.
بازیگر فیلم مبارک میگوید: این حرف به آن معنا نیست که فیلمهای قبلیام را دوست ندارم بلکه دلم میخواهد مردم شاکردوست تازهای را روی پرده سینما ببینند.
بازیگر فیلم رسواییها با اشاره به اینکه بازیگر باید فیلمنامه را به خوبی بخواند؛ چنین عقیده دارد: بازیگر فقط با فیلمنامه میتواند شناخت کاملی از نقش آیندهاش و تصویری که مردم از او میبینند؛ بدست بیاورد. فیلمنامه خفگی نیز برای من اثری دوست داشتنی بود. این فیلمنامه از معدود آثاری بود که وقتی به ایران برگشتم؛ آن را خواندم و بسیار به آن علاقه پیدا کردم. خفگی را دوست داشتم چون تنهایی شخصیت فیلم یک تنهایی عمیق و واقعی و عجیب بود. یک تنهایی غیرشعاری از جنسی که همگی ما آن را در زندگی تجربه کردهایم.
بازیگر فیلم قاعده خون در پاسخ به این سوال که خیل علاقمندان به سینما رو به افزایش گذاشتهاند؛ برای این سینما چه تصویری میتوان انتظار داشت؛ میگوید: بازیگر ابتدا باید دانش بازیگری داشته باشد. دانش بازیگری هم به این نیست که من فلان دوره را بگذرانم یا نزد فلان استاد فقط تمرین کرده باشم. باید تمام سبکهای بازیگری را بلد بود و بعداز اینکه آنها را دانستید، این شما هستید که انتخاب میکنید کدام نظریه و سبک مورد علاقهتان است و برای هر فیلمی ترجیح میدهید از چه روشی استفاده کنید. از طرفی بازیگر باید همیشه به جامعه نگاه کند و حتی شناخت خوبی از جامعهشناسی روز داشته باشد.
او چنین ادامه میدهد: بعد از چنین دانشی است که شما میتوانید در این سینما اعتبار خوبی برای خودتان کسب کنید. من هم همیشه احساس میکردم وظیفه دارم حرفهای ناگفته خیلی از همجنسان و همنوعان خودم را بگویم. من با احساس چنین باری؛ به کار در سینما ادامه دادهام.
شاکردوست در پاسخ به این سوال که بیشتر فیلمهای که بازی کرده از فروش خوبی برخودار بودهاند، این مسئله چه میزان برای وی مهم بوده است، چنین میگوید: هیچوقت دغدغه دستمزد نداشتهام. هیچوقت به خاطر این قضیه وارد بازیگری نشدهام. فکر میکنم اولین قراردادی که در زندگیام بستم با آقای موسوی بود. یادم هست با ماشینی که پدرم روز تولدم به من کادو داده بود؛ رفتم سر صحنه. پس هیچ وقت دغدغه پول را نداشتم از همان ابتدا که آمدم به دنبال آن بودم که تصویری متفاوت از خودم در سینما نشان دهم. من آمدم که بازیگر باشم. از همان موقعی که دانشجوی تئاتر بودم؛ میخواستم بازیگر خوبی در سینما باشم.